وقتی یک پاسدار «کتاب تاریخ» می نویسد

محمد جعفر بهداد یکی از پاسدارانی است که در دولت محمود احمدی نژاد به کار فرهنگی و مطبوعاتی گمارده شده است تا همان کاری را که همقطارانش در سپاه و نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات با شلاق و چماق و باطوم انجام می دهند, با «قلم» پیش ببرد. نامبرده مدتی هم در کیهان شریعتمداری «خدمت» کرده است. و آخرین پست او علاوه بر مدیریت ایرنا, عضویت در «شورای سیاست گذاری و نظارت بر انتشار آثار و اندیشه های محمود احمدی نژاد» می باشد.

«خدمات» محمد جعفر بهداد در موضع مدیریت خبرگزاری ایرنا تا آنجا بالا گرفت که علاوه بر دشمنان نظام, دامن خودی ها را هم گرفت و در ادامه, کارش به دادگاه کشید و به 4 ماه زندان محکوم شد.

محمد جعفر بهداد اخیراً اقدام به انتشار یک کتاب 460 صفحه ای به نام «روزشمار 30 ساله تاریخ انقلاب ایران» کرده است. فضاحت این «کار فرهنگی» به قدری شور است که سر و صدای همکاران تاریخ نگار مربوطه را در رسانه های آخوندها در آورده است.

سایت پاسدار رضایی از این کتاب به عنوان «آخرین دسته گل مدیرعامل سابق ایرانا» نام برده وآن را به مثابه  «مصداق کامل پروژه‌های فرهنگی که سیاسی می‌شوند» خوانده است که با «سفارش» و به منظور «نوعی جهت‌گیری سیاسی در جهت پیشبرد اهداف و رفتار ایرنا» تولید گردیده است.

این کار فرهنگی در همین حد که در سایت نامبرده منعکس شده, نشان می دهد که برای ریاست و مدیریت نهادهای به اصطلاح فرهنگی و خبری مثل ایرنا به تنها چیزی که نیاز نیست, سواد است. ولی به جای آن مدیر مربوطه باید از همسویی سیاسی به اضافه پررویی و وقاحت کافی برخوردار باشد.  

سایت پاسدار رضایی گوشه هایی از این فضاحت را برملا کرده است که بدون شرح بیشتر عیناً آن را ملاحظه می کنید:

آخرین دسته‌گل مدیر عامل سابق ایرنا؛
روزشمار 30ساله با 60 اصلاحیه و تغییر دقیق تاریخ انقلاب!


سفارش و تولید برخی محصولات فرهنگی در برخی دستگاه‌های دولتی به گونه‌ای است که گویا از تصمیم تا تولید فرایندی یک هفته‌ای طی شده و تولیدات بدون پشتوانه پژوهشی و حتی ویرایشی و تزئینی روانه بازار شده تا تنها و تنها مصداق ضرب المثل «همین که باشه!» است.

سرویس فرهنگی ـ اگرچه شنیده‌ها حاکی از آن است که برای تهیه این روزشمار 460 صفحه‌ای حدود 30 میلیون تومان هزینه شده است، خروجی آن آنقدر قابل اعتناد نبود که حتی رسانه‌های دولت و خود ایرنا آن را در اخبارشان منعکس و نوعی تبلیغ کنند.

به گزارش خبرنگار "تابناک"، سفارش و تولید برخی محصولات فرهنگی در برخی دستگاه‌های دولتی به گونه‌ای است که گویا از تصمیم تا تولید فرایندی یک هفته‌ای طی شده و تولیدات بدون پشتوانه پژوهشی و حتی ویرایشی و تزئینی روانه بازار شده تا تنها و تنها مصداق ضرب المثل «همین که باشه!» است.

 بنابر این گزارش برخی کتاب‌سازی‌های بعضی منتسبان دستگاه های دولتی و همچنین تاسیس نهادهایی برای پژوهش و تولید اینگونه آثار بیشتر به نظر می‌رسد معبری است برای برخی افراد تا از قبل چنین فعالیت‌هایی حق‌التالیفی! بگیرند و کاری را به اسم خود منتشر کنند و بعدها(!) در کارنامه فرهنگی خویش زیر عنوان تالیفات بنویسند: چندین مورد کتاب پژوهشی و تالیفی...

این گزارش می افزاید: خبرگزاری ایرنا، در آخرین روزهای حضور محمدجعفر بهداد، روزشماری را در قطع نیم پالتویی و در 460 منتشر کرد، که مصداق کامل پروژه‌های فرهنگی است که سیاسی می‌شوند و تنها از باب «بودن به هر قیمت» و ارائه بیلان کاری تولید شده‌اند.

 
این روزشمار که ظاهرا قرار است جزء کتب(!) مرجع قرار بگیرد و از 1357 تا 1387 را روایت کند و تاریخ نیمه مصور انقلاب باشد، سرشار از اغلاط تایپی، نگارشی و اسنادی است به طوری که حتی برای انتشار گویی «یکبار» هم خوانده نشده است!

«عدم یکدستی مطالب، نبود وحدت رویه نگارشی که شاخص اصلی این گونه روزشمارهای مرجع است، جابه‌جایی های جالب تاریخی، اشتباهات تصویری و...» به قدری در این روزشمار زیاد بوده که در انتهای آن 60 اصلاحیه منتشر کرده‌اند!

به نظر می‌رسد در این روزشمار بیش از آنکه روایت انقلاب سی‌ساله مد نظر بوده باشد، نوعی جهت‌گیری سیاسی در جهت پیشبرد اهداف و رفتار ایرنا در دوره مسئولیت بهداد مدنظر بوده است. برای نمونه در این تقویم زیر تاریخ 27 خرداد 84 ذکر شده است:

27 خرداد 1384
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. در این انتخابات 8 نامزد حضور داشتند که آقای محسن رضایی روز اول تیر انصراف داد. (!؟؟)

28 تیر 1384
دور دوم انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد(!؟؟) و آقای محمود احمدی نژاد با 17 میلیون و 248 هزار و 782 رای به عنوان رییس جمهور برگزیده شد.

نکته جالب در مورد این دو تاریخ حساس انقلاب، که مملو از اطلاعات غلط است، اینکه در اصلاحیه پایان روزشمار هم هیچ اشاره ای برای تصحیح مطالب اشتباه این دو تاریخ نشده است!

همچنین برخی رویدادها بدون بیان نتیجه عنوان شده است و مخاطب باید از صفحات بعدی و در صورت وجود اخبار مرتبط از نتیجه رویداد قبلی مطلع شود مانند استیضاح عبدالله نوری که تنها به استیضاح اشاره شده و در صفحات بعد، رای اعتماد مجلس به موسوی لاری به عنوان وزیر جدید کشور درج شده است.

همچنین به صلاحدید پدیدآورندگان برخی نامگذاری‌ها تغییراتی داشته اند مانند نام سال 81 که در این روزشمار به جای «عزت و افتخار حسینی»، عزت حسینی نامیده شده است! یا اینکه از مجموع سفر یک هفته ای رهبر انقلاب به یک استان، تنها روز ورود به این استان در این روزشمار ثبت شده است بدون ذکر دیدارها و گفتارهای طول سفر به ویژه شهرها و روستاهایی که رهبری به آنجا رفته است...

همچنین نبود وحدت رویه نیز در این روزشمار متون جالبی را پیش رو قرار داده است تا جائی که گاه برای رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام صفت «حجت الاسلام» ذکر شده است، گاه حجت الاسلام و المسلمین و گاه آیت الله!! در مورد مراجع عالیقدر تقلید نیز این نوع صفت سازی‌ها به وضوح دیده می‌شود و مشخص است انتخاب متن‌ها برای این تقویم روزشمار از دم‌دستی ترین منابع اینترنتی بوده که با همان زبان و نگارش در این مثلا کتاب جمع‌آوری و چاپ شده است!

شایان ذکر است، مدیر این پروژه چندین پروژه تاریخ انقلاب را نیز در زمان بهداد به دست گرفته بود و برخی از آنها را نیز منتشر کرد که علاوه بر این روزشمار، تاریخ 30 ساله انقلاب به روایت تصویر نیز از جمله فعالیت‌های همین تیم فعال و حرفه ای فرهنگی است.

به گزارش "تابناک"، «رضا. ط» در مقدمه‌ای که برای این روزشمار نوشته و غلط‌های تایپی و نگارشی قابل توجهی دارد و در اصلاحیه‌ هم بدان‌ها اشاره نشده، دوران پس از دولت هشتم را دوران شکوفایی نامیده و نوشته است:


 

« اما دوران شکوفایی: ‏حاکمیت منطق خدمت رسانی به جای ثروت اندوزی، تلاش‌های اجتماعی به جای تامین منافع، در چارچوپ عدالت ورزی، گفتمان حاکم بر دوران آخرین دولت سی سال اول انقلاب اسلامی است. اگر دوره‌ اصلاحات را معادل تنش‌های سالهای 58 و 59 و درگیری‌های احزاب و انقلاب فرض گرفته‌ایم، شاید حرکت طبیعی آن دوره به سمت حاکمیت‌های مردمی که از جنجال‌های سیاسی دلزده شده‌اند، دقیقا تولد دولت اصو لگرای نهم باشد. ‏این دوران به نحوی فصل شکوفایی استعدادها و بذرهای آماده برای رشد محسوب می‌شود.

 ... ‏آنچه در این کتاب می‌خوانید روزشماری است نه از دریچه‌ تحلیل که محصول یک رسانه ملی و از جنس رسانه است، تا کوتاه و سریع و بی‌قضاوت فرصتی برای مرور تاریخ انقلاب اسلامی برای مخاطب فراهم کند. قطعا تدوین آن در غالبی (منظور نویسنده احتمالا قالب بوده است!!) کوچک و قابل استفاده برای عموم، امکان چشم پوشی از بسیاری رخدادها را دور از ذهن نمی‌کند، اما تحفه‌ای است به آنان که مسیرشان را از منظر رصد کردن حقایق انتخاب می‌کنند.»