این موضوع مخفی نیست که حملات شخصی توسط بعضی از مقامات ایرانی طراحی میشود و رسانه ها به سرعت بعد از جلسه 25 ”شورای حقوق بشرملل متحد“ که در اواخر مارس برگزار شد در این رابطه به افقهای جدید یا به اعماق جدیدی رسیدند
بارها مردم از من میپرسند آیا این حملات که اغلب شامل توهین های زشت و خشن و اظهارات افترا آمیز میباشد بر کار من تاثیر دارد یا خیر؟ جواب من این است که مطمئنا وقتی من چنین تاکتیکهای ناامید کنندیی را میابم، ماهیت پریشان کننده آنها برای من ناراحت کننده میباشد.
عرضه کردن گزارش من و گفتگوی متقابل درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران که در میان اعضای شورای حقوق بشر صورت گرفت برای همه دست اندرکاران برای بحث و گفتگوی فشرده موضوعات و پرونده های آزار و اذیت یک فرصت را بوجود آورد.
توهین و اظهارات تحریک آمیز فقط به کاستن از این فرصت خدمت میکند، و راه حلهای مورد نیاز لازم را برای آنان که در جامعه ایران بیشتر آسیب پذیر هستند را به تاخیر می اندازد، راه حلهایی که اغلب از بحث و گفتگوی باز و اساسی ناشی شده است.
گذشته از این، این حملات علیه من و دیگر مقامات ملل متحد در مقایسه با ایرانیانی که اغلب از حق پایه ای خودشان در آزادی بیان، عقیده، اجتماعات و اتحادیه استفاده کرده اند کم رنگ است.
در پایان هر روز کاری من میتوانم کامپیوترم را و تلفنم را خاموش کنم، مدافعان حقوق بشر و آنانی که دارای عقیده مخالف در داخل کشور هستند بروشنی از این امکانات لوکس بی بهره اند. اشخاصی که نظرات مخالف اظهار داشته اند درمورد فتواهای رسمی با احکام زندان بخاطر جنایات مبهم تعریف شده و تبلیغات گسترده علیه نظام کشور“اقدام علیه امینت کشور” یا “پخش اطلاعات دروغین” در بعضی پرونده ها مواجه شده اند، آنها با مجازات اعدام بخاطر“مفسد فی الارض” (فساد در روی زمین) یا“ محارب” (که ترجمه میشود کرد به عنوان دشمن خدا یا کسی که نگه دارنده سلاحی علیه جمعیت با قصد جنگیدن میباشد) مواجه شدند.
بر اساس آن چه که من درآخرین گزارشم به شورای حقوق بشر ثبت کرده ام حدود 900 زندانی سیاسی در ایران وجود دارد، تعدادی از آنان به دلیل اظهارات در مورد بعضی از فرمهای انتقاد که به لحاظ بین المللی هم منعی ندارند و من هم در گزارشم آورده ام محکوم شده اند.
اشخاص در همه نوع موضوعات زندگی شامل نژادی، مذهبی، و جوامع جنسی، مناطق جغرافیایی و زمینه های اجتماعی اقتصادی مجازات شده اند و تعدادی بیش از صدها نفر که نه لزوما در زندان گزارش شده است که مواجه با آزار و اذیت و پیگرد برای اشکالی از مخالفت مسالمت آمیز شده اند.
بنابراین وقتی که مردم از من میپرسند که چه احساسی داری وقتی که مقامات به تو یا دبیرکل حمله میکنند، من فقط میتوانم جواب دهم که: من خودم یک قربانی نیستم، قربانیان واقعی این حملات شخصی آنانی هستندکه در ترس از ظاهرشدن اعتقاداتشان زندگی میکنند، آنانی که نارضایتی شان هنوز نادیده گرفته میشود و آنانی که به انتظار برای علاج موضوع ادامه میدهند.
پنجشنبه - 4 اردیبهشت 93