متشکرم. خانم رئیس جمهور، دوستان گرامی و استرون، من همیشه اولین جلسه یی را که استرون و من و پائولو کازاکا برای برگزاری جلسه دسامبر 2004 وقتی که خانم رجوی برای اولین بار به پارلمان اروپا می آمد، سازماندهی می کردیم، به خاطر دارم. باید به شما بگویم که برای آن بسیار سخت تلاش کردیم و یک موفقیت بزرگ و یک جلسه تاریخی بود و مطمئنم که شما آن را به خاطر می آورید. من بسیار مفتخرم که از نزدیک با استرون و البته با دوستان بسیار دیگری در طی این سالها کار کرده ام.
من فکر می کنم شما همگی موضع مرا در قبال کمپ لیبرتی می دانید. درخواستهایی که ما برای کمپ لیبرتی داریم منطقی و عادلانه است و اتحادیه اروپا باید آن را حمایت کند. 7 گروگان باید آزاد شوند. ناظران ملل متحد و کلاه آبیها باید اعزام شوند و حضور دائم در کمپ داشته باشند. شورای امنیت ملل متحد باید تحقیقات حول قتل عام کمپ اشرف را از دادگاه بین المللی لاهه درخواست کند. تی والها و سنگرهای بتونی برای حفاظت ساکنان لیبرتی باید نصب شوند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده باید ساکنان را به کشورهای و دموکراتیک منتقل کنند. ما به ساکنان کمپ لیبرتی اطلاع می دهیم که متعهد هستیم این درخواستها را پیگیری کنیم. امروز می خواهم که تجربه خودم را برای شما در کار با شورای ملی مقاومت ایران بازگو کنم. نگاه به وضعیت فعلی در ایران بسیار حیاتی است. اولین اجماع نظر بر این است که رژیم ایران قادر به رفرم نیست. اگر شکی هم در آن وجود می داشت 10 ماه حکومت روحانی آن را از بین برده است. تنها گزینة واقعی برای ایران تغییر رژیم و برقراری یک دموکراسی واقعی است که من زیر واقعی بودن آن خط تأکید می کشم. این یک خواب و خیال یا یک تفکر ایده آلیستی نیست. بلکه یک آلترناتیو واقعی است که قادر به انتقال است و بسیاری در این پارلمان آن را درک می کنند. خانم رجوی یک دموکرات حقیقی است. همچنین یک رهبر حقیقی که قدرت و توانایی زیادی را حتی در شرایط فشار و سختی وحشتناک داراست. من این را از کار نزدیک با ایشان در طی 12 سال گذشته شاهد بوده ام. چه چیزی شورای ملی مقاومت را یک آلترناتیو رشد یابنده و ماندنی می کند؟ نخست برنامه آنهاست که مبتنی بر خطوط سیاسی مشروع، منطقی و قابل دفاع است. به رغم اختلافات در مذهب، فرهنگ، و تاریخ بین ایران و اروپا ما هیچگاه اختلافی در دفاع از برنامة آنها در پارلمان اروپا نداشته ایم. ارزشهای آنان کاملاً همخوان با ارزشهای ماست. طرح 10 ماده یی که خانم رجوی به آن متعهد است به همان اندازه که پلاتفرم هر حزب اروپایی به آن متعهد است، دموکراتیک است. به عنوان مثال من می توانم از این پلاتفرم به راحتی در انتخابات خودمان در اسپانیا به عنوان پلاتفرم خودم دفاع کنم. سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران در موضوعات پایه یی مانند سرنگونی رژیم سازش نمی کنند. ولی در سایر موارد حاضر به دیالوگ و گفتگو هستند و عملاً توانایی واقعی از خود برای دستیابی به راه حل مورد قبول طرفین مذاکره نشان داده اند. مانند موارد خروج از لیست اتحادیه اروپا و ایالات متحده یا در مورد انتقال از اشرف به لیبرتی که آنها به رغم این که برایشان خطرناک بود برای نشان دادن حسن نیت و توافقشان با سایر طرفها قبول کردند و بهای زیادی بابت آن پرداخت کردند. ثانیاً کسانی که حاشا می کنند که آنان پایگاه اجتماعی دارند به فاکتها و واقعیات نظر نکرده اند. من و بسیاری از شما شاهد اجتماعاتی در حد 100 هزار نفر در اجتماع سالانه شان در پاریس بوده ایم که من خودم و استرون و بسیاری دیگر در اینجا بارها در آن شرکت کرده ایم. ما چشم به راه اجتماع بعدی آنها در ژوئن آینده هستیم. زیرا که فی الواقع رنگین کمانی متنوع و یک جشن واقعی دموکراسی است و همیشه شرکت در آن باعث انبساط خاطر و خوشوقتی بوده است. به رغم وجود شکنجه و اعدام در داخل ایران و نیز تروریسم و برچسب ناعادلانه تروریسم در خارج ایران در طی 35 سال گذشته این جنبش قادر بوده است که تشکیلات و قدرتش را حفظ کند. چنین چیزی بدون چنین حمایت وسیعی امکان نداشت.
ثالثاً این سازمان و اعضایش دارای خصوصیات برجسته یی همچون انگیزه های فداکاری برای دیگران و پرداختن ماکزیمم قیمت برای آرمانشان هستند. از میان چنین فداکاریهایی است که آنها توانستند شکنجه ها و اعدامها را تحمل کنند. آنها همچنین دانش و درک بالا و مهارتهای بالا، از خود گذشتگی خالصانه و از صمیم قلب دارند. افرادی که من در بازدیدم از اشرف با آنها ملاقات کردم و همچنین آنهایی که عضو شورا هستند و من به طور مرتب با آنها ملاقات می کنم همگی به من ثابت کرده اند افرادی قابل اعتماد و بسیار متعهد به ارزشهایی هستند که با آنها مشترک هستیم.
رابعاً، سرسختی این مقاومت با چالشهای اساسی که در طی سالهای اخیر مواجه بوده است، بمباران شدند، در لیست تروریستی گذاشته شدند، انتقال حفاظت اشرف به نیروهای عراقی، انتقال اجباری از اشرف به لیبرتی، قتل عامهای متعدد توسط نیروهای عراقی، فقط تعدادی از این چالشها هستند. مدیریت و رهبری این بحرانها صلح آمیز و جامع و همه جانبه بودند که ثابت می کند جنبش توانایی تغییر رژیم را دارد و نیز قدرت مدیریت جامعه ایران را به صورت مؤثری بعد از آن دارد. هر یک از این بحرانها قادر هستند که یک جنبش را به شکست بکشانند، حتی یک جنبش بسیار قوی حتی با یک مدیریت قوی. آنها دلیل واضح و آشکاری هستند که چرا ملاها این قدر از شورای ملی مقاومت می ترسند. من می خواهم کلمات عضو هلندی این پارلمان را که یکی از حامیان کلیدی افزایش روابط با رژیم است، یادآوری کنم. وی پس از سفرش به ایران چند ماه پیش گفت: «همچنین قابل توجه است که در همه ملاقاتهایی که ما داشتیم به ما به عنوان اروپاییان انتقاد می شد، زیرا تعدادی از اعضای پارلمان ما هستند که با سازمان مجاهدین خلق ایران ملاقات می کنند و به طور آشکاری این یک مسأله حساس است. فی الواقع نگرانی واقعی از جانب طرف ایرانی راجع به این گونه ملاقاتها وجود داشت».
دوستان عزیز برای نتیجه گیری باید بگویم که ما در اروپا، در غرب با درک نکردن موضع واقعی مقاومت چیز زیادی را از دست داده ایم. با ارزیابی وضعیت رژیم ایران، اتحادیه اروپا باید به اپوزیسیون دموکراتیک گوش بدهد و سیاست تغییر رژیم را برای یک ایران آزاد و عادلانه ترویج کند. اگر ما بخواهیم که با ارزشهایمان همخوان باشیم، اگر ما بخواهیم که به تعهد خودمان برای دموکراسی و حقوق بشرپایبند باشیم نمی توانیم و نباید خنثی یا پاسیو یا مردد باشیم. در جنگ طولانی مدت و متعهدانه اپوزیسیون دموکراتیک ایران علیه رژیم خودکامه یی که مردمش را با یک چنین وحشیگری سرکوب می کند باید به طور واضح و آشکار و قاطعی در یک طرف باشیم، در طرف شورای ملی مقاومت ایران، در طرف خانم رجوی، در طرف آنهایی که در کمپ لیبرتی با جانهایشان از اهداف مشترک ما دفاع می کنند. اهداف صلح، بردباری ، کرامت انسانی و آزادی.
خانم رئیس جمهور، مطمئن باشید که حمایت ما تا پیروزی نهایی از بین نخواهد رفت. پیروزی که شما شایسته اش هستید و ما همگی امیدواریم که روزی در آن با شما سهیم باشیم. متشکرم.
تونه کلام - نماینده پارلمان اروپا از استونی
با تشکر از استرون، خانم رجوی و همه مبارزان آزادی در اینجا. کلمه کلیدی در جلسه امروز متأسفانه بار دیگر مماشات است. امری که از دهه 1930 تا به حال هنوز محو نشده است. حول آن مصالحه زیادی صورت گرفت است. این کلمه به معنی صحبتهای دوپهلو، دروغگویی، چیدن از منافع کوتاه مدت، فساد و عدم پایبندی به اصول اخلافی است. این امری است که امروز در جهان ما به وقوع میپیوندد. در صحبت در مورد موضوع اوکراین، روسیه و رژیم ایران هر دو سالهاست که فساد صادر میکنند. فساد پایه مماشات است. با واقعیتها رو در رو نشدن و تلاش برای دور زدن آنها با راه حلهای مصالحه جویانه دیگر. متخصصان تحریمها علیه رژیم ایران چند هفته پیش گفتند که تنها از طریق شبکه یی از شرکتهای پوششی، رژیم ایران توانسته است 87 میلیارد دلار را به ایران بازگرداند. 87 میلیارد در سال 2011 و 2012، میلیارد و نه میلیون. این نادیده گرفتن تحریمهاست. بنابراین ما باید با واقعیتها رو در رو شویم. ما تلاش کردیم که در قطعنامة اخیر پارلمان اروپا این کار را انجام دهیم. متأسفانه، این با خوشبینی همراه بود. ما توانستیم آن را بالانس کنیم و میتوانستیم آن را بهتر از این کنیم. اما خوشبختانه مقامات رژیم ایران آن را آزار دهنده یافتند. شکر خدا. ما همچنین با واقعیت در دیکتاتورهای به اصطلاح مدره مستأصل تحت فشار روبرو هستیم. متأسفانه خانم اشتون در انجام وظایفش در مورد اشرف و عراق شکست خورده است. وی امیدها را مایوس کرده است. بنابراین اولین هدف ما در برخورد با رژیم ایران باید این باشد که موضوع حقوق بشر را مقدم بر همه چیز قرار دهیم. چرا که تنها یک دولت دموکراتیک میتواند در مذاکرات قابل اتکا باشد. تنها در این صورت است که ما میتوانیم امیدوار باشیم به معاهدات بینالمللی پایبند باشد. رژیم ایران توان و نیت انجام آن را نداشته است. اما هدف فوری ما نجات جان 2900 اشرفی زندانی در کمپ لیبرتی است. بگذارید یادآوری کنیم که این بخشی از مسئولیت دولت آمریکاست، چرا که بخشی از یک توافق رسمی بود که آمریکا نام سازمان مجاهدین را از لیست خارج ساخت و آنها را وادار کرد از کمپ اشرف به لیبرتی نقل مکان کنند. تعداد زیادی به قتل رسیدهاند و این بحث آماری نیست. من شخصاً برخی از آنها را میشناسم. من چندین سال پیش با چند تن از آنان در کمپ اشرف آشنا شدم ولی آنها اکنون به قتل رسیدهاند. همة ما متعهد به هدف آزادی ایران هستیم، چرا که تبدیل به هدف مشترکمان شده است. تغییر صورت خواهد گرفت، تا آن زمان همة ما به لحاظ سیاسی و اخلاقی اعضای جنبش مقاومت باقی خواهیم ماند. ما اعضای پاسیو نیستیم و گسترش یافتیم. این تأثیر مثبت و اخلاقی روی همة ما داشته است و ما در طول این نبرد تغییر کرده ایم. اما امیدوارم و اطمینان دارم که به اتفاق هم میتوانیم تغییر در ایران را محقق کنیم و نهایتاً یک تهران آزاد و دموکراتیک داشته باشیم.
متشکرم
الس دمول، نمایندة پارلمان بلژیک
متشکرم آقای رئیس، مایلم به همة شما، دوستان ایران آزاد و دموکراتیک سلام کنم. بسیار مفتخر و خوشحالم از این که یکبار دیگر در جلسه یی با حضور خانم رجوی و حامیان گرانقدر مقاومت ایران شرکت می کنم. من فکر می کنم مبارزه یی که شما علیه یکی از وحشی ترین رژیمهای عصر حاضر رهبری می کنید، هم ستودنی، هم استثنایی و هم قابل تحسین است. در ذهن من هیچ شکی وجود ندارد همة گامهایی که شما برداشته اید به یک تغییر دموکراتیک در کشورتان راه خواهد برد و من صادقانه امیدوارم که این امر بسیار زود محقق شود. نقش چشمگیری که زنان در رهبری مقاومت ایران طی سختیهای سالهای اخیر ایفا کرده اند، بسیار استثنایی، منحصر به فرد و ستودنی است. زیرا در خاورمیانه سنتاً از پروسه سیاسی دور نگه داشته شده اند. این امر اتفاقی و خودبخودی نبوده است، من فکر می کنم زنان در ایران الگو و سمبل خود را در خانم رجوی پیدا کرده اند که شجاعانه در مقابل بنیادگراهای اسلامی که می خواهند آزادیها را در کشورش بربایند و از مذهب به عنوان یک سلاح برای سرکوب استفاده می کنند، ایستاد. می خواهم به زنان در مقاومت ایران درود بفرستم و امروز به ویژه یاد 8 زن شجاعی را که سه سال پیش در 8 آوریل 2011 در کمپ اشرف توسط نیروهای عراقی کشته شدند، گرامی بدارم.
اخیراً، رسانه ها توجه بیشتری به معاملة موقت اتمی با رژیم ایران کردهاند. معامله یی که در ذهن روزنامه نگاران و سیاستمداران ناشی از دموکراتیزه شدن ایران و آمدن روحانی «مدره» تلقی شده بود.
خانمها و آقایان، من فکر می کنم، این یک تفکر واهی و پوچ است. بعد از 10 ماه از به قدرت رسیدن روحانی، هیچ نشانه یی از میانه روی وجود ندارد. در حقیقت، تمامی داده ها و حقایق ثابت می کند که درست برعکس است. تعداد اعدامها در ایران تقریباً دوبرابر شده است. روزنامه نگاران و وبلاگ نویسها دستگیر و زندانی شده اند. اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی، شکنجه و اعدام شده اند. دانشجویان کماکان در دانشگاهها مورد اذیت و آزار قرار می گیرند و اقتصاد در بدترین وضعیت خودش قرار دارد. به طور خلاصه، هیچ پیشرفتی در وضعیت معیشتی و کاری وجود نداشته است، وقتی نوبت آزادی بیان یا حقوق بشر در ایران با این روحانی مدره می شود، هیچ پیشرفتی نبوده است. ما همگی شاهد عکس العمل دولت روحانی در برابر قطعنامه یی که هفته پیش در پارلمان اروپا به تصویب رسید و مصرانه از دولت روحانی خواست حقوق بشر در ایران را بهبود بخشد، بودیم. همة مقامات ارشد رژیم ازجمله روحانی و وزیر خارجه اش با عجله این قطعنامه را که قطعنامه یی قوی هم نبود، محکوم کردند. آنها حتی تا جایی پیش رفتند که سفیر یونان که ریاست دوره یی اتحادیة اروپا را به عهده دارد، احضار کردند. دیروز هم سفر یک هیأت پارلمانی را که قرار بود هفته آینده به استراسبورگ برود، لغو کردند.
آیا اینها علامت میانه روی است؟ من که فکر نمی کنم. اینها علامت روشنی از رژیم شکننده و مستأصل است که می خواهد به هر قیمت در قدرت بماند و کنترل خود را اعمال کند. عکس العمل آنها باید به ما راهی را که باید برویم، نشان بدهد. ما باید به فشار برای حقوق بشر ادامه بدهیم. این ضعیف ترین نقطة هر دیکتاتوری است. بنابراین ما باید به فشار خود تا روزی که شاهد تغییر دموکراتیک در ایران باشیم، ادامه دهیم.
خانمها و آقایان، در پایان من حمایت کامل و همبستگی خود را با اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در کمپ لیبرتی ابراز می دارم. مطمئن باشید که ما پارلمان فدرال بلژیک به مبارزة خودمان برای حقوق شما و حفاظتتان ادامه می دهیم.
متشکرم .
درک یان اپینک، نمایندة پارلمان اروپا از هلند
متشکرم آقای رئیس، هفته پیش در پارلمان اروپا ما راجع به ایران بحث داشتیم. خوشبختانه، نمایندة عالی برای سیاست خارجی غایب بود. اما در عین حال که صندلی وی خالی بود من موارد زیر را به آن صندلی گفتم، زیرا خانم اشتون غایب بود. آقای رئیس، بعضی افراد در این پارلمان واقعاً فکر می کنند که روحانی یک مدره است چنان که قبلاً هم گفته شده بود ولی من با آن مخالفم. در سال 2013 تعداد660 اعدام در ایران به وقوع پیوست. دوسوم این اعدامها در زمان «دوست مدرة ما»! روحانی انجام شده است. او همچنین ابوطالبی را به عنوان سفیر در سازمان ملل متحد منصوب کرد. ابوطالبی یکی از دانشجویانی بود که سفارت آمریکا را در سال 1979 اشغال کردند. بنابر این او در آن زمان یک تروریست بود و هنوز هم هست. ظریف، وزیر امور خارجه اخیراً بر سر قبر عماد مغنیه که انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در لبنان را در سال 1983 طراحی کرده بود، ادای احترام کرد. همزمان چنان که می دانیم کمپ لیبرتی در محاصره است و کاری در مورد آن انجام نشده است. آقای رئیس هیچ علامتی از اقدامات اعتماد ساز وجود ندارد. رژیم ایران مصمم است که غنی سازی و توسعه تکنولوژی ساخت موشک را ادامه دهد تا یک سلاح اتمی بسازد. ما جلو پروسه را نگرفته ایم و فقط داریم آن را به تعویق می اندازیم. ما باید خیلی قاطع تر باشیم. در واقع به نماینده عالی در امور خارجی در زمانی که صندلی اش خالی بود و من به آن صندلی خالی اشاره می کردم، گفتم که برایش در آینده آرزوی موفقیت می کنم ولی امیدوارم که نام او در تاریخ به عنوان چمبرلین دوران ما باقی نماند.
ارست روسی، نمایندة پارلمان اروپا از ایتالیا
متشکرم، از خانم رئیس جمهور هم متشکرم که امسال نیز اینجا با ما هستند. ملاقات با ایشان همواره مایه افتخار و خوشوقتی من بوده است.
من امروز می خواهم از ایرانیانی یاد کنم که زندگیشان را فدای آزادی کردند که البته تعدادشان هم زیاد است. آنها برای آزادی و دموکراسی در کشورشان شهید شدند. نه فقط در داخل کشور، بلکه حتی در خارج کشورشان شهید شدند. همه حوادثی را که همین چند ماه پیش در کمپ اشرف به وقوع پیوست، به یاد می آوریم. شهدایی که هنوز معلوم نیست تدفین در مورد آنها به درستی صورت گرفته است یا نه؟ و خانواده هایشان حتی نمی دانند این 52 شهید کجا دفن شده اند.
همچنین تعدادی به گروگان گرفته شدند که اکثریت شان زن هستند. یعنی 6 تن از 7 گروگان زن هستند. و تمامی اینها در مقابل چشمان آن دسته از نیروهای عراقی اتفاق افتاده است که قرار بود حفاظت کمپ اشرف را تأمین کنند. در مقابل چشمان سازمان مللی رخ داده است، که عملاً در آنجا حضور نداشت ولی باید حضور می داشت چون آنها پناهندگانی بودند که از تمامی حقوق مندرج در کنوانسیون ژنو برخوردار بودند. حقوقی که البته از آنها سلب شد. نیروهای عراقی کجا بودند؟ خودشان در این قتل عام دست داشتند. آنها می باید از این افراد حفاظت می کردند. سازمان ملل کجا بود؟
من فکر می کنم که پارلمان اروپا تاکنون قطعنامه ها و بیانیه های زیادی در حمایت از اشرف و در حمایت از ساکنان بی دفاع لیبرتی صادر کرده است. اما افسوس که بارونس اشتون شجاعت کم، قدرت کم و قاطعیت کمی در عمل کردن داشت. و اتحادیه اروپا نیز با تأخیر و بسیار بد عمل کرد و خود را ضعیف نشان داد. نهایتاً نیز این اقدامی که بارونس اشتون در مقابل دیکتاتور ایران انجام داد در واقع یک گشت و گذار بود. همین امر در مورد هیأت رابطه با ایران از پارلمان اروپا نیز اتفاق افتاد. این هیأت در حالی به ایران رفت که اکثریت فراکسیونها را نمایندگی نمی کرد و از جمله نماینده فراکسیونی که من عضو آن هستم در این هیأت شرکت نکرد و به این ترتیب نظرها را به طرف رژیم ایران جلب نمود. کاری که البته اشتباه بود. چون وقتی سعی میشود با رژیمی مثل رژیم ایران مذاکره صورت بگیرد یا در مقابلش ضعف نشان داده شود، این ریسک وجود دارد که چنین رژیمی را مشروع جلوه دهیم یا به هرحال برای مردمی که تحت ظلم و درد و رنج هستند کاری نکنیم. کما این که در پایان سال عملاً تعداد اعدامها در قبال مخالفان دو برابر شد.
من در اینجا سخنانم را تمام می کنم و صحبت دیگری ندارم. الا این که بگویم خیلی خوشحال شدم که آخرین قطعنامه تصویب شده در پارلمان اروپا این طوری موجب برافروختن خشم افسارگسیخته آخوندها شد. این نشان می دهد که ما به خال زدیم. به معنی این است که راه درست همین است. برعکس، باید حقیقت را بگویم که از نظر من این قطعنامه خیلی هم نرم بود. واقعاً زیادی نرم بود. باید خیلی بیشتر از اینها انجام داد. چون اگر آنها در قبال یک قطعنامه اینطوری با توهین به پارلمان و همه پارلمانترهای امضاکننده این قطعنامه واکنش نشان می دهند، پس معلوم میشود که ما در جاده درستی قرار گرفته ایم و باید هدف گیری را دقیق تر و شلیک را قویتر کنیم، تا مردم ایران نهایتاً آزاد شود.
خانم رئیس جمهور بازهم از شما به خاطر تمامی کارهایی که برای مردمتان انجام می دهید تشکر می کنم.
پروفسور اریک داوید، استاد حقوق بین الملل
با تشکر از آقای رئیس و پارلمان اروپا که این جلسه را تشکیل دادند. و به پارلمانها اجازه میدهد ...(نامفهوم ) (چک شود) این در واقع یک رزمندگی سیاسی برای حمایت از محترم شمردن حقوق بشر است. به عنوان پروفسور حقوق بینالملل، من اینجا به نوعی حقوقدان در خدمت هستم. حقوق تنها کلمات نیستند. فقط سخنرانی نیست. بلکه واقعیت دارند و در اقدامات عملی متبلور میشوند. پیش از این خانم آلیو ماری میگفت اروپا باید نقش خود را ایفا کند و من به این ایمان احترام میگذارم و آن را تشویق میکنم. من فکر میکنم که اروپا در همین گردهمایی نقش خود را ایفا میکند ولی میتواند جلوتر هم برود. اگر بخواهم حرفهای پاسکال را به بیان دیگری بگویم، او میگفت: حقوق قدرت است، ولی قدرت بدون حقوق چه مسیری را طی میکند؟ این عدالت و قانون است که تعادل آن را برقرار میکنند. بنابراین باید حقوق و قدرت را در یکدیگر ادغام کرد تا حقوق قوی و عادل باشد.
همانطورکه میدانید، مجاهدین از سال1980 قربانی نقض فاحش حقوق هستند. برای یادآوری، در سالی که گذشت، در قتل عامی که در اشرف در اول سپتامبر 2013 رخ داد 52 نفر در کمال خونسردی به قتل رسیدند و این بدون در نظر گرفتن حملات مستمری است که علیه کمپ لیبرتی صورت میگیرد. این حملاتی که در سپتامبر 2013 صورت گرفتند، جنایت علیه بشریت بودند. این وضعیت که بدون حسابرسی باقی مانده است باید متوقف شود. به همین خاطر است که اروپا باید نقش خود را ایفا کند. بنابراین این من نیستم – که یک پروفسور دانشگاه هستم ـ بلکه اعضای پارلمان که اینجا هستند باید از اروپا بخواهند در سطح سازمان ملل اقدام کند. همانطور که میدانید اتحادیه اروپا عضو ناظر مجمع عمومی سازمان ملل است و صدایش شنیده خواهد شد. از نظر من باید در دو سطح این کار را انجام دهد. از یک طرف از سازمان ملل و به طور خاص شورای امنیت بخواهد که اختیارات هیأت همیاری سازمان ملل - یونامی را تقویت کند، و از طرف دیگر همانطور که در گذشته در سال 2011 در لیبی و در سال 2005 در سودان انجام داد ـ لابد رؤیایی صحبت می کنم ولی گاه باید آرزو کرد – از دادگاه بین المللی جنایی بخواهد که شورای امنیت قتل عام های فجیع در اشرف را به دادگاه بین المللی جنایی ارجاع دهد. من میدانم عراق جزء کشورهای عضو این دادگاه نیست، ولی شورای امنیت وظیفه دارد که دادگاه را طبق ماده 12 اساسنامهاش موظف کند به این موضوع بپردازد و نقطه پایانی بر این عدم حسابرسی در عراق بگذارد. این آرزویی است که من میکنم.
طاهر بومدرا، مسئول پرونده اشرف در سازمان ملل
آقای رئیس متشکرم،
آقای رئیس اگر به خاطر داشته باشید در دسامبر 2011 شما با نمایندة ویژه دبیرکل کوبلر ملاقات کردید. وقتی او در 28 دسامبر 2011 به بغداد برگشت یک پیام کد شده به دفتر مرکزی سازمان ملل در نیویورک ارسال کرد، او در این پیام کد شده چه گفت؟ او گفت: سازمان مجاهدین خلق توسط اعضای قدرتمند پارلمانها در اروپا و آمریکا حمایت می شوند. ما در جنگ اطلاعات هستیم. بنابراین ما باید یک استراتژی تدوین کنیم تا با این تبلیغات سازمان مجاهدین مقابله کنیم و نیاز به برقراری همة چارچوبهایی داریم که آنها را مورد حسابرسی قرار دهد. من این پیام کد شده را برای کسانیکه مایل به دیدن آن هستند، در دست دارم.
بنابراین سازمان ملل چشمان و گوشهای خود را بسته و هرگز نشنیده است که سازمان مجاهدین خلق از لیستهای تروریستی تمامی کشورها چه اروپایی و چه آمریکا خارج شده است. بنابراین، سازمان ملل مرتکب یک برچسب زدن تروریستی میشود علیه افراد بی دفاعی که توسط سازمان ملل به یک بازداشتگاه به نام لیبرتی منتقل شدهاند. این ادعا و اتهام بسیار جدی است و میتواند در سیاق موارد آمده در تلگرام ارسال شده به سازمان ملل در دسامبر 2011 باشد. در مورد این اتهامات، به عنوان رئیس سابق حقوق بشریونامی، می توانم تأیید کنم که ما هرگز هیچ کدام از اطلاعات این گزارش را مورد تحقیق قرار ندادیم و مستقلاً آنها را تأیید نکردیم.
به شما می گویم که پیام کد شده وجود دارد که تأیید می کند آنها آنجا هستند تا از رژیم مالکی و هر کاری که می کند حمایت کنند. آنها همیشه دستورالعملی دریافت می کنند که چطور مطالب را گزارش کنند که علیه رژیم مالکی نباشد.
ما انتظاری از سازمان ملل نداریم که حفاظت کند ولی انتظار داریم در گزارش کردن بی طرف باشد، بی طرفی یک تعهد است و اگر آنها بی طرف نباشند، خود یک طرف جنایتی خواهند بود که علیه اشرفیان صورت می گیرد.
آقای رئیس متشکرم.
استرون استیونسون، رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
خانم رجوی، خانمها و آقایان، با تشکر از شما که در اجلاس امروز شرکت کردید.
ما یک نبرد و چالش بزرگ علیه قدرتهای تاریکی در پیش داریم. اما، خانمها و آقایان، همانطور که بسیاری امروز گفتهاند طلوع روشنایی در پیش است و آنها خواهند آمد. بگذار با این جمله جلسه را به پایان ببریم که خامنه ای و نوری مالکی شانه به شانه در دادگاه حقوق بشر اروپا به اتهام جنایات علیه بشریت محاکمه خواهند شد.
آرام نخواهم داشت تا اینکه آنها را در آن دادگاه ببینم.
با تشکر فراوان
9 آوریل 2014 (20 فروردین93)