سخنرانی ارتشبد هیو شلتون ـ رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش آمریکا-ویلپنت، پاریس

ارتشبد هیو شلتون: خانم رجوی، میهمانان برجسته، ساکنان کمپ لیبرتی و حامیان، بخصوص کسانی که در کمپ لیبرتی هستند: سلام علیکم.

باعث افتخار بزرگی است که امروز در حضور شما در اینجا باشم و من میتوانم به شما بگویم که درد ناشی از عمل جراحی کمر که اخیراً داشته ام در برابر درد و رنجی که ساکنان لیبرتی امروزه تحمل میکنند از رو میرود. به‌عنوان یک افسر پیشین ارتش آمریکا، من شرمسار هستم که در برابر قول نقض‌شدة دولت من در اینجا بایستم. ارتش آمریکا به نمایندگی از دولت آمریکا متعهد شد، سوگند خورد و قول داد تا از ساکنان اشرف حفاظت کند. آمریکا در انجام تعهد خود شکست خورده است. همان‌طور که امروز هم شنیدید، بعداً سفیر دن فرید به کمپ لیبرتی آمد و در مورد امنیت و انتقال ساکنان کمپ لیبرتی هر نوع قولی را داد. تک‌تک این (قول‌ها) نقض شده است. این یک ننگ تمام‌عیار است که دولت کنونی، دولت اوباما به ساکنان کمپ لیبرتی پشت کرده و در انجام تعهدات خود شکست خورده است. به‌جای آن، این دولت به کار با مالکی ادامه داده، حتی با این‌که روشن شده است او دستور رژیم ایران را اجرا میکند. وزارت خارجة آمریکا چندین‌بار تعهد داده است که از ساکنان لیبرتی حفاظت کند
 اما همة آنها به قول‌های نقض‌شده تبدیل شدند. این یک ننگ تمام‌عیار است.
 دادگاه قضاوت کرده است که سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست. وزارت خارجه مجبور شد نام سازمان مجاهدین را از لیست سازمان‌های تروریستی خارجی حذف کند.
سازمان مجاهدین نمیبایست و نباید چنین سیاست شرمآوری را از طرف دولت کنونی تحمل کند. این باید تغییر کند. و من میتوانم به شما تضمین بدهم که خودم و همکارانم به نبرد ادامه خواهیم داد تا این‌که این سیاست تغییر کند. چرا که این هم‌چنین باعث بی آبرویی ارتش آمریکا و ملت ما میشود. بسیار روشن است که این برخورد بخشی از یک سیاست منحرف در مورد ایران است.
واشینگتن بیدار شو! راه حل واقعی خلع ید آخوندها از عراق و پایان‌دادن به حکومت مالکی در عراق و تشکیل یک دولت وحدت ملی است. تعهد من و تعهد همکاران من در اینجا امروز این است که سیاست دولت آمریکا را تغییر بدهیم و سیاستی را در پیش بگیریم که از سازمان مجاهدین و از خانم رجوی در تلاشش برای تغییر رژیم در ایران و دمکراسی در عراق حمایت کند. بسیار متشکرم.

ارتشبد جرج کیسی ـ فرمانده کل نیروهای آمریکا و ائتلاف در عراق    
جرج کیسی: عصر بخیر، من ژنرال جرج کیسی هستم و همان‌طور که قبلاً شنیدید در سال‌های 2004 تا 2007 فرماندة نیروهای آمریکا در عراق بودم. بنابراین، من در برخورد با نیروهای رژیم ایران تجربة دست اول دارم و از من خواسته شده که تجربیات خود را امشب با شما در میان بگذارم؛ چرا که وقتی مطبوعات را در آمریکا مطالعه میکنم،  می شنوم که افرادی میگویند که چون وضعیت در عراق خیلی وخیم شده، شاید ما منافع مشترکی با رژیم ایران داشته باشیم. من به اینجا آمدهام تا از تجربة شخصی خودم بگویم که این‌طور نیست و قطعاً وقتی من آنجا بودم نیز این‌طور نبود، یعنی بین سال‌های 2004 تا 2007.
فکر میکنم اساسی و مهم است که به خود یادآوری کنیم، به‌طور خاص در مورد عراق، ما و رژیم ایران دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی داریم و کمی بعد از این‌که من به عراق رفتم به این اشراف رسیدم. معتقدم اهداف رژیم در عراق در دو زمینه بودند: یکی این‌که آنها خواهان یک دولت عراقی حامی خودشان بودند. اما دوم، آنها میخواستند دولت آمریکا در تلاش خود جهت کمک به عراقیان در تشکیل دولتی که تمامی گروه‌های قومی و مذهبی را در عراق نمایندگی کند شکست بخورد و من معتقدم چنین دولتی برای ثبات نه تنها در عراق، بلکه در این منطقه، از اهمیت بالایی برخوردار است. و من شاهد بودم که چگونه رژیم به‌نحوی تهاجمی آن اهداف را دنبال میکرد و یک رویکرد سهگانه اتخاذ نمود.
نخست نفوذ سیاسی را با دادن کمک‌های مالی به رهبران و احزاب سیاسی عراقی برقرار کردند. دوم، حمایت جوامع را با دادن کمک‌های مالی کسب کردند، به‌طور خاص در جنوب کشور. و سوم، آنها خشونت‌های فرقهیی را دامن زدند. من میتوانم به شما بگویم، اشراف ما نسبت به فعالیت‌های آنها به مرور زمان افزایش یافت، اما تا اواسط 2006، مطلقاً هیچ شکی وجود نداشت که رهبری رژیم ایران به‌طور فعال در حال حمایت از تروریسم در داخل عراق جهت محقق‌کردن اهداف سیاسی خود است.
هم‌چنین پر واضح بود که آنها در آموزش و تجهیز شبه نظامیان شیعی نقش قابل توجهی داشتند که تأثیر آنها حفظ جنگهای فرقه یی بین سال‌های 2006 و 2008 بود. و در نهایت، به‌دلیل همین نقش، آنها مستقیماً مسئول مرگ صدها تن از اعضای نیروهای ائتلاف و هزاران تن از عراقیان هستند.
در بهار 2006، سفیر آمریکا در عراق و من، آن اطلاعات را نزد نخست‌وزیر مالکی که به‌تازگی انتخاب شده بود بردیم. در مورد بستههای انفجاری کنار جادهیی به او گفتیم که تنها میتوانست در ایران ساخته شده باشد. به او عکس‌هایی از تسلیحات مدرن ایرانی نشان دادیم که در انبارهای تسلیحاتی شیعیان کشف شده بود. ما به او در مورد کمپ‌های آموزشی در داخل ایران گفتیم و در مورد حضور نیروی قدس در عراق. در انتهای این بریفینگ او به هر دوی ما نگاه کرد و گفت، آنها در حال انجام تروریسم در کشور من هستند. ما این مسئله را در اواخر آن سال مورد تأیید قرار دادیم، وقتی که 6 عامل نیروی قدس را در یک مرکز فرماندهی در بغداد دستگیر کردیم. در آن مرکز فرماندهی آنها نقشه یی بر روی دیوار داشتند و محلات آن نقشه طبق تقسیمبندی نژادی رنگآمیزی شده بود، و فلش‌های بزرگی روی نقشه دیده میشد که طرح‌های کوچ اجباری ساکنان آن محلات را نشان میداد. من میتوانم به شما بگویم که با توجه به آن تجربه، رژیم ایران برای مدتی باعث بی ثباتی در منطقه خواهد شد و رژیم ایران نه تنها چالشی برای مردم ایران، مردم عراق و منطقه، بلکه چالشی برای جامعة بین المللی خواهد بود. تنها یک نتیجه گیری میتواند وجود داشته باشد و این‌را به دفعات امروز شنیده اید: این رژیم باید برود. با تشکر.


ارتشبد جیمز کانوی - فرمانده پیشین نیروی تفنگداران دریایی آمریکا    
جیمز کانوی: عصر بخیر خانم‌ها و آقایان، من ژنرال کانوی هستم... همراه نیروهای تفنگدار دریایی دو نوبت در عراق خدمت کردم. من یکی از آن افرادی بودم که به هموطنان شما آن قولها را دادم و به همین دلیل است که امروز اینجا هستم...
من بیش از هر زمان دیگر نگران امنیت و حفاظت هموطنان شما در لیبرتی هستم. در حالی‌که جهان متمرکز مسائل دیگر است، مانند سوریه، حملات به داخل عراق و وضعیت اوکراین، شرایط کاملاً مساعد است که افراد شرور دست به اقدامات شرورانه‌یی بزنند...
سومین نکته، و این واقعاً رو به کشورهای دیگر است که امروز اینجا نمایندگی میشوند و بسیاری از آنها از سوابق عالی در زمینة کمک‌های انسان‌دوستانه برخوردارند...
از شما میخواهم که انجام عمل درست را در نظر بگیرید، برای افرادی که از نظر من در معرض خطر فزایندهیی قرار دارند، قبل از این‌که خطر واقعی بروز دهد. اقدام به عمل درست، با تشکر... من این‌طور یاد گرفتم که اقدام به عمل درست مشروط به این نیست که فرد دیگری اول قدم بردارد. بنا بر این، در حالی‌که به کشورهای خود باز میگردید، از مسائلی که امروز اینجا دیدید برای آنها شرح دهید و تلاش کنید تأثیرگذار باشید.
با تشکر.

ژنرال دیوید فیلیپس ، فرمانده ارشد حفاظت اشرف
دیوید فیلیپس: متشکرم، خانم رجوی ، اعضای مقاومت، حرف من امروز مستقیما خطاب به کمپ لیبرتی ، به ویژه خانم مژگان پارسایی است. ده سال پیش در همین ماه، ژوئن 2004، من پشت میز نشسته بودم و به شما اولین قول را از جانب دولت آمریکا به شما دادم که شما و بیش از 3000 ساکنان اشرف افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستید. متاسفانه هر دوی ما میدانیم ، تعداد قابل توجهی از کسانیکه در آن ژوئن 2004 دور میز نشسته بودند، کشته شدهاند. حفاظتی در کار نبود ، خانم گیتی ، حسین مدنی ، زهره و چند نفر دیگر. من ده سال پیش هنگامی که به شما قول داده شد، آنجا بودم و هنگامی که سرانجام به این قول وفا شود، آنجا خواهم بود و شما قدم به هواپیما خواهید گذاشت بدون اینکه آسیبی ببینید.

سرهنگ توماس کنتول - از فرماندهان حفاظت اشرف
توماس کنتول: متشکرم. خانم رجوی به‌خاطر فرصت حضور در اینجا، از شما متشکرم. نام من تام کنتول است، در سال 2003، برای اولین‌بار به کمپ اشرف رفتم... آنها همیشه به رهنمودهای من عمل می‌کردند، آنها در انجام چیزی که ائتلاف از آنها درخواست می‌کرد همکاری می‌کردند. به‌طور خلاصه، آنها افرادی صادق و بی‌عیب و نقص بودند. امروز، در سال 2014 گروه بزرگی از آنها در کمپ لیبرتی هستند، آنها هم‌چنان همان افراد صادق و بی‌عیب و نقص هستند. من شما را فراموش نخواهم کرد. بسیار متشکرم.

دکترسرهنگ گری مورش ـ مسئول امدادپزشکی نیروهای آمریکایی دراشرف2004    
من سخنرانی نخواهم کرد. اما هم‌چون سرهنگ کنتول، می‌خواهم به دوستان عزیزم و میهن‌پرستان در کمپ لیبرتی و آلبانی سلام کنم. وقتی من اشرف را در سال 2004 ترک کردم، آخرین چیزی که به دوستانم در آنجا گفتم این بود که شما را دوباره در تهرانی آزاد خواهم دید. من سخنرانی‌ام را برای آن روز نگه می‌دارم، سر این حرفم خواهم ماند، چون دوستانم را آنجا خواهم دید. فرماندار هاوارد دین، شما کار بزرگی کردید، آمار بیشترین توییت، نمی‌دانم چطور این کار را باید بکنیم ولی می‌خواهم رکورد بزرگترین سل‌فی جهان را بشکنم.

سرهنگ وسلی مارتین، از فرماندهان حفاظت اشرف

خانمها و آقایان
امروز بیش از هرزمان دیگر ضروری است که من گواهی بدهم، همانند گواهی که شما با تعهد پایان ناپذیرتان به دمکراسی در ایران میدهید و گواهی در مورد تعهدتان به دمکراسی و دردی که برادران و خواهران مان در کمپ لیبرتی متحمل میشوند.
ما به این مبارزه ادامه خواهیم داد، فارغ از هر دروغ و حرف نخ نما که نوری مالکی و رژیمش بگویند. همانطور که شما قبلا و بارها از من شنیدهاید، ما امروز در کنار هم ایستادهایم، ما در بیابانهای استان دیالی کنار هم ایستاده بودیم و ما همیشه کنار هم خواهیم ایستاد و روزی در کنار هم در تهران خواهیم ایستاد.
خانمها و آقایان متشکرم