پیام مریم رجوی به مناسبت آغاز سال تحصیلی 1393

دانش آموزان و دانشجویان عزیز،
معلمان، استادان و فرهنگیان گرامی،

آغاز سال تحصیلی، آغاز فصل بیداری و آغازی دیگر در مقاومت برای آزادی بر همة شما مبارک!
آغازی به نام خجسته آزادی و آغازی به نام دانش آموزان و دانشجویان و معلمان و دانشگاهیان شهید مجاهد و مبارزی که از همین کلاسها و مدرسه‌ها به‌پاخاستند. به خیانت و سرکوبگری آخوندها نه گفتند و با فدای جان، مشعلهای مقاومت را روشن نگهداشتند.آنها اجازه ندادند که مرتجعان تاریک‌اندیش، ایران و ایرانی را به تسلیم بکشند و نابود کنند.

از شهیدان حماسة فروزان 5مهر 1360مثل حسن سرخوش، مسعود شکیبانژاد، زهرا احمدی‌زاده و پروانه پیوستگان و صدها گل سرخ پرپرشدة دیگر تا شهیدان قهرمان پایداری اشرف، از صبا و مهدیه و نسترن و فائزه تا حنیف و سیاوش و رحمان و سعید و امیر و حسن که راهشان و پیامشان: «نه به تسلیم» بود و «نه به ارتجاع و استبداد» و شعارشان «نابود باد دیکتاتوری! زنده باد آزادی»! و مرگ بر اصل ولایت فقیه!
خروشی خاموشی‌ناپذیر و پیکاری که سی وشش سال است ادامه دارد و امروز مجاهدان آزادی در لیبرتی، در سنگر نخست این مقاومت تحت محاصرة دشمن ضدبشری، هم‌چنان پایداری می‌کنند. هفته قبل، مجاهد صدیق تقی عباسیان بیست و یکمین شهید محاصرة پزشکی، در لیبرتی، به جاودانه فروغها پیوست. درود بر عزم و پایداری او و دیگر مجاهدان سرفراز آزادی. آنها پیشتازان و الگوهای مقاومت برای رهایی از ستم آخوندها هستند. آنها با رزم و ایستادگیشان می‌گویند: درس اول هر کلاس و مدرسه و دانشکده، درس آزادی وحق‌طلبی است.
آخر، آخوندها، فراتر از همة جنایتها و چپاولها، آزادی ما را ربودند و حق حاکمیت ملت را به سرقت بردند. احمدی‌نژاد و خامنه‌ای مدعی بودند پول نفت را به سفرة مردم می‌آورند، ولی معنای سیاست بی‌دنده و ترمز آنها، این بود که بیش از 1000 میلیارد درآمد نفت ایران و نان سفرة مردم، خرج برنامة اتمی و صدور ارتجاع و جنگ و تروریسم به سوریه ولبنان وعراق شد.
در سایة شوم این جنگ‌افروزی، میلیونها کودک در سوریه، فلسطین، عراق و لبنان از درس و تحصیل محروم شده‌اند. به ویژه کودکان بی‌پناه سوری در کمپهای پناهندگی و یا در شهرهای جنگ‌زده، حتی از ابتدایی‌ترین حقوق خود بی‌بهره‌اند. این است ارمغان رژیم آخوندی برای مردم ما و مردم منطقه.
معنای اعتدال آخوند روحانی نیز، از هنگام انتخاب او در سال گذشته، یک قلم 1000 مورد اعدام بوده و دستگیری شمار کثیری از جوانان ایران که تحت بدترین شرایط در زندانهای رژیم به سر می‌برند.
عفو بین‌الملل، یک سال پس از شعبدة انتخاب روحانی می‌نویسد: «مقامات ایران، یک بسیج سرکوب بی‌رحمانه علیه دانشجویان و استادان به راه انداخته‌اند. آنها عمل ”ستاره‌دار‌کردن“ دانشجویان را به یک سیاست ثابت تبدیل کرده‌اند و به‌صورت دائم یا موقت، دانشجویانی را که با دیدگاههای اجتماعی و سیاسی دولت  مطابقت ندارند، محروم می‌کنند. واقعیت در ایران این است که اگر شما از یک گروه اقلیت هستید یا دیدگاههایی دارید که با ایده‌های محدود شدة دولتی، مطابقت ندارند، از دانشگاه محروم می‌شوید».
معضل دیگر، بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاههاست. مقامات رژیم اعتراف می‌کنند که یک میلیون و 300 هزار نفر از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکارند و در حالی که مردم ما از حداقلهای پزشکی محرومند، بیش از 3000پزشک متخصص در ایران، امکان کار کردن ندارند. غول بیکاری  با نرخ 40درصدی در بسیاری از شهرهای ایران، جوانان ما را فلج کرده و در فقر و فشاری طاقت‌فرسا قرار داده و بحران رکود و تورم در ایران به خصوص در دو سال اخیر نرخ بیکاری را به میزان بی‌سابقه‌یی افزایش داده است.

هموطنان، معلمان، دانشگاهیان، جوانان عزیز ایران،
امسال در شرایطی 12،5 میلیون دانش آموز ایرانی به مدرسه می‌روند که فروپاشی اقتصادی و صرف هزینه‌های مورد نیاز مردم برای پروژة اتمی و تروریسم، از آموزش و پرورش کشور ویرانه‌یی بیش باقی نگذاشته است. بسیاری از مدارس مخروبه است و در مناطق روستایی کودکان در آغل یا کپر درس می‌خوانند. تنها در تهران، به اذعان مقامات رژیم، بیش از 5000 کلاس کمبود وجود دارد و یک سوم دانش آموزان کشور در مدارسی درس می‌خوانند که  نیاز به بازسازی دارد. این درحالی است که بیش از 3 میلیون کودک ایرانی از حق طبیعی برای تحصیل به خاطر فقر و عدم دسترسی به مدرسه و امکانات آموزشی بازمانده‌اند. بسیاری از آنها کودکان کار یا کودکان خیابانی هستند. کودکانی که کودکی نمی‌کنند و به جای درس خواندن، به خاطر لقمه نانی برای خود و یا خانواده‌شان از صبح در خیابانها سرگردانند. یا به وسیله باندهای مرتبط با رژیم درکشورهای همسایه به فروش می‌رسند.
اما برای این همه درد و رنج و فقر و تنگدستی، پاسخی وجود دارد. در این جامعة ملتهب و به جان‌آمده، جنب وجوش دو باره مدرسه‌ها و دانشگاهها می‌تواند توفان عظیمی به پاکند که هیچ نیرویی قادر به جلوگیری از آن نیست.
پس به نام آگاهی و به نام آزادی بپا خیزید. تجارب مجاهدان آزادی به ویژه در لیبرتی و زندانهای ایران را به‌کار بگیرید که چگونه به‌رغم شرایط سخت و سرکوب و خفقان و محاصره از پا نمی‌نشینند و مقاومت و پایداری به هر قیمت را به پیش می‌برند. شما هم می‌توانید فضای رعب و اختناق را در مدارس و دانشگاهها و در کوچه‌ها و خیابانها در هم بشکنید.
از هر فرصتی برای دامن زدن به اعتراض اجتماعی استفاده کنید.
به اعترضات کارگران و زحمتکشان و زنان مقاوم میهنمان بپیوندید از جمله تجمعات اعتراضی که این روزها خانواده‌های شجاع دراویش گنابادی به آن دست زده‌اند.
با اهانتها و تعرضات پاسدران و گشتیها و چماقداران سرکوبگر مقابله کنید. صحنه‌های جنایت‌بار اعدام و شلاق‌زدن درملأ عام را درهم بریزید.
آری، هم چنان که مسعود گفت، راه و رسم مقاومت به هرقیمت، ارتجاع و ستم را قطعاً مغلوب می‌کند. مطمئن باشید که پیروزی و آینده، از آن نسلی است که آماده است بهای آزادی را بپردازد.
سلام بر آزادی
سلام بر مردم ایران
درود بر همه شما
01 مهر, 1393