این شنیدم که می زنی گردن
سر دژمن همی کَنی از تن
هم به یک ضربه می کنی پاره
شکم کافران بی چاره
دژمنان را همه به صف بُکنی
تیغ بر کف گرفته، کف بُکنی
می کُشی تو خبرنگاران را
آورین، خفه کن تو ایشان را
آن شنیدم که هفتصد کافر
دشمنان خدا و پیغمبر
کرده ای قتل عام یک روزه
آورین، حق همیشه پیروزه
لاکن این بنده ی علیل ضعیف
بارها گفته ام به شخص "ظریف"
که برو پیش رهبر داعش
بکن از او سه چارتا خواهش
اولین خواهش آنکه جان امام
تو بکن رهبری، فقط در شام
ما بقیّ بلاد اسلامی
سرزمین و سواد اسلامی
رهبرش شخص بنده می باشم
پس نینداز موش در آشم
پا توی کفش بنده زاده نکن
منو از این خرک پیاده نکن
خواهش دومم بود ساده
خویشتن را بکن تو آماده
با عیالت بیا به خدمت ما
مزه کن دست پر فتوت ما
چند کیسه دلار پر برکت
آتش و دود و نشئه و حرکت
آخرین خواهش من از داعش
در حقیقت بود دوتا خواهش
از دو خواهش تو گوش کن به یکی
چونکه آن دیگری بود الکی
می کنم بنده التماس شدید
آبروی مرا به باد ندید
با زنان اینهمه جفا نکنید
مرد وزن را زهم جدا نکنید
چون زنی شد اسیرتان در جنگ
بی توجه به های و هوی فرنگ
بعد از آنی که صیغه اش کردید
(چون شما ها تمامتان مردید)!
گردنش را به تیغ کین ضربو
حکم شرع است، آورین، ضربو
30 مرداد 1393