ژان پیر اسپیتزر حقوقدان فرانسوی، متخصص حقوق اروپا
اسپیتزر: دوستان عزیز، دوستان عزیز، مفتخرم که ادارهکنندة این جلسه هستم. شما با احساسات پرشوری از خانم رئیسجمهور استقبال کردید. خانم مریم رجوی گرامی.
امروز من در برابر شما قرار گرفتهام در حالی که در نبردی که امروز ما پیروزی آنرا جشن میگیریم، شرکت نداشتم. من در این پرونده پایینترین رتبه را دارم، ولی بهنوعی قدیمیترین هستم. قبل از دادن رشتة سخن به سایرین، بهدلیل اینکه امروز شما در برابرتان هم وکلا، رئیسجمهورتان، همة دوستان مجلس ملی فرانسه، شهرداران، بهخصوص از اور سور اواز که همیشه حضور دارند، و همچنین دوستان اروپاییمان را دارید. موضوعی که میخواهم خیلی سریع قبل از موضوع بعدی به آن بپردازم این است که تاریخدانان رسمی در کشور من میگویند و شاید در آینده هم خواهند گفت که همة این وقایع نتایج 11 سپتامبر معروف است. و فردای این خشونت اعمالشده به آمریکا در شهر نیویورک، لیستهای سیاه تشکیل شد، لیستهای تروریستی و متأسفانه، شما هم شامل آن شدید. ولی میدانیم که هیچ چیزی وجود ندارد. این فقط یک بهانه بود. میدانیم که در عراق، برنامة نفت در برابر غذا بود. ولی برای شما تبادل سازمان مجاهدین خلق با تجارت بود. و من شجاعت قضات انگلیسی را بهیاد میآورم که تصمیم دولت انگلیس را فاسد شناختند. با نشاندادن اینکه تا چه حد وزیر خارجة انگلستان در آن زمان با همتای فرانسوی خود، باید اسم او را ذکر کرد، آقای دوویلپن، در پایان سال 2001 و سال 2002 به ایران رفتند برای مذاکره دربارة نفت در برابر نامگذاری مجاهدین در لیست تروریستی. و همهچیز از این نقطه شروع شد. این تبادل، من تکرار می کنم و همواره تکرار خواهم کرد، این تبادل فاسد. من در اینجا میخواهم از دو نفر که به صورت خارقالعادهیی حاضر بودند یاد کنم. لرد اسلین که امروز بیشتر از او یاد نمیکنیم، بهدلیل اینکه او در نبرد اروپایی شرکت داشت و نه در کیس فرانسوی و دوستم دیوید وون که بهطور سیستماتیک پرونده را همراه با من دنبال کرد.
و من یک خاطرة تکاندهنده دارم در فردای اوسترلیتز در لوکزامبورگ. وقتی در 3 دسامبر 2009 ما در دادگاه اقامه کردیم، و قضات تصمیم خود را روز 4 دسامبر اعلام کردند، همة شما حضور داشتید. شما هزاران تن، سه الی چهار هزار تن بودید، حاضر در حیاط دادگاه و برای ما جشن پیروزی مانند جشن امروزتان برگزار کردید.
میخواهم احساسم را دربارة اینکه همیشه و همواره با شما هستم و در بین شما هستم و خواهم بود بیان کنم.
چیزی که برای من بهعنوان یک شهروند فرانسوی در این پرونده تأسفبار است، وقتی اتحادیة اروپا در سال 2009 شکست خورد، بهدلیل اینکه 27 کشور عضو محکوم شدند. من اینرا علناً بارها گفتم. من بسیار افتخار میکنم که در کنار شما هستم و یکی از مدافعان شما هستم، بهدلیل اینکه شما از همان ابتدا حکومت قانون را انتخاب کردید و اینکه در چارچوب حکومت قانون از خود دفاع کنید. و قضات انگلیسی در ابتدا، قضات اروپایی در قدم بعد و قضات فرانسوی در پایان، به این رفتار مطلقاً مشروع شما پاسخ دادند.
و ما امروز پیروزی نهایی شما را جشن میگیریم و من از شما خانم رئیسجمهور که این نبرد را به خوبی و با سختکوشی بسیار بهمدت 12 سال هدایت کردید، برای سخنرانی دعوت میکنم.
ویلیام بوردون حقوقدان برجسته فرانسوی
خانم رجوی، خانم رئیس جمهور، دوستان گرامی، بسیار سپاسگزارم، از کلمات مهربانانهای که در مورد ما استفاده کردید. سپاسگزارم. این یک کار دسته جمعی وکلا بود ، یک کار دسته جمعی با پیگیری، تداوم و همکاری و بار دیگر می خواهم به شما بگویم که چقدر خوشحال و مفتخر هستیم که به عنوان وکلا و همراهان شما عمل کرده ایم و متحدینتان در این سالیان بسیار دشوار. شما به پیروزی قطعی عدالت و آزادی دست یافتید و این طلیعه پیروزی است. امروز ما می توانیم بگوییم که انرژی های شما ، وجدانها، آگاهی ها و صلاحیت های شما که به طور ناروا طی این سالیان با موانع روبرو بودند تا انرژی شما صرف مبارزه با این بی عدالتی شود که در حق شما شده بود، امروز امیدوارم که همة این انرژی ها بتوانند برای ترسیم مسیر عدالت، امید و دمکراسی و حکومت قانون فعالیت کنند. لذا باید این دفتر را ورق بزنیم و همانطور که یک ضرب المثل زیبای کامبوجی می گوید برای ورق زدن یک صفحه البته ابتدا باید کمی از آنرا نیز بخوانیم. حالا میخواهم بطور خلاصه در باره حوادثی که 11 سال پیش اتفاق افتاد با شما صحبت کنم زیرا آنچه که در اورسورواز رخ داد در 17 ژوئن در ساعت 6 بامداد، هم یک عملیات استثنایی و درعین حال متناقض بود. طی دهها سال گذشته هیچ نمونه ای از یک عملیات پلیسی و قضایی نبوده است که با این ابعاد از جنبه نمایشی و سر و صدا وجود داشته باشند. عملیاتی که علیه جنبشی انجام می شد که شایسته بزرگداشت بوده است ، نه سرکوب و شیطان سازی. سازمانی که طی سالیان متمادی طرف گفتگوی خاص مقامات بالای فرانسوی بود، اما ناگهان متهم شناخته شد و مورد ستم و بدرفتاری قرار گرفت. این لکة ننگی است که تاریخ قضاییه فرانسه را تاریک کرده است. این لکة ننگی است زیرا در کشور ما این عملیات موهوم و متناقض و بی معنی، علیه جنبشی انجام شد که سزاوار تحسین و احترام بود. سازمانی که ناگهان با انگشت نما شدن مورد ستم قرار گرفت. بطور خلاصه بگویم که این عملیات بدلیل عملکرد یک شخص انجام شد، فردی که سزاوار انگشت نما شدن است . شخصی که قبول کرد آلت دست سیاست قرار بگیرد. یک همدستی شوم و نامشروع که تحت عنوان مصالح حکومتی و منافع تجاری انجام شد و این همدستی موجب شد که در اورسوراواز ما شاهد پیروزی پستی علیه دمکراسی بودیم. پیروزی بی عدالتی علیه عدالت. پیروزی منافع حکومتی علیه حکومت قانون. شما خانم رجوی علیرغم تلاشهایتان هدف این بی عدالتی شوم قرار گرفتید. می دانید که سالها مبارزه لازم بود تا ما بتوانیم این دو حکم دادگاه را بدست ّآوریم تا حرمت و حیثیت شما که بطور ناعادلانه مورد هتاکی و ستم قرار گرفته بود ، اعاده شود. حق با شما بود خانم رجوی که یادآوری کنید این تصمیمات دادگاه به این دلیل امکانپذیر شد که استقلال دستگاه قضاییه مجدداً مورد تأکید قرار گرفت. البته این استقلال همواره با خطر روبرو است. اما بدون استقلال دستگاه قضاییه این تصمیمات امکانپذیر نبود. حکم دادگاه کاملاً متضاد با مطالبی است که آن روز شوم 17 ژوئن در اورسورواز مطرح شد. مطالبی که آن زمان توسط مردی مطرح شد که در توصیف جنبش شما گفت که: ” این یکی از خشن ترین فرقه ها و بی رحم ترین فرقه های اسلام گرا و بنیاد گرا میباشد که علاوه بر این تحت تأثیر عقب مانده ترین جنبه های مارکسیسم از مرتجع ترین نوع آن است“.
آن شخص نیکلای سارکوزی وزیر کشور وقت بود که تأییدیه خود را بر این عملیات گذاشت و در واقع یک هدیه شوم و مسموم به ملاهای تهران داده شد. اکنون باید صفحات این دفتر را ورق بزنیم. باید مشترکاً از این تجربه و این پارادوکس درس بگیریم. این پارادوکس عجیب چیست؟خانم رجوی شما، دوستان شما و جنبش شما که به هیچ وجه سزاوار این اهریمن سازی قضایی و سیاه نمایی رسانه ای نبودید، به درخواست و به ابتکار کسانی هدف قرار گرفتید که خودشان سزاوار قرار گرفتن در دادگاه بین المللی بودند، یعنی حاکمان تهران که سیاست شوم شکنجه گسترده راپیش میبرند. سیاستی که هر روز بیشتر قربانی میگیرد. چه پارادوکس عجیبی که شما بطور ناعادلانه در آن قرار گرفتید. اکنون این شوخی شوم به پایان رسیده و شما قادر خواهید بود همگی مشترکاً راهتان را به پیش ادامه دهد تا مسیری را که خانم رجوی ترسیم کرد بپیمایید به سمت امید، عدالت و دمکراسی. حالا میخواهم یک آرزو را با شما در میان بگذارم. خانم رئیس جمهور، آن آرزو چیست؟ آرزوی من این است که بتوانم با شما و دوستانم در کانون وکلای پاریس و همه دوستان دیگر بتوانیم در تهران فرود بیاییم و با یکدیگر در خیابانهای تهران قدم بزنیم برای رفتن به استقبال مردم ایران که منتظر شما هستند و شما آن آلترناتیوی را نمایندگی می کنید که جهان با کمبود آن مواجه است. آلترناتیو یک اپوزیسیون مبتنی بر یک اسلام بردبار و مهربان، اسلام مدره و جمهوریخواه ودل بسته به حقوق بشر. شما این آلترناتیو را نمایندگی می کنید. این آن چیزی است که امروز مردم ایران بدان نیازمندند و حتی کل بشریت، با تشکر.
ژیلبر میتران رئیس بنیاد فرانس لیبرته
در سال 1981، 33 سال پیش فرانسه به زنان و مردانی پناهندگی سیاسی داد که از ایران آمده بودند. آنها در کشور خود با خطر روبرو بوده و حقوق و زندگیشان پایمال شده بود. آنها علیه حکومت کشورشان مبارزه میکردند، علیه رژیمی که در صدد سرنگونکردن آن بودند. آنها بر اساس حق خود و حق طبیعی همة انسانها عمل میکردند. حقوقی که توسط بیانیة حقوق بشر و شهروندی بهرسمیت شناخته شده است، حتی توسط منشور ملل متحد. بر اساس این اصل است که آنها از دیرباز به مبارزة خود ادامه میدهند.براساس کلمة «مقاومت»، مقاومت علیه سرکوب. مقاومت از طرق سیاسی، دیپلماتیک، رسانهیی یا مالی، در اینجا، در فرانسه و جاهای دیگر. مقاومت بهطور مسلحانه در ایران، در ایران، و نه در هیچ جای دیگر.
من از دانیل میتران نقل قول میکنم که میگفت: «استراتژی آنها به خودشان مربوط میشود و ما باید به آنچه که آنها یک استراتژی مناسب میدانند، احترام بگذاریم. یک استراتژی برای به زیر کشاندن یک رژیم آزادیکش و بنیادگرا در کشور خودشان».
او این موضوع را برای مطبوعات مطرح می کرد، در 17 ژوئن 2003، او خاطرنشان کرد که نباید عمل تروریستی و عمل مقاومت و دفاع را یکی دانست. در 17 ژوئن 2003 در برابر مقر شورای ملی مقاومت ایران در اور سوراواز که توسط 1300 مأمور پلیس مورد حمله قرار گرفته بود. او این مطلب را بار دیگر در دفتر حقوق بشر نوین فرانسه مطرح کرد. زیرا به اعتقاد او، در آن روز 17 ژوئن، مقامات وقت فرانسه معنی و ارزش کلمات را فراموش کرده بودند. آنها شرایط مجاهدین را فراموش کرده بودند. شرایطی که توضیح خود را در همة جنبشهای مقاومت علیه رژیمهای استبدادی و ستمگر در جهان مییافت. آنها تاریخ فرانسه را فراموش کرده بودند، بهویژه تاریخ معاصر فرانسه را. زمانی که هم یک مقاومت داخلی وجود داشت و هم یک مقاومت خارجی، در برابر فاشیسم و نازیسم. نه قابل تصور و نه قابل قبول بود که این 17 ژوئن از انتخاب مقامات فرانسوی نشأت گرفته باشد که تصمیم گرفته بودند، براساس افتراهای مطرحشده توسط آدمکشان رژیم ایران عمل کنند، درحقیقت آنها می بایست مشروعیت مقاومت و حقوق قربانیان و شهرت و حیثیت آنها را مورد توجه قرار میدادند.
وقتی که مبارزة ضد تروریستی به آزار قربانیان تروریسم راه می برد، طبعا لازم میشود که جنبش مقاومت سیاسی بهعنوان فرقه و تروریست قلمداد شود. 14 سال روند قضایی و 11 سال از زمان حملة 17 ژوئن که بهشدت رسانهیی شده بود میگذرد و بعد هم حمله و دستگیریها، بهویژه دستگیری مریم و دوستانش و اعتصاب غذا و حوادث دلخراشی که ما در این تصاویر دیدیم، تا اینکه این لکه پاک شود، اعتبار وحیثیت و مشروعیت مقاومت اثبات و بازیافته شود. و حالا فرانسه واژهنامة خود را باز مییابد، اگر چه نسبت به اروپا و آمریکا تأخیر دارد، اما بالأخره اعتراف میکند که مقاومت ایران نامش را بهخوبی بر دوش میکشد. و اینکه برچسب تروریستی دیگر فراموش میشود، ما در 27 ژوئن در ویلپنت بودیم، همین دیروز بود، حدود 600 شخصیت که از بیش از 50 کشور در آنجا گردهم آمده بودیم و درمیان بیش از صدهزار «تروریست»!!. و حالا چون سالن کوچکتر است، در بین صدها عضو مقاومت هستیم! سازمان فرانسلیبرته برای خود این مأموریت را تعیین کرده که باید از این مقاومت حمایت شود. دانیل میتران مرتباً یادآوری میکرد که خودش هم با برچسب تروریستی مواجه شده است، اما بعداً بهخاطر همین، نشانهای افتخار را دریافت کرده است. او از ابتدا در کنار شما بود و شما مریم گرامی با او هستید برای گرامیداشت این روز تاریخی. آن روز به مطبوعات گفته بود: «من مریم را میشناسم، او در فرانسلیبرته اعتماد ما را جلب کرده است و چشمان ما را بر روی ستم مردم ایران باز کرده است. این مسئولیت روزانة ما است که حقیقت را بیان کنیم».
پس مایة خشنودی است که امروز در کنار مبارزة شما باشیم تا در پیروزیها شریک باشیم، پیروزیهایی که دقیقاً پپروزیهای بزرگتری را بههمراه خواهد داشت، در مبارزة شما، یعنی در مبارزة ما برای آزادی، عدالت و دموکراسی. شما مریم با جنبش خودتان و دوستانتان یک شعلة امید بودید. حالا از زمان این تصمیم دستگاه قضائیه که از همة افترائات شما را پاک کرده است، اکنون به نور آن تبدیل شدهاید . برای شما آرزوی موفقیت میکنم.
ناتالی سنیک وکیل دادگستری فرانسه از کابینه هانری لوکلرک
در دو جمله: من این افتخار را داشتم که طی 13 سال، همراه با هانری لوکرک و در کنار سایر همکارانم، از خانم مریم رجوی و شورای ملی مقاومت دفاع کنم. هانری لوکرک خیلی مشتاق بود که برای جشنگرفتن این پیروزی بزرگ بعد از 13 سال نبرد قضایی سنگین در بین ما باشد. از سال 2011، تعقیبها علیه تروریسم بهطور کامل و بهسادگی رها شد، بعد از تصمیم بسیار شجاعانة یک قاضی جدید که متوجه شد در مقابل خودش یک مقاومت مشروع علیه سرکوب رژیم آخوندها وجود دارد. باید 13 سال تا منع تعقیب کامل قضایی میگذشت، بعد از این حملة شوم پلیسی به اور سور اواز که ما همگی بهیاد داریم، بهدلیل اینکه بهسرعت خود را به آنجا رساندیم.
امروز یک پیروزی را جشن میگیریم. یک پیروزی انسانی، یک پیروزی قضایی، یک پیروزی پر طنین. پیروزی یک عدالت باز یافته شده، برای شما خانم رجوی، برای یارانتان، برای همة شما که از آغاز به مقاومت برخاستید. با تشکر.
آن ماری لیزن رئیس افتخاری سنای بلژیک
میخواهم به شما بگویم که من همة کارهای شما و خانم رجوی را طی این سالها دنبال کردهام و یقین داشتم، البته بنا به دلایلی که ربطی به این پرونده ندارد، که روزی شما با وکلایتان پیروز خواهید شد.
این یک پیروزی زیبا و بزرگ است که به شما اجازه خواهد داد مسیر نوینی را پیشه کنید، زیرا بعد از این جشنها و گرامیداشتها، مسیر باقیمانده هنوز در پیش روی شما است. این مسیر سختی است.
ضروری است یادآوری کنیم که مراجع مذهبی نمیتوانند هدایت یک کشور را عهدهدار باشند، در نهایت در کشورهایی مثل عراق وسوریه حتماً که شیعیان، سنیها و کردها و ترکمن ها و ارامنه و جوامع دیگر باقی خواهند ماند، اما نمیتوانیم اجازه بدهیم که حکومت مذهبی سرکار بیاید، این باید قانون باشد، تنها با این قانون میتوان اقلیتها را مورد احترام قرار داد. ما همچنین باید به یک موضوع آگاه باشیم، تنها نیروهایی که به برابری بین زنان و مردان اعتقاد دارند قادرند در دنیایی متجدد، پیروزی را محقق کنند.
وقتی زنان را میبینید که حرف خود را میزنند، مطمئن هستید که امیدی برای دموکراسی وجود دارد. این همان دلیلی است که من امروز اینجا هستم، جنبش شما تنها نیرویی است که برای ایران چشمانداز پیروزی را ترسیم میکند، زیرا در رأس آن یک زن است که میتواند شما را به پیروزی رهنمون سازد. این آن چیزی است که از صمیم قلب برای شماآرزو میکنیم.
2مهر1393(24سپتامبر2014)