اولین باری که سیامک یک قتل را مشاهده کرد ژوئن گذشته بود. یک روز پس از آن که رهبر عالی (علی خامنهای) به تظاهر کنندگان هشدار داد که او سرکوب اعتراضهای خیابانی توسط دولت را افزایش خواهد داد. سیامک یک کارمند بخش خصوصی بود که در اعتراضهای بعد از انتخابات ایران شرکت داشت.
به گفته تلویزیون دولتی 10تن آن روز کشته شدند. فعالین حقوق بشر این واقعه و سایر وقایع را “قتل” نامیدند و ایران را متهم کردند که آمار اعدامهای دولتی آن بیش از حد بالا است. سابقه حقوق بشر ایران بعد از به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد در سال 2005 رو به وخامت گذاشت.
امروز ایران در مجازات اعدام بعد از چین در رده دوم قرار دارد - - 270 تن در سال 2010... حلق آویز شدهاند.
به گفته سازمان مجاهدین خلق گروه اپوزیسیون مستقر در پاریس که آمار آن بر مبنای اعدامهای گزارش شده از رسانه های دولتی است, کل اعدامها در سال ایرانی, که از 21 مارس 2009 شروع شد, از 440 مورد تجاوز میکند...
شاهین قبادی, یک سخنگوی سازمان مجاهدین خلق گفت, “آمار واقعی اعدامها بسیار بیشتر است چرا که این آمار اعدامهای مخفی و آنهایی که توسط رسانهها گزارش نمیشوند یا افرادی که در خیابانها به دست نیروهای سرکوبگر کشته میشوند را شامل نمیشود. این رژیم روحانی در گذشته بسیاری از زندانیان سیاسی و نیز مجرمین عادی و قاچاقچیان مواد مخدر را اعدام کرده است....”.
بعد از انتخاب جنجال برانگیز احمدینژاد در ماه ژوئن, ضرب و شتم, تیراندازی, اعدامهای ساختگی, شکنجه و تجاوز به نحو فزایندهیی هم در داخل زندانهای جمهوری اسلامی و هم به شکل علنی گزارش شده است...
115ایرانی در 2ماه بعد از انتخابات اعدام شدند و 21فعال دیگر در حال حاضر در انتظار اعدام هستند. عفو بینالملل این اقدام را یک “افزایش نگران کننده” توصیف کرده است. تایید این آمار دشوار است زیرا مقامات بعضاًَ تنها اسامی کوچک افرادی که حکم اعدام گرفتهاند را اعلام میکنند...ردمن از ای.اچ.آر.دی.سی (IHRDC) گفت, “ما شاهد هستیم که این رژیم با علنی کردن اعدامها از آنها برای تهدید استفاده میکند....”».