مجری: هممیهنان عزیز بهدنبال پیروزی بزرگ مقاومت و مجاهدین در فرانسه و حکم دستگاه قضاییة فرانسه مبنی بر لغو دستور قضاییة فرانسه و پروندهیی که مجاهدین و مقاومت ایران رو مورد تعقیب قرار میداد در فرانسه که بهدنبال بند و بست رژیم دیکتاتوری حاکم بر ایران و دولت وقت فرانسه در سال 2003 این پرونده تهیه شده بود، خدمت وکیل سرشناس فرانسوی آقای هانری لوکلرک رسیدیم تا در این باره گفتگوی کوتاهی داشته باشیم.
آقای لوکلر خیلی تشکر میکنم که به ما وقت این گفتگو رو دادید. شما از اول از سال 2003 وکالت این پرونده رو بهعهده گرفتین، ولی از همون موقع تأکید کردین که این پرونده بیپایه و اساسه و هیچ شاهدی و شواهد دقیقی نداره. الآن که بعد از 11 سال نظریه و دفاعیة شما به اثبات رسیده، نظرتون چی هست.
پاسخ اول: احساسم این است که زمان خیلی زیادی را از دست دادیم؛ قضاییة فرانسه زمان زیادی را از دست داد و تلاشهای زیادی صورت گرفت تا به آن چیزی برسد که من از روز اول نسبت به آن متقاعد بودم: یعنی اینکه این پرونده خالی است. تماماً خالی. ایده در نهایت این بود که بگویند، کسانی که در ایران مقاومت میکنند، تروریست هستند. و سازمان آنها، خواست آنها برای مبارزه، فقط میتواند به پیگردهایی بهخاطر تروریسم منجر شود؛ حال آنکه من میگفتم، اولاً مقاومتکردن برحق است، ثانیاً اعمال تروریستی، ماهیتاً اعمال تروریستی هستند و اینجا چنین چیزی وجود ندارد. زمان زیادی طول کشید تا به این نقطه برسیم، بدون شک به این دلیل که گشایش این پرونده، بیشتر دلایل تجاری و اقتصادی داشت تا دلایل سیاسی. و دشوار بود و کار به جایی رسید که قضات تصمیم منع تعقیب را در این پرونده اعمال کنند.
سوال مجری: با توجه به سوابق طولانی شما در پروندههای بزرگ در دفاع از حقوق بشر و دفاع از حقوق ملیتها و مردم، مردم کشورهای دیگه، پروندههای مجاهدین و مقاومت ایران رو با کیسهای تاریخی که خودتون پیگیری میکردین، چگونه مقایسه میکنید؟
پاسخ دوم: طبعاً من در پروندههای مختلف مربوط به مسائل حفاظت از حقوق بشر، از جمله بعضاً در فرانسه و در بسیاری کشورهای دیگر، به دفاع پرداختهام. ولی اینجا ما با پروندهیی مواجه بودیم که واقعاً خالی بود. یعنی آنچه که گاهی مورد قضاوت قرار گرفت، اعمال مقاومت و اعمال اعتراضییی بودند که وجود دارد. اعمالی که گاهی سخت و شاید خشونتبار باشند، برای مقاومت در برابر خشونت دیگری از سوی حکومت دیکتاتوری است. در این مورد، قاضی فرانسوی چنین چیزهایی در دست نداشت؛ او فقط فرض میکرد. البته اتهامهایی از سوی رژیم آخوندها در دست داشت. بهنظر من اگر وزیر خارجة فرانسه برای عقد قراردادهای تجاری به ایران نمیرفت، که (رژیم) ایران در ازای آن خواهان دستگیری مجاهدین خلق شد، بدون شک هیچ چیزی اتفاق نمیافتاد. این پرونده یک موضوع اصیل در خود داشت؛ یعنی ما از افرادی دفاع میکردیم که خودشان مدافع ارزشهای بسیار مهمی بودندولی همزمان اعمالی که انجام داده بودند، یا به آن متهمشان میکردند، حتی بهصورت جدی تقبیح نشده بود؛ در این پرونده هیچچیز وجود نداشت، هیچ! بهطور معمول مظنونین محکوم نمیشوند، فقط مجرمین محکوم میشوند. بالأخره مجبور شدند به آن اذعان کنند. بهنظرم قضات و بهطور خاص آخرین قضاتی که با آنها مواجه شدیم، گفتند که دیگر ممکن نیست. فکر میکنم از یک نقطه دولت در قبال (این پرونده) بیطرفتر شد. ولی طبعاً این پرونده در پدیدههای سیاست بینالمللی هم میگنجد. اما روشن است که با این پرونده از سوی مقامها با رویکردی تقریباً غیر منطقی برخورد شد، آنها میگفتند، «به هر حال اینها افراد خطرناکی هستند، میدانیم که افراد خطرناکی هستند، چیزهای زیادی میدانیم، این یک سکت است، به آزادیهای فردی احترام نمیگذارد». ولی باید نمونههایی را ارائه کنید، در حالی که بهجز شایعات بیاساس و بیمعنی چیزی وجود نداشت. بسیار خوشحالم که قضاییة فرانسه به این نقطه رسید که بیگناهی مجاهدین را بهرسمیت بشناسد.
سوال مجری: شما میدونید که رژیم ایران از این پرونده که در معامله و زد و بند با برخی سازمانها در فرانسه یا در دولت وقت فرانسه ایجاد شد خیلی سوء استفاده کرد برای سرکوب مقاومین و بهخصوص سرکوب اشرفیها اون موقع در اشرف و بعد در لیبرتی. الآن هم حتماً شنیدین که بهمحض اینکه این حکم صادر شد، تلویزیون حکومتی و رسانة پاسداران گفتند که دستگاه قضایی فرانسه در اقدامی همسو با مجاهدین، اعضای این گروهک رو که از سالها قبل به اقدامات تروریستی متهم شده بودند، از اتهامات وارده مبرا دانستند.
نظرتون دربارة این واکنش رژیم و سوء استفادهیی که رژیم از این پرونده بر ضد قوانین میکرد چی هست؟
پاسخ سوم: اینها مضحک است! طبعاً بین مجاهدین و قضات هیچگونه همدستی وجود ندارد! قضات تحقیق فرانسوی بهطور خاص سختگیر هستند و تصمیماتی را ارائه میکنند که گاهی دیر اتخاذ میشود، ولی در این پرونده در نهایت اتخاذ شد. بهنظرم امروز مقامهای سیاسی فرانسه بیطرف هستند. باید همچنین گفت که مسئلة ایران در میان مسائل پیچیدة ژئوپلیتیک و نزاعهای موجود در خاورمیانه قرار دارد، علاوه بر این مداخلات مستقیم غرب و... هم هست. همة اینها مشکلساز است. و واقعاً دوستان ما در لیبرتی امروز بایستی مورد حفاظت قرار گیرند. در هر حال نظر من این است که حکم منع تعقیب در این رابطه، عامل کاملاً مثبتی است. یعنی امروز بعد از 11 سال تحقیق، 11 سال کار و 11 سال بررسی، میدانیم که کسانی که در این پرونده تحت پیگرد قرار گرفتند، نمیتوانند به هیچگونه عمل غیر قانونی متهم شوند. یعنی در واقع در شورای ملی مقاومت ایران و فراتر از آن در سازمان مجاهدین خلق.
سوال مجری: مردم ایران و بهخصوص اشرفیها یعنی ساکنان لیبرتی الآن بسیار ارج میگذارند از دفاع شما از این پرونده که بهخصوص پروندة مردم ایران در مقابل رژیم بود و متشکرند، چه پیامی برای اونها دارید؟
پاسخ چهارم: سالها است که من درگیر موضوع ایران هستم؛ تاکنون به آنجا نرفتهام، ولی بهعنوان مدافع حقوق بشر، در زمان شاه شروع به مبارزه برای دوستان ایرانی کردم. برای تعدادی از افراد به مبارزه پرداختم و اینجا تعدادی دوستان ایرانی در تبعید داشتم؛ ما برای کسانی که توسط ساواک شکنجه میشدند و بهقتل میرسیدند، کارهای زیادی انجام دادیم. باید گفت که همة ما لحظات امیدواری داشتیم؛ برای کسانی که در آن دوران مبارزه کرده بودند. ولی بعد متأسفانه دیدیم که چه اتفاقی افتاد؛ بعد از دیکتاتوری نفرتانگیز شاه، یک دیکتاتوری دیگر، یعنی دیکتاتوری آخوندها حاکم شد. دوستانمان را دیدیم که برای انقلاب به آنجا رفته بودند و آنها هم بهقتل رسیدند و از میان ما رفتند. و کسانی را دیدیم که مقاومت میکنند؛ (مقاومت) یک حق است. حق مقاومت در برابر سرکوب یکی از چهار حق بنیادی است که در اعلامیة حقوق بشر انقلاب ما در سال 1789، بهرسمیت شناخته شدهاند: مقاومت در برابر سرکوب. و من شروع به دفاع از افرادی در اینجا کردم؛ بعد از آن ما بهطور مکرر با مسئلة وضعیت اقامت پناهندگان در فرانسه مواجه شدیم. با رویکردی که فرانسه چندینبار بهکار گرفت، تهدید، اخراج و توقف حفاظت که همواره علت آن، روابط تجاری با مقامهای ایرانی بود. بعد هم این پروندة وحشتناک را داشتیم که نخست افراد را در شرایط مضحکی زندانی کردند، چون هیچ چیز علیه آنها وجود نداشت. میدانستیم که این پرونده خالی است، میدانستیم آنها بهخاطر تروریستبودن دستگیر نشدهاند، بلکه به این خاطر دستگیر شدهاند که رفتارشان، فعالیتهای اقتصادی فرانسه را با مشکل مواجه میکرد. ما مبارزه کردیم، نزد مقامهای فرانسوی و بهخصوص نزد قضات مبارزه کردیم و سرانجام هم قضات ما را شنیدند. میخواهم به مقاومین ایرانی بگویم که امروز وضعیت دشوار است، همة جهان مقداری نگران است، ما نگران آنها نیز هستیم، ولی میخواهم به آنها بگویم، اولاً روح بنیادین حقوق بشر را رها نکنند: اینکه هرگز نباید استبداد را پذیرفت. استبداد فقط در صورتی وجود دارد که افراد آنرا بپذیرند. بله خیلی طول میکشد، بله مقابله میکند، افرادی کشته میشوند، بله لحظات وحشتناک و دشواری هم هست، ولی اگر مقاومت نکنیم، استبداد مطمئناً پیروز خواهد شد. لذا باید مقاومینی وجود داشته باشند. این نکتة اول. دوم اینکه دمکراتهای جهان، مدافعان آزادی در جهان همیشه از کسانی که مقاومت میکنند، حمایت خواهند کرد. و نکتة آخرم برای آنها این است که هر چند پا به سن گذاشتهام و این نبرد را در دوران جوانی شروع کردهام، امیدوارم روزی به ایران بروم.