سخنرانی شخصیت ها در تظاهرات ایرانیان در مقابل سازمان ملل -2

کری کندی

رئیس مرکزی رابرت کندی برای عدالت و حقوق بشر
نویسنده و مدافع حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق کودکان در بیش از 60کشور جهان،
 رئیس شورای رهبری عفو بین‌الملل در آمریکا
عضو هیأت مدیرة سازمان حقوق بشری «هیومن رایتس فرست» و مؤسسة آمریکا برای صلح
پدر فقید کری کندی، سناتور رابرت کندی، در دوران ریاست‌جمهوری برادرش جان اف کندی وزیر دادگستری ایالات متحده بود.
رابرت کندی کاندیدای ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 1968 بود، اما در 5 ژوئن همان سال مانند برادرش پرزیدنت جان اف کندی ترورشد(قطعه یی کوتاه از فیلم ترور و بازتاب آن). 


توریسلی: می‌توانید تصور کنید که امروز چقدر برایم باعث خشنودی است که زنی را به شما معرفی کنم که مرکز حقوق بشر رابرت کندی را تأسیس کرد، او رئیس شورای رهبری عفو بین‌الملل در آمریکاست، یک مدافع حقوق بشر و حقوق زنان، مدافع کودکان و هر چیز خوبی که در آمریکا وجود دارد، او هم‌چون خانواده‌اش و به‌خصوص هم‌چون پدرش صدایی سازش‌ناپذیر و خستگی‌ناپذیر برای خوبی و شرافت است: کری کندی.


کری کندی رئیس مرکز رابرت کندی برای عدالت و حقوق بشر
با تشکر، امروز روز همبستگی است، در این نقطه که مظهر تلاش نوع انسان برای صلح و آزادی است، ما با مردم ایران میایستیم در حالی که برای امنیت مبارزه میکنند و تلاش میکنند صلح و آزادی را برای خود تضمین کنند. ما با آنها ایستادهایم تا تاریخچة طولانی و فرهنگ غنی آنها را گرامی بداریم. فرهنگی که کمک‌های آن به جهان به اندازة کمک‌های شهرهای باستانی آتن و فلورانس به جهان بسیار مهم است. ما ایرانی را بزرگ می‌داریم که وارث امپراتوری پارس است که قوانین جهانی و سیستمی از جادهها را قرن‌ها قبل از رم باستان تشکیل داده بود. ما ایرانی را بزرگ می‌داریم که به جهان شعرهای ملای رومی و کتاب‌های رومان مرجان ساتراپی را داده است. ایرانی که خانة ریاضیدان دوران قرون وسطی است که علم جبر و هندسه را کشف نمود. ایرانی که میهن مریم میرزاخانی است که اخیراً چند هفته پیش اولین زن برنده جایزه فیلدز شد، یعنی بالاترین افتخاری که یک ریاضیدان میتواند دریافت کند. ما ایرانی را بزرگ میداریم که هنرمندان، فیلسوف‌ها، پزشکان، دانشمندان، کشیشان و روحانیون برای قرن‌ها صدای بزرگترین آرزوهای بشر بودهاند، برای زیبایی، حقیقت و آزادی.
اما در حالی که آن‌را گرامی می‌داریم، به اعتراض هم میپردازیم. ما علیه حکومت ایران اعتراض میکنیم، چرا که به این آرزوها خیانت کرده است. وقتی مردم ایران در سال 1979 (1357) شاه را سرنگون کردند، این یک لحظة فرصت بسیار عالی بود. برای بسیاری از ایرانیان این لحظه یی بود که در انتظارش بودند تا یک ایران جدید تشکیل دهند، ایرانی آزاد متعلق به همة ایرانیان که به حقوق اولیة آنها احترام گذاشته و اجازه دهد زیبایی فرهنگ آنها رونق یابد. اما بنیانگذارانی که به‌قدرت رسیدند این امکان را از مردم ایران سلب کردند و امروز هم به آن ادامه میدهند. حاکمیت آنها حاکمیتی پر از خشونت، وحشت و سرکوب است. این رژیمی است که نه بر اساس رأی مردم، بلکه بر اساس شکنجهگاهها بنا شده است. این رژیمی است که به مردم خود گوش نمیکند، بلکه آنها را به‌سکوت می‌کشاند. این رژیمی است که زنان را پایین‌تر از مردان میداند، مسیحیان را پایین‌تر از مسلمانان، اکراد را پایین‌تر از فارس‌ها میداند و این رژیم تلاش‌های بسیاری جهت اعمال قدرت خود کرده است. در یک سال گذشته حداقل 92 مدافع حقوق بشر را روانة زندان کرده، 12 روزنامه را بسته و 42 خبرنگار را دستگیر کرده است. این رژیم هم‌چنان به حمایت از تروریسم در سراسر خاورمیانه ادامه میدهد و ترس و عدم بردباری را از مرزهای خود به بیرون میگستراند. اما از همه نگرانکنندهتر، در یک سال اخیر رژیم ایران دست‌کم یک هزار تن از شهروندان خود را اعدام کرد و بسیاری از آنها در ملاء عام صورت گرفت. هیچ‌کدام از این موارد بعد از طی‌کردن دادگاه عادلانه نبوده است. 12 تن از این قربانیان زیر 18 سال بودند. آیا این کشوری است که مردم ایران خواهان آن هستند؟
ما میدانیم مردم ایران خواهان چه نوع کشوری هستند، چون آنها به ما نشان دادهاند. در سال 2009 (1388) زنان و مردان شجاع ایرانی جان خود را به‌خطر انداخته تا به رژیم بگویند، دیگر ساکت نخواهند بود. درست مانند سال 1979 این یک فرصت بسیار عالی بود و درست مانند 1979 نیروهای ارتجاعی و سرکوب به‌سرعت عمل کردند تا صداهای آزادی را خفه کنند. اما این دور تفاوتی وجود داشت. 2009 یک شروع بود، و نه یک پایان.
همان‌طور که شاعر بزرگ ایرانی رومی قرن‌ها پیش نوشت، جایی که خرابی‌هایی وجود دارد، امید برای گنج هم وجود دارد. جهان در سال 2009 نگاه میکرد و گوش میداد. جهان در آن سال شاهد آن بود که زنان و مردان شجاع ایرانی جان خود را برای آزادی از دست دادند و به‌خوبی صدای آنها علیه سرکوب را شنید. ما آن صحنهها را فراموش نکردهایم و آن خواسته ها هنوز در گوش‌های ما طنین‌انداز است و این گردهمایی‌ها برای ما ثابت‌کنندة آن هستند. رژیم ایران میتواند 4 هزار تن از شهروندان خود را دستگیر کند، اما نمیتواند 4 هزار تن از افرادی را که اینجا گرد هم آمدهاند دستگیر کند. به این دلیل است که امروز گرد هم آمدهایم تا به مردم ایران نشان بدهیم که آنها تنها نیستند و جهان آنها را فراموش نکرده و امروز به مردم ایران میگوییم، مبارزة شما مبارزة ما است.
پدر من، رابرت کندی، گفت، آنهایی که شجاعت ورود به نزاع اخلاقی را دارند، در هر گوشه‌یی از جهان یارانی را خواهند یافت. امروز ما به مردم ایران می‌گوییم: شما تنها نیستید، ما یاران شما هستیم، ما در کنار شما می‌ایستیم، برای آزادی و برای حقوق بشر. با تشکر فراوان.

بیل ریچاردسون-وزیر پیشین انرژی امریکا
متشکرم، متشکرم، متشکرم. متشکرم. آیا شما آنجا سردتان است یا گرمتان ؟.. روحانی نه، روحانی نه، روحانی نه ، روحانی نه... روحانی نه، مریم رجوی بله، مریم رجوی بله، مریم رجوی بله. من اینک یک عضو جنبش شما ، جنبش ما به مدت 4 سال بوده ام .و من سفیر شما در سازمان ملل متحد در زمان دولت کلینتون بوده ام  و یکی از قویترین نکات ما حفاظت از حقوق بشر بود. و روحانی بلحاظ حقوق بشر وحشتناک است. هزاران نفر کشته شده اند هزار نفر به دار آویخته شدند. در هر 7 ساعت یک نفر. شما تروریسم را در ایران دارید. شما تکثیر هسته ای دارید. و امروز روحانی به سازمان ملل رفت و گفت که میخواهد با تروریسم بجنگد. ولی چیزی که او نگفت این بود که رژیمش یک رژیم تروریست است. چیزی که او نگفت این بود که او دارد حقوق بشر را نقض میکند. چیزی که او نگفت این بود که داعش و حکومت اسلامی بوسیله رژیم ایران ترویج و گسترده شدند..... حالا آن چیزی که میخواهم به شما بگویم این است. میدانم که موضوعات استراتژیک زیادی برای پرزیدنت اوباما وجود دارد. من احساس فدرت کردم وقتی که او از جنگ با تروریسم صحبت کرد. ولی همچنین انسانهائی در کمپ لیبرتی وجود دارند که نمیوانند فراموش شوند. انسانهایی هستند که بیش از 116 نفر از آنان بدون سلاح ، کشته شدند. بیش از 116 نفر. ما باید حفاظت کنیم از مردان و زنانی در کمپ لیبرتی. بگذارید بایستیم. الان آنچه که ما احتیاج داریم این است که ملل متحد کمپ لیبرتی را بعنوان یک کمپ رسمی پناهندگی اعلام کند. یک کمپ رسمی پناهندگی. بنابر این میتواند حفاظت دریافت کند. بنابر این تعهد و ضمانتی که هر نقضی در کمپ لیبرتی یک نقض قوانین بین المللی حقوق بشر است را بدست میآورد. ما همچنین باید از شر آن کمیته بدی که در نظر داشت کمپ اشرف را نابود کند خلاص شویم. از شر آن کمیته خلاص شوید.  و راههائی پیدا کنید که رژیم جدید در عراق حقوق آن مردان و زنانی را که امروز در کمپ لیبرتی هستند به رسمیت بشناسد. من فکر میکنم مهم است که ما در این جنگ ضد داعش به رسمیت بشناسیم که رژیم ایران، دوست ایالات متحده نیست . که رژیم ایران دوست ائتلاف نیست، که رژیم ایران قصد ندارد که تکثیر هسته ای را متوقف کند، که رژیم ایران دارد نقض حقوق بشر مردم ایران را ادامه میدهد. و مهمتر از همه اینکه یک آلترناتیو وجود دارد. آلترناتیو آپوزیسیون است. آلتر ناتیو مجاهدین خلق هستند. آلترناتیو دموکراسی و حقوق بشر است و جوانانی مانند آنچه که امروز اینجا بودند. افراد جوانی نظیر شما. شماهمگی مردم جوان هستید . ماهمگی مردم جوان هستیم زیرا به آزادی و حقو ق بشر پایبندیم و اهمیت میدهیم . بنابر این من جنگ خودم را همراه شما ادامه میدهم، ما ادامه خواهیم داد در رسانه ها، در مطبوعات. در حزب دموکرات که من عضوی از آن هستم. ولی مهم است که این جنگ همه آمریکائی ها باشد. جمهوریخواه، دموکرات، مستقل. و جامعه جهانی. ملل متحد این هفته در مجمع عمومی، 120 رهبر کشور آنجا بودند و من میدانم که آنها صدای شما را شنیدند. من میدانم که آنها در مورد کمپ لیبرتی شنیدند. و میدانم که اکثریت در ته قلبشان گفتند، شاید به آرامی، که روحانی ما به تو اعتقادی نداریم. ما در کنار ساکنان لیبرتی می ایستیم. ما می ایستیم در کنار آپوزیسیون عراق، ما برای حقوق بشر میایستیم. یکبار دیگر متشکرم از شما بخاطر دعوت کردن من خوشحالم که همیشه با شما هستم. خدا نگهدار آپوزیسیون ایران باشد. بگذارید برقراری دموکراسی در ایران را آرزو کنیم. بگذارید بزرگترین شلیک تأیید را برای مریم رجوی بکنیم.      

جان بولتن-سفیر پیشین امریکا در ملل متحد
با تشکر فراوان، خیلی خوشحالم که با وجود هوای نامناسب جمعیت اینجا بسیار بزرگ و انگیزاننده است. این یک روز بسیار غمگین برای ملل متحد است که میزبانی رژیم دیکتاتوری را برعهده دارد که توسط روحانی نمایندگی میشود. بسیار مهم است که در سراسر جهان ببینند بسیاری از ایرانیان مقیم امریکا  و ایرانیان از سراسر جهان این را قبول نمیکنند که این رژیم از حمایتی برخوردار است، و اینکه اکثریت قاطع مردم ایران خواهان حکومت جدیدی هستند که منتخب  آنها باشد و نه دولتی که برای آنها انتخاب شود و توسط سپاه پاسداران در مسند قدرت حفظ شود.
البته که امروز ما نگرانیهای بزرگ زیادی در اعماق اذهان خود داریم. به نظرم برای همه ما که شاهد این مبارزه بودهایم و آنهایی که در آن شرکت داشتهاید نگران ساکنان کمپ لیبرتی هستیم.
محدودیتهای اعمال شده بر نیازهای اولیه انسانی توسط دولت عراق بر ساکنان لیبرتی برای آمریکا شرم آور است که بعد از سقوط صدام حسین، متعهد شد که ساکنان اشرف از حفاظت آمریکا برخوردار خواهند بود. اما ما در این رابطه شکست خوردهایم. این  برای ملل متحد هم شرم آور است که آنها هم در انجام تعهدات خود نسبت به ساکنان لیبرتی شکست خوردهاند. بنابراین، هر چند موضوعات زیادی اینجا در مطرح هستند، فکر کنم شما میدانید که آنهایی که مسائل منطقه را زیر نظردارند درک میکنند که نحوه برخورد با ساکنان لیبرتی شرم آور است برای هر کسی که نسبت به آن مطلع است اما اقدامی برای تغییر آن نمیکند.
این انعکاس مشکل بزرگتری است که اکنون با رشد داعش شاهد آن هستیم، و تلاشهای آن برای تشکیل یک دولت جدید از مناطق عراق و سوریه، و هستند کسانی که شاهد تهدید تروریستی باورنکردنی داعش هستند، اما در عین حال حتی در دولت آمریکا و کاخ سفید میخواهند از این فرصت استفاده کنند تا پل هایی با ملایان در تهران ایجاد کنند و آنها را به متحدینی در نبرد علیه داعش تبدیل کنند. باید که علیه این کار، دست به عمل بزنیم.
آخوندهای حاکم بر ایران و حمایت آنها از تروریسم بین المللی و برنامه تسلیحات هستهیی آنها کماکان تهدید اصلی برای صلح و امنیت بینالمللی و حتی برای شهروندان خود در ایران، باقی خواهند ماند. بنابراین در حالیکه آمریکا و دیگران که با داعش مخالف هستند اقدام به نابودی آن میکنند، یعنی همانطور که رئیس جمهور اوباما گفته است این هدف بسیار بسیار مهم است که انجام این کار باعث تقویت رژیم تهران و تقویت دست نشاندگان آن در بغداد نشود و همچنین باعث تقویت رژیم اسد در سوریه نشود.

... هدف ما باید این باشد: رژیم تهران نباید هیچ‌گونه توانایی غنی‌سازی داشته باشد. اما طبعاً فکر می‌کنم همة ما می‌دانیم که حتی این هم یک اقدام ناکافی است، من به رژیم تهران اعتمادی ندارم، کاری ندارم که چه چیز را قبول می‌کنند، به‌نظرم همین الآن هم در حال تقلب در قبال تعهداتشان هستند، می‌دانیم که آنها پیمان منع تکثیر اتمی را نقض می‌کنند، تصور واقعی از میزان همکاری آنها با کرة شمالی در زمینة برنامة اتمی نداریم، اما طبعاً کسی راکتوری را که کرة شمالی در سوریه می‌ساخت تأمین مالی کرده، رآکتوری که در سپتامبر 2007 نابود شد. فکر می‌کنم و مدتهاست که معتقدم و این پیام را به روحانی می‌دهم که تنها راه حل واقعی در ایران، سرنگونی این رژیم و بازگرداندن حکومت به مردم است. این باید سیاست اعلام‌شدة ایالات متحده باشد و دولت ما باید به اپوزیسیون آخوندها کمک ارائه کند، باید ده های قبل این کار را شروع می‌کردیم، ولی هیچ‌وقت برای شروع‌کردن دیر نیست تا دفعة بعد و سال آینده و یا یا هرزمان دیگر که در نیویورک تظاهرات کنیم، برقراری یک دولت آزاد در ایران را جشن بگیریم.

گیل برور شهردار منهتن در نیویورک
با تشکر، سلام به همشهری‌های نیویورک، ایرانیان مقیم آمریکا و ایرانیان از سایر نقاط دور، به منهتن خوش آمدید. من آلدرین رافائل وونیا، معاون شهردار منهتن، شهردار برور هستم. این افتخار من است که همراه شما در این آرمان برحق و عادلانةتان بایستم. مهم است بدانید که اینجا در منهتن در شهر نیویورک در آمریکا، احساسات ما و تلاش‌ها و افکار ما همراه شما در آرمان برحق و عادلانة شما است. ما به‌خوبی درک میکنیم که شما با سفر از کالیفرنیا در غرب، تگزاس در جنوب غرب یا فلوریدا، به این تظاهرات آمده‌اید تا با هم متحد شوید، برای دمکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان، علیه شکنجه، علیه تبعیض، علیه نابردباری مذهبی. مهم است که بدانید ما در کنار شما هستیم. هم‌چنین مهم است بدانید که مردم آمریکا برای اهداف شما ارزش قائلند. آرمان شما برای ما بسیار آشنا است و آرمان شما آرمان ما است. حق رأی، حق انتخاب نمایندگانتان، حق داشتن یک جامعة مبتنی بر عدالت.
طرح 10 مادهیی شما برای دمکراسی و آزادی در ایران طرحی است که در آن طرف خیابان در ملل متحد همه باید در کشورهای خود استفاده کنند. آنها هم‌چنین باید از تلاشهای شما در طرح 10 مادهیی حمایت کنند. یک ایران غیر اتمی، ایرانی که برای نقش و حقوق زنان ارزش قائل است تا اعضای کامل جامعة خود باشند و در تمامی سطوح به جامعه کمک کنند. در حالی که اینجا امروز مشاهده میکنیم، این جنبش به‌دلیل شرکت زنان قوی‌تر است، قدرت، جسارت و سرزندگی برای آرمان شما به ارمغان میآورند.


یک ایران دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و آزاد یک عضو مفید برای جامعة بینالمللی خواهد بود. ایران، مردم ایران صدای شما را امروز در اینجا میشنوند و حس میکنند. مهم است که بدانند تنها نیستند، و برای شما امروز در اینجا مهم است که بدانید، رئیس شورای منهتن، شهردار گریل برور، و مردم آمریکا با شما هستند و در کنار شما میایستند، در این آرمان اصیل و برحق.
به پیش و پیروزی، با تشکر.

دکترصوفی سعیدی
خانمها و آقایان، اکنون میخواهم هیئت جوانان دموکرات مانهاتان را معرفی کنم. از آقای مت ورد که مدیر سیاسی جوانان دموکرات است میخواهم که سخنانش را ایراد کند.
هیأت جوانان دموکرات منهتن
عصر بخیر، اسم من متی ورد است و من یک دموکرات جوان در اینجا در منهتن هستم. من امروز در اینجا نه تنها سازمان خودم یعنی جوانان دموکرات مانهاتان را نمایندگی میکنم، بلکه همه جوانان دموکرات این شهر بزرگ را نمایندگی میکنم. میخواهم از سازمان دهندگان این تظاهرات، شورای ملی مقاومت ایران و نمایندگان سابق و لاحقی که امروز ما را همراهی کردند تشکر کنم. امروز به اینجا آمدم تا همبستگی خودم را با دانشجویان جوان و کارگران ایرانی که هر روزه جان خود را در معرض خطر قرار میدهند تا تغییر ضروری را برای ایجاد یک ایران آزاد و دموکراتیک بوجود بیاورند، اعلام کنم.
در طول تاریخچه جمهوری اسلامی، این جوانان ایران بودهاند که ایستادهاند و صدای خود را بلند کرده اند و به خیابانها آمده اند تا اصلاحات دموکراتیکی که ایران به آن نیاز دارند را ایجاد کنند. در طول پیدایش هر جامعه دموکراتیک دقیقا همین روحیه جوان بوده که در خط مقدم تغییر ایستاده است. بدون شما، امید به آینده ایرانی آزاد زنده نخواهد ماند. شما این امید را در قلب هایتان حک کردید. شما خیابان های تهران و اصفهان و مشهد را با خون خود و اشکهای خود پوشاندهاید و شما هیچگاه متوقف نشدید.
 جوانان دموکرات نیویورک از فداکاری و اراده شما شگفت زدهاند. وقتی که ما میخواهیم در این شهر و این کشور تغییر ایجاد کنیم، این امید خستگی ناپذیر شماست که سوخت اشتیاق ما میشود و به ما کمک میکند تا تغییر ایجاد کنیم.
میخواهم آرزویم برای آینده را تقدیم کنم که یک روزی نه چندان دور فرزندان ایران و آمریکا رو در رو گرد هم خواهند آمد و به نمایندگی از رهبران و جوامع خود سخن خواهند گفت و ما بحث خوبی خواهیم داشت و دنیایی آزاد تر و بهتر خواهیم ساخت. با تشکر.

دکتر صوفی سعیدی
خانمها و آقایان، باعث خوشوقتی من است که آقای کاکس رئیس کمیته ایالتی جمهوریخواهان نیویورک را معرفی کنم. در طی دوسالی که از انتخاب ایشان در 2009  گذشت آقای کاکس بعنوان مدیر انتخاباتی سناتور جان مک کین بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری جمهوریخواهان فعالیت کرده است. او همچنین در دولت های پرزیدنت نیکسون، ریگان و اچ دبلیو بوش کار کرده است. 


ادوارد کاکس رئیس حزب جمهوریخواه در ایالت نیویورک
کاکس : دوستان، بعنوان کسی که حزب جمهوریخواه را نمایندگی میکند من اینجا هستم تا بگویم که من و حزب من در کنار مردم ایران ایستاده ایم، علیه  تروریستها و آدمکشان و مرتجعینی که امروز دارند بر ایران حکومت میکنند. ایران یک فرهنگ بزرگ و شگفت انگیز در هزاره فرهنگ پارسی دارد که به گروگان گرفته شد بوسیله ... رژیم .فاسد و مرتجعی که ایران را در مسیر غلط فرار داده است. نه درجهت صحیح حرکت تاریخ، بلکه در جهت عقب گرد  و واپس گرایی یعنی به دوران تروریسم و وحشیگری. 
آخوندها  بر مردم ایران را با تهدید و ارعاب حکومت میکنند. آنها سالها ست که جهان را نیز به ارعاب و وحشت کشانده اند  چه از طریق ترورکردن در پاریس ، چه از طریق ترور در لندن، چه از طریق انفجار یک مرکز یهودی در آرژانتین، یا ازطریق تلاش برای ترور در واشنگتن. این آدمکشان دارند جهان را به وحشت و ترور میکشانند. بنابراین من اینجا هستم که به شما بگویم. که فرهنگ ایران، و مردم ایران در زمان خودش بر میخیزند و آنها در 2009  برای 7 ماه تلاش کردند. آنها همه در خیابانها بودند.
و آنها برای 7 ماه تظاهرات کردند ولی حمایتی را که باید بدست میآوردند نیاوردند. زیرا آنهائی که باید کمک و حمایت میکردند با خودشان گفتند که خود اگر ما به وسط جاده بپریم و دخالت کنیم . و اگر با آخوندها بازی کنیم شاید چیزی از آن بدست آوریم . نه اینطورنیست .
ما باید جنبش دموکراسی در ایران را حمایت میکردیم. مردم ایران پیروز میشوند. آنها به آنچه ما معتقدیم اعتقاد دارند . به آزادی و دموکراسی. آنها پیروز خواهند شد. ما باید آنها را حمایت کنیم . حزب من باید حمایتشان کند و مردم ایران را حمایت میکند . متشکرم . خدا نگهدارتان .   

جیسون واین گارتنر سازمان سراسری جوانان حزب جمهوریخواه
بسیار خوشحالم که اینجا در میان شما هستم. از جانب همه جمهوریخواهان در آمریکا میخواهم به شما در اینجا خوشآمد بگویم و اینکه بدانید ما در همبستگی با شما هستیم
بیش از 25 میلیون نفر جوان بین سنین 15 تا 29 در ایران هستند و این از میان کشوری با نزدیک به 77 میلیون جمعیت است. آنچه ما امروز در ایران میبینیم، با اشراف به اینکه این قشر بزرگ جوانان را داریم که میخواهند رشد کنند اما سرکوب میشوند،
آنچه ما همچنین مشاهده کردهایم لبخند روحانی است که قرار بوده یک مدره باشد. اما او سیاستهای وحشتناک احمدی نژاد را ادامه داده و در تابستان گذشته دیدیم وقتی جوانان تلاش میکردند بصورت صلحآمیز در خیابان اعتراض کنند توسط شوک الکتریکی و باتون به آنها حمله شد. از اعتراضات آنها جلوگیری شد و موارد ناپدید شدن ادامه داشته ، و هنوز مجاز نیستند در محیط دانشگاه دست به اعتراض سازمانیافته بزنند. این رژیمی نیست که مدره باشد، یعنی بصورتی که میخواهد به جهان جلوه کنند. مهم این است که همه شما این جا هستید تا همین پیام را به جهان برسانید.
ما به عنوان یک کشور باید به تعهدات خود وفادار باشیم، چه در مورد قتل عامی که در کمپ اشرف در سپتامبر سال گذشته رخ داد، یا وقایعی که در کمپ لیبرتی همراه با سرکوبی که در عراق رخ داد و مشاهده کردیم. ما به عنوان یک کشور باید به تعهدات خود به مخالفان ایرانی  وفادار باشیم، و در کنار آنها بایستیم در صورتی که در گذشته در کنار آنها نبودهایم. شما از تعهدات ما برخوردارید که به همکاری با همه شما ادامه خواهیم داد، به عنوان جوانان در این کشور، تا مطمئن شویم که جوانان و همه ایرانیان از این فرصت برخوردار باشند که صدایشان شنیده شود.
بسیار متشکرم که امروز من را به اینجا دعوت کردید. خدا نگهدار همه شما، با تشکر

هیات اپوزیسیون سوریه- حسن السواف
با تشکر که این برنامه را میزبانی کردید، مردم سوریه خواهان آزادی خود هستند. مردم سوریه در میان رژیم اسد و داعش گیر کردهاند. مردم سوریه خواهان آزادی از تمامی سرکوبگران هستند. آنها جانهای بسیاری را برای آزادی خود فدا کردهاند. آنها خواهان آن نیستند که رژیم اسد را با یک رژیم مذهبی دیگر یا سرکوبگر دیگر جایگذین کنند.


بیش از 200 هزار شهید در سوریه، بیش از 3 میلیون پناهنده، بیش از 6.5 میلیون شهروند آواره،
 این یک فاجعه بسیار عظیم است. بنابراین، مردم سوریه خواهان مبارزه برای آزادی هستند و پیروز هم خواهند شد. ما بر دیکتاتوری اسد و داعش پیروز خواهیم شد.
به مماشاتگران در ملل متحد که پشت سر من قرار دارند بطور صریح و واضح میگویم، کودکان سوری را نجات دهید. کودکان سوری را از اسد فاشیست و دیکتاتوری داعش نجات دهید. مردم سوریه شایسته زندگی در یک محیط صلحآمیز و سالم هستند.
آزادی در سوریه و ایران محقق خواهد شد. مطلقاً اشتباه نکنید، آزادی در سوریه و ایران محقق خواهد شد چون ما طرف حق هستیم و آنها طرف ظالم هستند. ما یک ملت واحد در دو کشور در نبرد برای یک آرمان شریف برای آزادی هستیم.
پایههای وحشت و تروریسم که از رژیم ایران به رژیم سوریه و به داعش گسترش مییابد باید که نابود شوند. نابودی یک بخش از این اتحاد تمامی ارکان آن را نابود خواهد کرد، و صلح و پیشرفت را به خاورمیانه بزرگ به ارمقان خواهد آورد.
رحمت خدا بر شما باد و سوریه و ایران آزاد خواهند شد.

هیات اپوزیسیون سوریه -حمید امام
من امروز به عنوان یک سیاستمدار در برابر شما قرار ندارم، بلکه به عنوان یک جوان اینجا هستم که شاهد نابودی کشورش است. به عنوان یک جوان که در ترس مستمر زندگی میکند و نگران آن است که یک عضو خانواده یا دوست گرامی را توسط تسلیحات اسد که از جانب رژیم ایران تأمین میشود از دست بدهد. از ته قلب از شما میخواهم همه شما دست در دست همدیگر بدهید و به مقاومت مردم سوریه درود بفرستید که بیش از 3 سال است علیه رژیم اسد میجنگند.
خواهران و برادران، ما همگی شاهد یک کارزار بسیار مشروع علیه تروریسم در خاورمیانه هستیم. این خیلی مشروع است اما میخواهم به همه جهان یادآوری کنم که تروریستهای واقعی کی هستند. میخواهم به تمام جهان یادآوری کنم که تروریست واقعی علی خامنهای است که در تهران نشسته و ترور را هدایت میکند. تروریستهای واقعی آن بزدل و دروغگویی است که اکنون دارد در ملل متحد سخنرانی میکند. او تروریست واقعی است. تروریست واقعی بشار اسد است که بیش از 300 هزار نفر را کشته است. تروریست واقعی همانا داعش، یا به اصطلاح دولت اسلامی است که هزاران نفر را کشته است. اجازه بدهید
در نهایت، همه با این کلام بسیار قوی نتیجه میگیریم: الشعب یرید اسقاط النظام.
با تشکر فراوان

دکتر صوفی سعیدی: در دورانی که رژیم ایران تلاش کرده جهان را فریب بدهد و خود را مدره جلوه دهد، یک جامعه محکم ایستاد و نه تنها وحشی‌گری‌های رژیم ایران را افشا کرد، بلکه قویاً از مقاومت ایران و ساکنان اشرف و لیبرتی حمایت کرد. آنها رهبران جامعة مذهبی از کلیساهای سراسر آمریکا هستند. امروز نمایندگانشان از جمله از ایالت‌های نیویورک، نیوجرسی، کالیفرنیا، میشیگان، ویرجینیا، کلرادو و مریلند حضور دارند. از نمایندگان آنها دعوت می‌کنم برای سخنرانی روی سن بیایند.

هیأت کشیشان از ایالات مختلف آمریکا
نفر اول: خواهران و برادران ، از 1933 تا 1945، هیتلر دارای برنامهیی از قدرت و آرزوها و نادیدهگرفتن کامل حقوق بشر و انسانیت بود. او یک دیوانه محض بود. افراد بسیاری کشته شدند و نه فقط یهودیان، بلکه افرادی که مخالف برنامة او بودند. بسیاری اما ساکت ماندند. امروز سال 2014 است و نمیدانم روحانی هیتلر است یا خیر، اما او کاملاً یک دیوانة افراطی است. او یک قاتل است. دیگر نمیتوانیم ساکت باشیم. او مأموریت دارد دستورات ولی فقیه (رژیم) ایران، یعنی خامنهای، و آخوندها را اجرا کند. ما میدانیم تاکنون بیش از هزار نفر اعدام شده‌اند، یعنی یک نفر در هر 7 ساعت. بسیاری از اینها هم در ملاء عام صورت گرفته است.
خدای ما هرگز این قاتل و این رژیم قاتل را تأیید نمیکند. خدای ما تبعیض، زندانی‌کردن و اعدام هزاران نفر، از جمله هزاران مسیحی را تأیید نمیکند.  بدانید که این رژیم ایران است که پولهای سلاح‌ها، بمب‌ها و همة وسایل تخریبی دیگر را برای گروه‌های تروریستی تأمین میکند.
از حفظ دیالوگ بارژیم ایران حمایت میشود، یعنی دیالوگ با چه کسانی؟ قاتلی مانند روحانی که به تبعیت دستورات آخوندها ادامه میدهد؟ اما حمایت دو حزبی به ما میگوید که اوضاع در حال تغییر است. شما از سیاستمدارانی از دو حزب آمریکا امروز شنیدید. ما همگی باید صدای خود را بلند کنیم. اگر آمریکا و دیگر کشورهای جهان خواهان مشاهدة ثبات در خاورمیانه هستند، باید از شورای ملی مقاومت ایران و رئیس‌جمهوری که باید به‌طور واقعی در آنجا باشد، یعنی مریم رجوی، حمایت کنند.
میخواهم یک نکته را طرح کنم که در مورد ساکنان اشرف است که در آنجا باقی مانده بودند و سال گذشته به لیبرتی منتقل شدند. 52 تن از آنها کشته شدند، 7 تن به گروگان گرفته شدند و 6 نفر از آنها زن بودند که اطلاعی از محل آنها نداریم. هر چند اشرف، به عنوان یک مکان از ساکنان ربوده شد، اما من و شما میدانیم که اشرف را هرگز نمیتوان نابود کرد. مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران را هرگز نمیتوان نابود کرد. واقعیت این است که اشرف در قلوب ما است. اشرف تنها یک مکان نیست، بلکه یک روش زندگی، تفکر و علاقه به یکدیگر است، روشی برای انجام آن چیزی است که خدا از همان آغاز از ما خواسته است، من یک اشرفی هستم، من از مجاهدین خلق ایران هستم. آنها نمیدانند، اما من میدانم. ما همه اینجا در همبستگی هستیم و بنابراین می‌گویم اشرف هرگز نابود نخواهد شد و در قلوب و اذهان ما زنده خواهد بود، یعنی هزاران و هزاران نفر. خدا شمارا حفظ کند.

خواهران و برادران ،
من هم به جامعة مذهبی اینجا میپیوندم. وقتی دولتی دارید که خود را سخنگوی خدا مینامد، مواظب خود باشید. بسیار خطرناک است. روحانی یکی از این افراد است و به‌نحوی عمل میکند که گویا خدا است و به‌نحوی صحبت میکند که گویا به‌نام خدا سخن میگوید. این خطرناک است. اینها افرادی هستند که خانههای خود را بر روی شن ساختهاند.
شما اما در حال ساختن خانهیی بر روی سنگ بودهاید من به شما میگویم که امید خود را از دست ندهید، چرا که وقتی روی شن میسازید، خیلی سریع ساخت و ساز شما تمام میشود، اما نهایتاً ساقط میشود. ولی وقتی بر روی سنگ میسازید، همواره دوام خواهد آورد. شما در حال ساختن بر روی سنگ هستید. بر مواضع خود بایستید، سخت تلاش کنید، هرگز تسلیم نشوید. شما دارید میسازید، چرا که به زنان، جوانان، مردان و همة افراد احترام میگذارید و به این دلیل، حتماً بنای شما پایدار خواهد بود.
خواهران و برادران، هرگز تسلیم نشوید. این مسیر شاید طولانی باشد، اما روحانی و همة آنها در شن سرنگون خواهند شد و شما پیروز خواهید بود. خداشمارا حفظ کند.
نفر سوم: خانم‌ها و آقایان، سلام‌های من را از واشینگتن بپذیرید. من رئیس کنفرانس دعای کنگره در واشینگتن هستم. میخواهم به شما بگویم که ما از این جنبش برای آزادی حمایت میکنیم. ما به‌عنوان کنفرانس دعای کنگره در واشینگتن، از این جنبش آزادی‌خواه حمایت میکنیم. خدا شمارا حفظ کند و کار خوب خود را ادامه بدهید.

هیئت جوانان ایرانی مقیم امریکا
-    من دلارام هستم، دانشجوی علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کالیفرنیا -ریورساید. من امروز نه فقط بعنوان عضوی از جامعه ایرانی – آمریکایی بلکه بعنوان یک زن مفتخر ایرانی اینجا هستم تا با زنان شجاع درلیبرتی و در داخل ایران همبستگی خودم را اعلام کنم. زنان در ایران، کماکان هدف زن ستیزی و سرکوب رژیم بنیادگرا هستند. رژیم بخوبی میداند که زنان به رهبری مبارزه علیه بنیادگرایی در منطقه و بویژه در ایران ادامه میدهند. این افتخار من است که بگویم، من یک زن ایرانی هستم که در این مبارزه فعال هستم و در کنار تمام دانشجویانی که به این رژیم و به هر چه که در این رژیم است،  میگویند نه ایستاده ام. این جنگ توسط خانم رجوی و دیدگاه او برای یک جمهوری دمکراتیک و مبتنی بر جدایی دین و دولت در ایران هدایت میشود. او رهبری مبارزه با افراطیگری را در دست دارد و الهام بخش تمامی جوانان، مردان و زنان ایرانی است خصوصا کسانیکه در خط مقدم مبارزه برای تغییر در ایران میجنگند. رژیم هر چه که بیشتر مردم ایران را سرکوب میکند، به سقوطش نزدیکتر میشود. هر ندایی که بزمین بیافتد، هزار زن جوان ایرانی برای آزادی جای او را میگیرند. ما نمیترسیم، ما دانشجویان ساکت نمی نشینیم. ما تسلیم نخواهیم شد. اینجا هستیم تا صدای آنان باشیم. ما نسل سوم مجاهدین خلق ایران هستیم. یک ، دو ، سه ، صد، هزار اشرف میسازیم، تا پیروزی میتازیم. یک ، دو، سه ، صد، هزار اشرف میسازیم، تا پیروزی میتازیم. ایران کشوری زیبا با مردمانی زیباست، سرزمینی که منتظر بهار جدیدی است بهاری از امید، صلح و آزادی که باتفاق همگیمان فارغ از جنسیت، ملیت  و یا دیدگاه مذهبیمان محقق میشود. متشکرم

 


-    اسم من دیوید است، من دانشجوی دانشگاه آرکانزاس هستم.
-    اسم من تامیرا است و دانشجوی دانشگاه ایالتی آرکانزاس هستم.
-    اسم من مهتاب است و دانشجوی دانشگاه دیویس کالیفرنیا هستم.  
-    اسم من دنیا است و دانشجوی دانشگاه شنن دوا هستم.
-    اسم من کیالا است و دانشجوی دانشگاه ایالتی اورگان هستم.  
-    اسم من امزا است و فارغ التحصیل دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا هستم.  
-    اسم من راشا است و دانشجوی دانشگاه ایالتی اورگان هستم.  
-    اسم من مگی است و من هم دانشجوی دانشگاه ایالتی اورگان هستم.  
-    اسم من الی  است و من هم دانشجوی دانشگاه ایالتی اورگان هستم.  
-     سلام، سلام  من بیژن از نیویورک دانشجوی کالج کوئینز هستم. این حق ما بعنوان یک انسان است که آزادی بیان و آزادی تجمع داشته باشیم. در حالیکه من بلند میتوانم فریاد بزنم ، این آزادیها از بسیاری کسان در ایران که حق حرف زدن ندارند، دریغ شده استرژیم  ایران بدون تردید یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان امروز است.. رژیم هیچ قانونی از جامعه بین المللی را رعایت نمیکند، با این حال آخوندها در ایران اعمال خودشان را برغم افزایش تحریمها گسترده تر میکنند. چرا؟ زیرا رژیم از یک چیز بسیار بیشتراز فشارهای بین المللی یا قدرتهای خارجی میترسد. آنها از جوانان در ایران میترسند. در سال 2009، قیام لرزه بر اندام رژیم انداخت و تردیدی باقی نگذاشت که مردم ایران در آرزوی آزادی هستند. رژیم این را میداند. آنها میدانند که ایران یک کشور جوان است، سرشار از امید و آرزوی فردای بهتر. ما اینرا میدانیم چون آنها کنترل و نظارت  خود را بر رسانه های اجتماعی افزایش داده اند، جاسوسی و از کار انداختن شبکه ارتباطات ، تمامی اینها تلاشی برای ممانعت جوانان از اتحاد با یکدیگر است. ما امروز برای همبستگی و ایستادن در کنار مردم ایران همراه با دانشجویان شجاع از سراسر ایران  که میخواهند آرزوهایشان تحقق یابد به اینجا آمده ایم. زندگی بدون ترس، اینکه دور هم جمع شوند و نظراتشان را بدون اینکه مورد تعقیب قرار بگیرند، بیان کنند. بدون ترس از شکنجه و زندان شدن. زندگی در یک کشور باز و دمکراتیک. مهم نیست که آخوندها چه میزان خشونت و ترور سر راه ما قرار بدهند تا صدایمان را خاموش کنند، ولی صدای ما شنیده خواهدشد. ما برخواهیم خاست، ما در طرف درست تاریخ قرار خواهیم گرفت. زمان ملاها در حال پایان است. ما داریم میاییم. جوانان و آینده ایران دارند میایند.