در یک اقدام غیر منتظره، شیخ احمد الجربا رئیس ائتلاف سوریه جرأت بخرج داده و با مریم رجوی رهبر اپوزیسیون ایران ملاقات کرد، کسی که رژیم ایران آن را مرز سرخی بشمار میآورد که هرگز نباید با او همکاری کرد.
هر دوی آنها در دشمنی با رژیم حاکم در تهران متفق هستند و هر دوی آنها امیدوارندکه کشورشان را به سوی آینده یی بهتر رهبری کنند....
اما چرا این گام هوشمندانه است، برای اینکه اولین واکنش عملی علیه رژیم ایران است که عملاً جنگ در سوریه را فرماندهی میکند، و آن را با خون و پول ایرانی تأمین می کند.
برای اپوزیسیون سوریه، در مواجهه با رهبری حکومت ایران، موضوعی باقی نمانده که بخواهد رعایت کند و یا دنبال توجیه آن باشد. مریم رجوی بالاترین شخصیتی است که رژیم ایران را می آزارد و رژیم نتوانسته او را از پا درآورد.
وی نیرویش را از رهبری جنبش مجاهدین خلق می گیرد. تشکیلات پولادینی که چپ و اسلام را با هم جمع کرده است. طی سه دهه گذشته هیچکدام از رژیمهای عربی باستثناء صدام حسین جرأت حمایت از این جنبش را نداشته اند.
در حالی که رژیم مسئول همه مشکلات منطقه است، برایش چه چیزی باقی مانده که قابل احترام باشد؟
سوریه بطور خاص بزرگترین صحنه جنایت رژیم تهران به عنوان مسئول فاجعه صدها هزار کشته و مجروح است.
اگر حمایت رژیم ایران با هزینه میلیاردها دلار و جان هزاران تن از فرزندان ایران، در کار نبود، رژیم بشار به سرعت سرنگون شده بود...
جربا برای مقاومت ایران چکار می تواند بکند؟
از یکی از افراد مطلع پرسیدم: اهمیت این گروه تشکیلاتی که در اروپا بسر میبرد، چیست؟
پاسخ داد: علاوه بر پرتو انداختن بر جنبش مجاهدین خلق و بازگرداندن آن به منطقه بعد از اینکه آمریکاییها بعد از اشغال عراق آنها را به سکوت واداشتند و رهایش کردند، اپوزیسیون سوریه میتواند روابط خاصی با آن برقرار کند و مجاهدین خلق، گروه آموزش دیده قادر به تهدید رژیم ایران است.
مادامیکه رژیم بغداد میخواهد از اشرف در عراق و از ساکنانش یعنی اعضای مجاهدین خلق خلاص شود، انتقال اشرف به سوریه در آینده قابل انتظار است.
هزاران تن از وابستگان مجاهدین خلق و دیگرانی که در رابطه با این سازمان هستند در اروپا و آمریکا اقامت دارند، همه آنها میتوانند با اپوزیسیون سوریه برای نبرد علیه دو رژیم سوریه و ایران همپیمان شوند.
او می گوید که همکاری با آنها چه بسا تعادل قوا را تغییر ندهد، اما این کار نشانه های مهمی در بردارد:
اول اینکه: حکومت تهران باید بداند که حمایت اسد برایش قیمت سیاسی دارد که همپیمانی با مجاهدین خلق از آن جمله است.
دوم اینکه: اپوزیسیون سوریه فرقه گرا نیست و نسبت به بکارگیری دین از سوی حکومت ایران آگاهی دارد.
وقتی الجربا دستش را در دست اپوزیسیون ایران میگذارد، نشان میدهد که علیه مردم ایران و علیه شیعه نیست بلکه علیه دو رژیم شرور در دمشق و تهران است.
و سوم اینکه: این پاسخی به اقدامات وزارت اطلاعات رژیم ایران است که اپوزیسیون قلابی سوریه طرفدار رژیم را تحت الحمایه گرفته و میخواهد آن را بعنوان جایگزینی برای اپوزیسیون واقعی که در ائتلاف ملی و ارتش آزاد نمایندگی میشود، مطرح کنند.
تمام رژیمهای منطقه تا حدودی از مخالفان خود رنج می برند. اما رژیم ایران که «اپوزیسیونهای» کشورهای منطقه را به کار میگیرد، در واقع حکومتی شیشه یی است که از داخل کشور بیشترین تهدید را دارد، زیرا در ایران نیروهای بسیاری با این رژیم اختلاف دارند و علیهآن فعال هستند، اگر چه که در مطبوعات کمتر بارز می شود.
اپوزیسیون اصلی، ”مجاهدین خلق” پر سابقه ترین و سازمان یافتهترین جنبش است.
جنبشی که افرادش در درون خود رژیم نفوذ دارند و از یک گنجینه انسانی بزرگ از ایرانیان مهاجر و پناهندگان در غرب برخور دار است.
26 می 2014 (5 خرداد 93)