گردهمایی در سنای آمریکا به مناسبت عید نوروز

سناتور کارل لوین رئیس کمیتة نیروهای مسلح سنای آمریکا
سناتور مری لندرو رئیس کمیته انرژی سنای ایالات متحده آمریکا
تام ریج اولین وزیر امنیت آمریکا
فرانسیس تاوزند مشاور پیشین کاخ سفید
ژنرال دیوید فلیپس فرمانده ارشد حفاظت اشرف 
پروفسور آلن درشویتز برجسته ترین وکیل پرونده های جنایی

پیام سناتور کارل لوین رئیس کمیتة نیروهای مسلح سنای آمریکا
دوستان عزیز،
من بسیار خوشوقتم که نوروز را به شما تبریک بگویم. امیدوارم سال جدید پیام آور امیدها و آرزوها و خوشبختی باشد.
با هر نوروز، سرما و تاریکی زمستان جای خود را به گرما و زیبایی بهار می دهد. امیدوارم که این تغییر در طبیعت، تغییرات دلگرم کننده و آزادیها را برای هموطنان شما در میهنتان به ارمغان بیاورد.
اجازه بدهید همچنین امیدوار باشیم که سال جدید ایرانی آزادی هزاران تن از آزادیخواهان را که اکنون در زندان لیبرتی در عراق به سر می برند، به ارمغان بیاورد.
باردیگر بهترین آرزوهایم را برای شادی و آزادی همة ایرانیان، در آمریکا، در ایران به مناسب سال نو و سالهای در پیش رو تقدیم می کنم.

ارادتمند، کارل لوین


پیام  نوروزی سناتور مری لندرو رئیس کمیته انرژی سنای ایالات متحده آمریکا
من, برای همه ایرانیان آرزوی سالی بسیار شاد را دارم.
شروع بهار و آغاز سال نو ایرانی ، زمان برپایی جشن برای خانواده های ایرانی و عزیزان آنان است. این جشن به ما این فرصت را میدهد که از فرهنگ بسیار غنی مردم ایران که در ادبیات, هنر , معماری و شعر  شناخته شده است را مغتنم بشماریم
من یک بار دیگر بهترین آرزوها را برای کسانی که در حال تلاش برای تبدیل ایران به یک جامعه آزاد و دموکراتیک هستند, ابراز میکنم
با گرمترین احترامات
مری لندورو
سناتور ایالات متحده آمریکا

فرانسیس تاوزند، مشاور پیشین کاخ سفید
عصر بخیر،
خانمها و آقایان عصر بخیر،
اجازه دهید با «عید شما  مبارک»، شروع کنم. همانطور که ما این زمان فرخنده را جشن میگیریم، باید از کسانی یاد کنیم که بر خلاف ما که در این اتاق گرد آمده ایم، از آزادی، و حقوق انسانی برخوردار نیستند. از کسانی که در کمپ لیبرتی از پایه‌یی ترین حقوق و کرامت انسانی محروم هستند.
قلبها و دعاهای ما با آنان است. به آنها میگوییم: « عید شما مبارک». امیدواریم که سال نو برایشان آزادی، برابری، صلح، امنیت، و حفاظت که برایش مبارزه میکنند، به همراه داشته باشد. چرا که آنان شایستة چیزی کمتر از آن نیستند.
امروز احتمالاً شما در طول این برنامه سناتورهایی را خواهید دید که برای تبریک سال نو به ما ملحق میشوند.
 من باید از همکارانم در اینجا بخواهم که یک وقفه کوچک در سخنرانی خود ایجاد کنند تا به سناتورها وقت دهیم به ما بپیوندند و بتوانند سال نو را تبریک بگویند.
از طرف خانم سناتور «لندرو» سال نو را به شما تبریک میگویم، او که رئیس کمیتة اصناف است در یک نامه سال نو را به شما تبریک گفته و آرزوی رسیدن به حقوق بشرو حقوق مدنی را در سال نو در ایران کرده است. همچنین میدانیم که او یکی از طرفداران خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست بود و در این مورد خیلی فعالیت کرد. از او و نامه اش تشکر میکنیم.
همانطورکه میدانید وقتیبه آنچه در ایران می گذرد فکر میکنیم، ناراحت میشویم. ما در مورد اینکه «روحانی» یک اصلاحطلب است زیاد میشنویم، اما از زمانیکه او به ریاست رسیده است تا به حال بیش از 600 نفر در ایران اعدام شده اند، که 115 تن از این اعدامها در چند ماه اخیر در سال 2014 بوده است. یعنی تقریباً 2 اعدام در روز.
خیلی از شما، مثل من، ویدئوهای ناراحت کننده اعدامها راکه به خارج فرستاده شده اند در «یو تیوب» دیده اید. نقض فاحش حقوق بشر که همچنان تا به امروز ادامه دارد، در مطبوعات اینجا یا در پروسه های سیاسی زیاد مطرح نمیشوند، که شرم آور است.
شگفت آورترین موضوع همانطور که شما میدانید، در حال حاضر این استکه در آمریکا دقیقاً در حالیکه اختلافات عمیق سیاسی بین سیاستمداران ما در اینجا چه از طرف حزب جمهوریخواه و چه از طرف دموکراتها باعث می شود که حتی نتوانند درمورد یک موضوع ساده به توافق برسند، خیلی خارق العاده است که میبینیم در چنین محیطی وقتی صحبت از کرامت انسانیو آزادی در ایران یا ساکنان کمپ لیبرتی میشود، حمایت عظیم دو حزبی در واشنگتن شکل میگیرد.
این مبین حقایق زیادی است. این مسأله یی استکه کسی در مورد آنها سؤالی ندارد. ساکنان لیبرتی شایستة عدالتی هستند که از آنها دریغ شده است. چندین وزیر آمریکا از هر دو حزب در دولت آمریکا به آنها قولهایی داده اند. قولهایی که به آنها عمل نشده است.
اتفاقا ما امروز در جایی جشن میگیریم که که خانة مردم است، سناتورها در این کشور بسیار پر قدرت و با نفوذ هستند و میتوانند بروی دولت فشار بیاورند. قبل از اینکه من میکروفون را به نفر بعدی بدهم، مایلم در این سال نو، یک آرزو بکنم، آرزو میکنم سخنان امروز ما در این اتاق در راهروهای این ساختمان بپیچد، و سناتورهایی که از آرمان ما حمایت کرده اند یکبار دیگر متعهد شوند که بر دولت فشار بیاورند تا تعهدات خود و دولتهای قبلی را عملی کند، و امنیت و عدالت را در مورد ساکنان کمپ لیبرتی اجرا کند.


ژنرال دیوید فلیپس، فرمانده ارشد حفاظت اشرف  
اسم من دیوید فیلپس است و 32سال سابقه خدمت در آمریکا دارم و به تازگی بازنشسته شده ام. متشکرم.
 من به عنوان فرمانده پلیس نظامی بازنشسته شدم. اما فعالیتهای من طی یک دهه گذشته تأثیرات بسزایی بر روی زندگی من داشته اند. شما در مورد اهداف استراتژیک و بزرگ و سیاسی در رابطه با وضعیت اعضای مقاومت ایران که در عراق هستند، خواهید شنید. اما آنچه من میخواهم بکنم این است که از جنبه شخصی و تاکتیکی موضوع با شما صحبت کنم. من بیش از پنج سال را در عراق گذراندم و طی آن مدت بسیار درگیر پرونده مقاومت ایران بودم. اما طی یک سال اول نمیتوانم بگویم دوست آنها بودم. من درگیر موضوع خلع سلاح اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بودم. و همچنین درگیر مسأله گردهم آوردن اعضا در کمپ اشرف، تأسیساتی که در 60 مایلی شمال بغداد در یک صحرا قرار دارد.
ما به آنها گفتیماگر تسلیحات خود را تحویل دهید و در اشرف جمع شوید آنگاه شما میتوانید موقعیت افراد حفاظت شده را دریافت کنید و از شما حفاظت خواهد شد و اطمینان حاصل خواهیم کرد که در معرض تهدید و آسیب قرار نخواهید گرفت، مخصوصاً در کشوری مثل عراق که اگر منطقه سبز در آن وجود نداشت، کل آن منطقه قرمز بود. آنگاه فاز دوم شروع شد. هر یک از این 3400 نفر را از کمپ اشرف خارج کردیم و با آنها مصاحبه نموده و به آنها فرصت و امکان دادیم تا سازمان مجاهدین خلق را ترک کنند. آنگاه در مورد پیشینة آنها سؤال میشد زیرا در آن زمان من فکر میکردم که با 3400 تروریست خطرناک مواجه هستم.
به سربازان خودم دستور دادم که با آنها خیلی سفت و سخت باید برخورد شود. اما با گذشت زمان و بعد از تکمیل فاز دوم، وقتی من شروع به گوش دادن به مصاحبه ها کردم و شنیدم که مثلا فلان دختر جوان عضو سازمان مجاهدین خلق فارق التحصیل دانشگاه فلوریدا از آمریکاست و آن یکی عضو، که مثلاً مرد مسن تری بود، در میشیگان آمریکا تحصیل میکرده و متوجه شدم که چند تن از اعضای آن سازمان شهروند آمریکایی هستند و بیشتر از کارت سبز موقعیت دارند، یعنی همان حقوقی را داشتند که دولت ما در قبال شهروندان آمریکایی به رسمیت میشناخت. اما آنها هنوز زندانی هستند.
زندانیان گوانتانامو شرایط زندگی بهتری از اشرفیان دارند که بعد مسئولیت آنها به دولت عراق محول شد و حالا در کمپ لیبرتی به سر میبرند. در جریان فاز دوم تحقیقات، شما فکر میکنید، اف.بی.آی و سی.آی.ا و آژانس تحقیقات داخلی و سایر سازمانها از میان این 3400تن خواستار دستگیری و محاکمه چند نفر بودند؟ هیچیک از آنها. نه حتی یک نفر. در ژوئن 2004، همة این سازمانها اشرف را ترک کردند و کارها را به ارتش سپردند. و ما فکر کردیم حالا باید چه کرد؟ خب، آیا آنها واقعاً تروریست هستند؟ نه اینطور نیست. وزیر دفاع وقت، دونالد رامسفلد دستوری برای ما فرستاد و گفت آنها اکنون افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو میباشند. و این نیروی تحت فرماندهی من بود که کارتهای هویتی افراد حفاظت شده را صادر نمود و من اولین نفری بودم که از این کارتها به نام خودم داشتم و میخواستم به آنها نشان دهم که ببینید، من هم حاضرم اسم خودم را روی این کارت بگذارم. من سال 2006 به عراق بازگشتم و در سالهای 2007 و 2008 در آنجا ماندم. من مسئول بازسازی نیروی پلیس عراق بودم، در دوران افزایش نیروها، من افسر ارشد پلیس نظامی ژنرال پترائوس بودم. من یک آکادمی پلیس را درست در اشرف قرار دادم. میدانید چه چیزی آموختم؟ من آنجا نشستم و به زنان و مردان اشرف قول دادم که این یک آکادمی پلیس است و نگران نباشید هیچ خطری متوجه شما نیست. ما آن را جدا نگاه خواهیم داشت. اما همین آکادمی پایگاه حملات علیه ساکنان کمپ اشرف شد و به همین خاطر من شبها با وجدان ناراحت نمیتوانم بخوابم.
ما در ارتش سخت تلاش میکردیم که صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و سایر سازمانها را ترغیب کنیم تا از ساکنان حفاظت کنند. از آنها خواستیم که آنها را از آن منطقه خارج کنند. اما هیچ نتیجه یی نداد. وقتی من در سال 2008 بازگشتم، تنها فرقی که در میان آنها دیده میشد این بود که برخی از آنها جان خود را از دست داده بودند. و حالا خیلی بیشتر جان خود را از دست داده اند. و من از شما میپرسم: این افراد چه کسانی هستند؟ زنان و مردان جوان، زنان و مردان مسن، که ما آنها را در کمپ لیبرتی محصور کرده ایم و به دولت عراق تحویل داده ایم. این فقط فیلیپس نیست که ادعا میکند، بلکه دولت آمریکا به طور کتبی به آنها قول داد. دولتی که ما با آن بزرگ شده ایم و موقعیت اخلاقی آن را ستایش میکنیم. اما من دیدم که ما از این ارزشهای اخلاقی فاصله گرفتیم. و اگر شما در مورد شرایط زندگی آنها سؤال دارید، از وزارت خارجه درخواست کنید که یک عکس جدید از کمپ لیبرتی به شما بدهد. من از خبرنگاران در محل خودم، کلیولند نبراسکا میخواهم که به لیبرتی بروند و از آنجا فیلم تهیه کنند. من مطمئنم که به آنها اجازه این کار داده نخواهد شد. حتی نمایندگان مجلس و سناتورهای آمریکایی که به بغداد رفتند اجازه نداشتند ببینند ساکنان در چه شرایطی زندگی میکنند. این یک اردوگاه کار اجباری در دوران معاصر است و آن افراد در آنجا زندگی میکنند که بسیاری از شما در مورد آنها اطلاعی ندارید. وقت آن رسیده که آمریکا به قولی که در سال 2003 به آنها داد، یعنی حفاظت، وفا کند.
من خوشحال میشوم که با شما در وقتهای دیگر صحبت کنم. اما باید تأکید کنم که نیروهای تحت امر من در گوانتانامو هم بوده اند، من شرایط آنجا را بخوبی میدانم. شرایط زندگی ساکنان لیبرتی بسیار بدتر از آنجاست و مسئولیت این امر با آمریکا است. تصور کنید که شما به عنوان شهروند آمریکا در یک کشور دیگر هستید و دولت آمریکا به شما میگوید ما از شما حفاظت خواهیم کرد. خوب ده سال پیش این اتفاق افتاد. من این عکس را آورده ام، مربوط به جشن سال نو ایرانی. من را در آن میبینید در کنار بسیاری از ایرانیان در کمپ اشرف. 10سال بعد، آنها همچنان محصور هستند و افراد بسیار کمی در میان شما از آنها اطلاع دارند. من توضیحات در مورد مسائل پیچیده تر را برعهدة سایر سخنرانان میگذارم. اما آمریکا باید به قول خود وفا کند. من هنوز به این کشور اعتقاد دارم. و وقتی ما قولی میدهیم باید به آن وفا کنیم. از شما متشکرم.


فرانسیس تاوزند، مشاور پیشین کاخ سفید
زمانی که کمپ لیبرتی پیش از جابجایی ساکنان کمپ اشرف در دست سربازان آمریکایی بود، 17500 قطعه دیوار سیمانی ( تی وال) در کنار لباسها و تجهیزات حفاظتی سربازان در کمپ لیبرتی وجود داشت. قرار بر این بود که وضعیت حفاظتی کمپ لیبرتی زمانیکه ساکنان کمپ اشرف مجبور به انتقال به آنجا شدند به همان منوال باقی بماند.
زمانی که ایالات متحده آمریکا به دولت عراق فشار واقعی بیاورد، آنها قدمهایی حتی کوچک در احیای اقدامات حفاظتی برخواهند داشت. شما می دانید که دولت عراق در خشونتهای علیه لیبرتی دست داشته است. آنها وقیحانه ادعا می کنند که در این امور شرکت نداشته اندj این غیر قابل باور است که این میزان از خشونت که در لیبرتی اتفاق افتاد در یک نقطه از عراق اتفاق بیافتد و دولت عراق در آن به طور فعال شرکت نداشته باشد.
در مورد حملة اول سپتامبر چه؟ تعداد زیادی کشته شدند، و ما اخیراً متوجه می شویم که دولت عراق خاکسپاری مخفیانه (52)تن را تأئید کرده است، ولی نمی گوید که در کجا دفن شده اند. از خود بپرسید، خوب، چرا باید اینطور باشد؟ چرا باید در یک محل مخفی دفن شوند؟ چرا نباید محل دفن آنها مشخص باشد؟ آنها قبل از دفن مخفی اجساد چکاری کرده بودند؟ تنها فرض ممکن این است که آنها می خواستند از کالبدشکافی جلوگیری کنند. آنها می خواستند از سند و مدرک شدن شکنجه و قتل جلوگیری کنند.
همانطور که گفتم، اگر کارکنان این ساختمان، کنگره ایالات متحده آمریکا، بخواهند، می توانند بر پایه یک اقدام دوحزبی دولت آمریکا را به زیر فشار بگذارند. کنگره باید از وزارت خارجه، از وزیر خارجه بپرسد، چرا نه؟ چرا ما کاری در مورد وضعیت وحشتناک کمپ لیبرتی نمی کنیم؟ چه اتفاقی در کمپ اشرف افتاد؟ چرا قوانین  بین المللی که در تمام جهان اجرا میشود در مورد دولت عراق اجرا نمی شود؟
تام ریج، اولین وزیر امنیت آمریکا
خانمها و آقایان، از استقبال گرم شما سپاسگزارم. این جشن سال نو میتوانست شادتر باشد چنانچه ما خیلی وقت پیش به قول خود وفا کرده بودیم. اما به همین دلیل در اینجا گردهم آمده ایم. من چند نکته دارم که مایلم با شما در میان بگذارم اما اول از همه من جوانان زیادی در این سالن میبینم و مایلم بپرسم چه کسانی کارمند اعضای مجلس و سنا هستند، لطفا دست خود را بلند کنید. به این دلیل می‌پرسم که به عنوان کسی که 12 سال، یعنی از سال 1983 تا 1994 در کنگره کار کرده، برای خدمات و کمک شما به فرآیند ادارة کشور احترام قائلم. ممکن است افراد زیادی این را علناً به شما نگویند اما من قطعاً میگویم. آن شغل تأثیر بسزایی بر روی من واعمالم و تواناییهایم به عنوان یک نمایندة جوان داشت. بنابراین من از اینکه در این محل حضور دارم، خوشحالم. همچنین خوشحالم که شما در اینجا هستید زیرا پیام ما به همان اندازه برای شماست که برای مردان و زنانی است که آنها را نمایندگی میکنید. در وهله آخر، 535 فردی که در این بخش از واشنگتن دی سی کار می‌کنند می‌توانند در سرنوشت 3000 زن و مرد در لیبرتی تغییر ایجاد کنند. بنابراین ما از دیدن شما خوشحالیم و متشکریم که به پیام ما گوش میکنید.
سرهنگ فیلیپس با 31 سال سابقة خدمت، روابط دوستانه یی را که شخصاً با مردان و زنان لیبرتی داشته و در کنار آنها زندگی و کار کرده را بسیار جدی میگیرد. و باید به شما بگویم که این آرمان و مبارزه برای من هم به طرق دیگر جنبة بسیار شخصی پیدا کرده است. فکر میکنم شما باید دلیل آن را بدانید. چند سال پیش، 8 تا 10 نفر از ما به طور مرتب ارتباطاتی را با یک نماینده از وزارت خارجة آمریکا به نام دانیل فرید آغاز کردیم. وظیفة کار با سازمان ملل برعهده فرید بوده است، سازمان ملل در این رابطه به طرز وحشتناکی شکست خورده است اما این موضوع بحث ما نیست. سازمان ملل نتوانست به قول خود مبنی بر حفاظت از آنها وفا کند و نتوانست مسئولیت خود را در قبال انتقال ساکنان از اشرف به نقاط امن را ایفا کند و مسئولیتهای خود را انجام نداد. باید صادقانه گفت که تأخیر زیادی در حذف نامگذاری وجود داشت. لغو نامگذاری بالاخره به وقوع پیوست. در نهایت وزارت خارجه به ما مراجعه کرد، به شخصیتها و زنان و مردان برجسته که برخی از آنها را احتمالاً میشناسید، مانند وزیر دادگستری سابق آمریکا، مایکل موکیزی، دو شخصیت بسیار شناخته شده و مورد احترام و مهم حزب دموکرات، دوست و همکارم اد رندل که فرماندار سابق ایالت پنسلوانیا است و همچنین هاوارد دین که کاندیدای سابق ریاست جمهوری است، همچنین لوئیس فری، دو عضو سابق ستاد مشترک نیروهای مسلح و رودی جولیانی و غیره. حدود 8 تا 10 نفر از ما به مدت 6 تا 8 ماه به طور مرتب با وزارت خارجة آمریکا در ارتباط بودیم. وزارت خارجه یی که ادعا میکند منافع آمریکا را نمایندگی میکند و قصد دارد از منافع بیش از 3000 زن و مردی که در آن زمان در اشرف بودند، حمایت کند. آنها تقاضا کردند، تشویق کردند، و ما را قانع کردند که به نیابت از وزارت خارجة آمریکا میانجیگری کنیم و از این زنان و مردان درخواست کنیم شهری را که خودشان ساخته بودند، ترک کنند. این یک موضوع خارق العاده بود که ایرانیان در تبعید در سراسر جهان، صدها میلیون دلار کمک اهدا کرده بودند تا ساکنان مراکز فرهنگی، کارگاه، مراکز آموزشی، و در اصل یک شهر با امکانات زیادی را بسازند. ما آنها را قانع کردیم که این مقر را ترک کرده و به کمپ لیبرتی که یک مقر سابق نیروهای آمریکایی بود، منتقل شوند، که نام بی مسمایی است. حال به یاد داشته باشید. ضمناً از طرف سازمان ملل به ساکنان عکسهایی از زمانی ارائه شد که نیروهای آمریکایی در آن مقر حضور داشتند. امکانات زیادی را نشان میداد. سیستم فاضلاب خوب کار میکرد. برق وجود داشت. حدود 17 هزار تی-وال وجود داشت و مکان امن و انسانی بود. اما با این وصف شرایط آن بدتر از شهری بود که این افراد باهوش، کارآمد، کاردان، تحصیل کرده و با فرهنگ با دستان خودشان ساخته بودند. با این حال، ما آنها را قانع کردیم و آنها نقل مکان کردند. وقتی وارد لیبرتی شدند دریافتند که آن تصاویر نه فقط منحرف کننده بودند بلکه اساساً و به طرز فجیعی دروغ و فریب بودند. تأسیسات لیبرتی غارت شده بود، هیچ سیستم فاضلاب، آب و برقی وجود نداشت. مناطق امن دیده نمیشد. و مساحت بزرگ کمپ اشرف تقریباً به اندازه یک تمبر پستی تقلیل یافته بود. آنها محبوس شدند.
این موضوع برای من جنبه شخصی دارد زیرا خانم رجوی و مردان و زنان و رهبری مجاهدین همه را به جز 100تن منتقل کردند. وعده هایی که داده شد از این قرار بود: یک: ما اطمینان حاصل خواهیم کرد که 100 نفر باقی مانده در اشرف بتوانند در آنجا بمانند زیرا چندصد میلیون دلار دارایی در آنجا وجود داشت؛ ما دولت عراق را قانع خواهیم کرد تا ساکنان بتوانند این اموال را بفروشند و درآمد حاصله را صرف جابجایی کنند. این خلف وعده اول بود. قول دوم: ما هرآنچه در توان داریم خواهیم کرد تا تأسیسات موجود را ترمیم کنیم. اما این هم انجام نشد، با اینکه ماهها وقت داشتند که این کار را انجام دهند اما اینطور نشد. قول سوم: آمریکا از طرف وزارت خارجه به طور مرتب در آنجا حضور خواهد داشت تا امنیت و سلامت ساکنان را در تمام مدت تأمین کند زیرا ما میدانیم که آنها در معرض تهدید قرار دارند. نه تنها شرایط زیستی و تأسیسات لیبرتی وحشتناک است بلکه امنیت هم وجود ندارد. این را نمیگفتند ولی معلوم بود که فکر میکردند نباید نسبت به دولت مالکی بدبین بود، خیلی روشن و ساده. بنابراین، برای ما این موضوع جنبه شخصی دارد، چیزی که بدتر هم شد، وقتی نیروهای عراق وارد اشرف شدند و 52 تن از زنان و مردان را کشتند تصاویر موجود نشان میدهد که بسیاری از آنان دستهایشان از پشت بسته شده بود و چند نفر هنگامیکه در کلینیک برای مداوای زخم هایشان رفته بودند، کشته شدند. و ضمناً، هفت گروگان هم گرفته شدند و به طور عجیبی هیچکس از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد، 6 زن و یک مرد. دولت آمریکا قول داد که امنیت آنها در اشرف را تأمین کند. دولت آمریکا به آنها قول داد که سلامت و امن خواهند بود چنانچه به لیبرتی نقل مکان کنند. و دولت آمریکا از برخی از شهروندان خود خواست تا این افراد خوب را قانع کنند، قولهای پوچ، وعده هایی که به طور غم انگیزی ناقص بودند و پایمال شدند. دولت آمریکا و وزارت خارجة آن دیگر هیچ اعتباری ندارد. این موضوع برای من شخصی است.
خانمها و آقایان، اگر به وقایع دو سال گذشته نظر کنید، وقایعی که از بهار عرب شروع شد، خبرنگاران شجاع روزنامه ها و تلویزیون ماوقع را ثبت کرده اند و خواه ناخواه در آنجا حضوری وجود داشته و جامعه جهانی با چشمان خودش وقایع را دنبال کرده است. آنچه مهم است این است که دوربینها در آنجا بودند و گزارشهایی تهیه شد. ما فجایع سوریه را می بینیم و همواره در مورد آنها مطلب و اخبار میخوانیم. ضمناً چه کسی به رژیم کمک میکند؟ رژیم ایران با حمایت دولت عراق. ما آن وقایع را هم دیدیم. ما تحولات را دنبال کردیم. شما در مورد دو رژیم میدانید که در رابطه با مردم، همسایه ها، آمریکا و نظام سیاسی خود چه میکنند. دولت عراق و مهمتر از آن رژیم ایران.
یکی از من پرسید که آیا روحانی شخصیت مدره یی است؟ من جواب دادم زمانی میتوان به او مدره گفت که اعدام مخالفان سیاسی را متوقف کند، و به طور روزانه پذیرای مطبوعات و خبرنگاران جهان باشد. نه فقط به طور گزینشی، که آنها بروند و مصاحبه مثبتی انجام دهند و عجولانه بازگردند و تصویر کاملی ارائه ندهند. ما اکنون با دولتی در عراق مواجه هستیم که به نظر من مالکی در آن دست نشانده است و روحانی و آخوندهای حاکم بر ایران او را میرقصانند. حال یک سؤال روشن میپرسم زیرا برای من بسیار و به طور مطلق شگفت آور خواهد بود اگر کسی در کنگره یا واشنگتن خیال کند که میتوان یک پیمان معنادار هسته یی را با رژیم ایران امضا کرد. با همان رژیمی که از حماس و حزب الله و جهاد اسلامی پشتیبانی میکند و در جنوب لبنان آشوب به پا کرده است. همان رژیمی که پول و تسلیحات و نیرو برای پشتیبانی از قاتل ضدبشر و شیطان صفتی مثل اسد به سوریه می فرستد. حال به موضوعی بازمیگردم که در اول صحبتم به آن اشاره کردم. دولت آمریکا بارها و بارها از طریق مقامات منتخب و انتصابی خود به زنان و مردان اشرفی قول داده، به این ساکنان که صدای وطن خود و حتی جهان هستند. اما حتی به یک قول خود هم عمل نکرده است.
آمریکا قول داد که امنیت و سلامت آنها را تأمین خواهد کرد. برای ما این موضوع جنبه شخصی دارد. به حد بسیار زیادی.
خانمها و آقایان، نباید احترام سایر نقاط دنیا نسبت به آمریکا از بین برود. سریع ترین راهی که این اتفاق خواهد افتاد چیست؟ وقتی شما قول بدهید و بعد خلف وعده کنید، بی درنگ احترام خود را از دست میدهید. من به جرأت میپرسم که آیا چیزی بدتر از این وجود دارد که دوستان، آشنایان، بازرگانان یا افراد دیگر جامعه به شما قولی بدهند و بعد به آن وفا نکنند و ناصادق باشند؟ این سریعترین شیوه از دست دادن احترام و اعتبار است. بنابراین اگر بخواهیم در دنیا ایزوله باشیم، این میتواند یک تصمیم سیاست خارجی باشد. اما از دست دادن احترام خیلی بدتر است. و سایر دنیا از این وعده ها مطلع است که ما به 3400 تن از زنان و مردان اشرف دادیم که در سال 2004 سلاحهای خود را تحویل دادند. سایر دنیا میداند که ما قول دادیم و آمریکا استاتوی افراد حفاظت شدة آنها را طبق کنوانسیون چهارم ژنو، به رسمیت شناخت. سایر دنیا میداند که آمریکا از مالکی خواست امنیت و سلامت آنها را تأمین کند. امیدوارم دنیا بداند که دولت آمریکا چند شخصیت آمریکایی را تشویق کرد تا از وجهه و اعتبار خود استفاده و اشرفیها را قانع کنند که به لیبرتی بروند. باقی دنیا میداند که آنها اکنون در یک اردوگاه کار اجباری زندگی میکنند و سایر دنیا میداند که حتی وزیر امور خارجة وقت آمریکا قول داد آنها در امنیت خواهند بود و اگر آمریکا به قول خود به پناهندگان سیاسی وفا نکند که تسلیحات دفاعی خود را تحویل داده اند، چه اعتباری در جامعه جهانی در قبال مسائل دیگر خواهد داشت؟
حال من میدانم که شاید شما این 3000 نفر را نشناسید و این تعداد آدم خیلی کمتر از شمار افرادی باشد که در سوریه و سایر نقاط جهان کشته و شکنجه میشوند، اما آمریکا به هیچیک از آن افراد قول امنیت و حفاظت نداده بود. بنابراین شخصیتهایی که در اینجا هستند همگی متفق القول هستند که اگر بتوانید نماینده مجلس و سناتوری که او را نمایندگی میکنید، قانع نمایید به این موضوع حیاتی توجه کند، آنگاه خواهید دید که در نهایت سرنوشت ساکنان در دست مالکی نیست، بلکه به ما بستگی دارد.
بنابراین به نظر من آمریکا باید کمکهای خود را به عراق برای مدتی متوقف کند و به مالکی فشار آورد و وقتی ما با رژیم ایران مذاکره میکنیم باید به آنها بفهمانیم که وقتی قولی میدهیم به آن وفا میکنیم. بنابراین باید آنها را از آنجا خارج کرد و درهای آمریکا را به روی آنان گشود. ایزوله شدن از جهان بد است اما احترام نداشتن بدتر است و تا وقتی که ما به قول خود وفا نکنیم هیچ دلیلی وجود ندارد که توقع داشت کسان دیگر در آینده به قول های آمریکا اعتماد کنند.
بسیار متشکرم.


فرانسیس تاوزند، مشاور پیشین کاخ سفید
کسانی که در لیبرتی مانده اند، در چه شرایطی زندگی می کنند؟ خب، در چند ماه گذشته نیروهای عراقی اجازه نداده اند که چاههای فاضلاب تخلیه شوند، در موارد زیادی مخصوصاً بعد از حملات، آنها اجازه نداده اند که کامیونهای مواد غذایی وارد کمپ شوند. زمانیکه افراد زخمی شده اند و در حال مرگ هستند، درمانگاه عراقی در داخل کمپ مستقرشد تا مجروحین و بیماران را به بیمارستانی در خارج از کمپ برای معالجه بفرستد، اما از خروج آن افراد برای درمان و گرفتن دارو که به شدت به آن نیاز داشتند، توسط نیروهای عراقی جلوگیری می شد.
پس زمانی که سخنان «تام ریج»، یا ژنرال ”«فیلیپس» یا من را می شنوید که به شدت خشمگین هستیم، بدانید به این دلیل است که فکر می کنیم شخصاً فریب خورده ایم. ما شخصاً در این مورد احساس مسئولیت می کنیم. اینکه دولت سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست خارج کرده است، کافی نیست. تا زمانی که به تعهداتمان در مورد امنیت و حفاظت آنان عمل نکرده ایم، کافی نخواهد بود.
آنها تهدید نیستند و ما درقبال آنان مسئولیت داریم.

پروفسور آلن درشویتز، برجسته ترین وکیل پرونده های جنایی
بسیار متشکرم. من به همکاران برجسته ام می پیوندم و برای شما نه تنها یک سال نو خوب بلکه سال بسیار بسیار بهتری آرزو می کنم.
تاریخ سرشار از داستانهای قهرمانانه مردمی است که حاضر نیستند ایمان مذهبی یا سیاسیشان را رد کنند. من یکی از وکلایی هستم که افتخار آن را داشتم برای آزادی نلسون ماندلا کار کنم و در سالهای 1980 من به او یک راه ممکن برای بیرون آمدن (از زندان) را ارائه کردم و ما به نلسون ماندلا چشم انداز آزاد شدن را ارائه کردیم ـ ما از آن حمایت نکردیم ولی به عنوان وکیل باید به او ارائه می کردیم ـ برای نلسون ماندلا فقط دو ثانیه طول کشید که بگوید نه و او آنچه را برایش ایستاده بود، آنچه که به آن اعتقاد داشت، آنچه که فکر می کرد برای کشورش می تواند به ارمغان بیاورد تا آزادی او را تضمین کند، رد نمی کرد. و او برای سالهای بیشتری در زندان ماند.
ما یک تعهد اخلاقی داریم، این کاری است که باید بکنیم. منتظر دادگاهها نشوید، منتظر کاخ سفید نشوید، شما یک شاخه مستقل دولت ما هستید شما قدرت مشروط کردن ادامه کمک به عراق را دارید تا آنها را مجبور به رفتار متمدنانه نسبت به این گروه از پناهندگان شجاع  بکنید. شما قدرت دارید. شما قدرت دارید که قرارداد مرگ و زندگی را که دولت ایالات متحده با ساکنان کمپ اشرف امضا کرد، اعمال کنید، که در قبال دادن به رسمیت شناختن حق طبیعی شان برای دفاع از خود و خانواده شان ـ که آنها از این حق در برابر قول داده شده برای حفاظت گذشتند ـ ما از آنها حفاظت نکردیم. در عوض ما آنها را در مقابل خشونت، مرگ و جراحت گذاشتیم، 52 نفر وحشیانه به قتل رسیدند، در مجموع 116تن کشته شدند، صدها نفر دیگر زخمی شدند، 7 نفر گروگان گرفته شدند. تقریباً 3000 نفر در برابر حملات بیشتر آسیب پذیرند.
یکی از اولین چیزهایی که در قانون اساسی توسط الکساندر همیلتون قرار داده شد، این حقیقت بود که شما نمی توانید یک قرارداد را فسخ کنید، نمی توانید یک قرارداد را نقض کنید. این بخش اصلی قول آمریکا به جهان شد، شما با ما معامله می کنید ما قولمان را نگه می داریم. ما قراردادمان را نگه می داریم. هیچ دلیل خوبی وجود ندارد که چرا آمریکا قولش را نگه نداشت. حتی دلیل بدی هم وجود ندارد، ولی به ما گفته نشده دلایل آن چه هستند. در عوض ما با سکوت مواجهیم، با توجیه کاری از طرف افرادی مواجهیم که سعی می کنند اعمالشان را توجیه کنند. این یک موضوع جانبی نیست، این یک مسأله سیاسی جانبی نیست، این یک مسأله اصلی است، از نظر اخلاقی، سیاسی، و از نظر قانونی، لطفا عدالت را اجرا کنید.
 بسیار متشکرم


پایانی فرانسیس تاوزند
شما صحبتهای سرشار از عاطفه و احساس سخنرانان امروز را شنیدید. هر یک از ما وقت شخصی خود را به این موضوع اختصاص داده ایم. اما اکنون وقت فراخواندن شما به عمل است. شما صحبتهای سخنرانان این جلسه را شنیدید. آنها از کارمندان کنگره که در اینجا حضور دارند درخواست کردند که در مورد این موضوع به نمایندگان کنگره مراجعه کنند. اما نه ماه آینده یا سال آینده. بلکه همین امروز باید دست به کار شوید. ثانیاً دولت عراق باید وظایف و تکلیف خود را در قبال حفاظت از ساکنان کمپ لیبرتی انجام دهد در غیر اینصورت با عواقب آن مواجه خواهد شد. دیوارهای حفاظتی (تی ـ وال) باید نصب شوند. غذا و دارو و نیازهای بهداشتی باید مهیا و اجازة ورود به آنها داده شود. کنگرة آمریکا باید خواهان اجازة ورود هیأتهای کنگره به کمپ لیبرتی و همچنین دسترسی مرتب مقامات سفارتهای خارجی به آنجا باشد. بدین ترتیب به دولت عراق فشار وارد خواهد شد و امنیت و سلامت ساکنان کمپ لیبرتی تأمین می شود. این سالن خودش سمبل قدرت و آزادی این کشور است. مخصوصا امروز که به مناسبت عید نوروز تزئین شده است. با گل های زیبای ارکیده  و نعمت خوراکیها و شیرینی.
همانطور که بسیاری از شما می دانید من علاقه و احترام خاصی نسبت به زنان اشرفی که اکنون در لیبرتی هستند، دارم. شما سخنان تام ریج را شنیدید که گفت شش نفر از هفت گروگان از زنان هستند. من در اولین جلسه یی که سخنرانی کردم در همین واشنگتن بود و در آنجا زنان کمپ اشرف را خطاب قرار دادم. ویدیوی آن سخنرانی به آنها فرستاده شده بود. زنان اشرفی تحت تاثیر قرار گرفته بودند و پیام های خود را در یک دی وی دی به من ارسال کردند. مدت کوتاهی بعد از آن جلسه, خانم رجوی در پاریس این دی وی دی را به من دادند و هشدار دادند که ممکن است مشاهده آن برایم سخت باشد. پرسیدم چرا؟ او پاسخ داد که در فاصله زمانی که این دی وی دی ضبط شده بود تا لحظه ای که به دست من رسیده, یک حمله در اشرف صورت گرفته و برخی از زنانی که با آنها تماس داشتم در معرض این حمله قرار داشتند, و حداقل یکی از آن جان خود را از دست داده و سایرین بشدت مجروح شده اند. ما در ماه مارس روز جهانی زن را گرامی داشتیم. باید به شما بگویم که زنان اشرفی یک گروه خارق العاده از زنانی هستند که من به طور کامل و عمیق مجذوب شخصیت آنها شده ام. از این جلسه فیلمبرداری می شود و من خیلی دوست دارم که از این فرصت استفاده کرده و به این زنان بگویم که من به فعالیتهای خودم و دعا برای شما ادامه خواهم داد تا بتوانید به حقوق برابر، احترام و آزادی که زنان این جلسه از آن برخوردارند دست یابید. من هر روز و همة روزها تلاش خواهم کرد تا مطمئن شوم روزی خواهد رسید که شما در کنار ما و آزاد باشید. از همة شما به خاطر حضورتان در این جلسه متشکرم.