این روحانی آزاده و ضد ارتجاعی که ازمخالفان رژیم ستم شاهی بود، در تظاهرات و قیام ضد سلطنتی شرکت فعال داشت و از همان زمان درمقابل عوامفریبی آخوندهای خمینی صفت، دست به اعتراض و روشنگری می زد و بعد از پیروزی قیام نیز درحمایت از فرزندان مجاهدش و همراهی وکمک رسانی به سازمان مجاهدین خلق ایران از هیچ تلاش معنوی و مادی دریغ نمی کرد. ارتجاع حاکم که تاب تحمل مخالفت این روحانی روشن بین و شجاع را نداشت به رذیلانه ترین صورت به آزار و اذیت و اعمال فشار و محدودیت علیه او وخانواده اش روی آورد.
پس از 30خرداد و به دنبال دستگیری و شهادت فرزندانش، بارها ازطرف دادستانی ارتجاع وبه اواخطاریه دادند و بارهابه خانه اش حمله کردند و اقدام به آتش زدن خانه کردند.
اما پدر درمقابل تمامی این ابتلائات مقاومت صبور بود و می گفت: من مسیر اجداد پاکم را ادامه می دهم و همانطورکه آنهاهمیشه تحت آزارواذیت وشکنجه توسط دشمنانشان قرارمیگرفتند، مانیزبایدمانند آنها تا هرزمان که ظلم هست، این مسیرراطی کنیم...
وی ضمیری پاک و روشن داشت و نقل می کنند که بعد از انتشار خبر انقلاب درونی مجاهدین درسال 64 شنیدن سخنرانی و صدای خواهرمریم در مراسم سی خرداد گفته بود: من می بینم که با او آینده روشن است.
6 فرزند مجاهد او که همگی از راهنماییها و حمایت مستمر پدر درمسیر مجاهدت برخوردار بودند و درهمین مسیر سرفراز و جاودانه شدند، عبارتند از:
سید محمدعلی برهانی-شهادت در شهریور60
سید محمدمهدی برهانی-شهادت درمرداد61
سید محمدحسن برهانی شهادت در خرداد67 در عملیات چلچراغ
سید محمد مفید برهانی شهادت درمرداد 67در عملیات فروغ جاویدان
و سیداحمد برهانی و سیدمحمدحسین برهانی، که در جریان قتلعام زندانیان در سال67 به دست دژخیمان خمینی به شهادت رسیدند.
فرزند دیگر این پدر بزرگوار، مجاهد اشرفی خدیجه برهانی، هم اکنون در زندان لیبرتی به پیکار آزای و مجاهدت در ر اه خدا وخلق ادامه می دهد. درسال 82 ،هنگامی که پدر برهانی برای دیدار با دخترش به اشرف آمده بود، مراتب مهر ومحبت خود را نثار تمامی فرزندان مجاهدش می کرد و می گفت: مجاهدین هم مثل سایر اولیای خدا در مسیر انبیا حرکت می کنند و تنها سلاحتان ایمان است و با تکیه به همین ایمان و اخلاص است که مردم نیز جذف آنها می شوند و درسختیها آنها را یاری می کنند.
پدربرهانی پس از بازگشت از اشرف به قزوین، بیش از پیش با فشارها و تهدیدهای مأموران سرکوبگر واطلاعاتی رژیم روبه روشد. اما او با همان ایمان و صلابت همیشگی، بیاعتنا به این تهدیدها، آنچه را که در اشرف دیده بود، با مردم در میان میگذاشت.
رئیس جمهور برگزیدة مقاومت، خانم مریم رجوی، درگذشت پدر مجاهد سیدابوالقاسم برهانی را به خانواده و بازماندگان به ویژه دختراشرفی اش، مجاهدخلق خدیجه برهانی و به همه آشنایان و نزدیکان پدر و مردم شریف قزوین تسلیت گفت و افزود:
ایستادگی و صبر واستقامت، و روشن بینی و ایمان این روحانی مجاهد- که 6فرزند رشیدش را در راه رهایی مردم ایران و در نبرد با رژیم یزیدی خمینی تقدیم کرد- برگ درخشانی از بطلان و انقراض محتوم استبداد دینی و دینفروشانی چون خمینی است که به گفته قران الدالخصام و بدترین دشمنان خلق و خدا هستند.
سلام و رحمت حق بر پدر مجاهد و روحانی، سید ابوالقاسم برهانی باد، که چنانکه خود عهد بسته بود، درمسیر اجداد پاکش طی طریق کرد و سرفراز شد.
برای این پدر بزرگوار، علو درجات، و برای همه بازماندگان صبر و استقامت و توفیق و سرفرازی آرزو می کنم.