مجتبی عبداللهی فرمانده سپاه : ... اینجا هدفشون این بود که یک هفته ای بیایند تهرون مثلاً تا پشت تهرون دروازههای تهرون اینجا برای خودشون قرارگاه بزنند پایگاه بزنند و حکومت رو ساقط کنند.
... تو قرارگاه همه گریه کردند یعنی اصلاً مثل اینکه کسی آرام نبود چه اتفاقی افتاد و چرا قطعنامه پذیرفته شد ما که بالاخره این کوتاهیهایی از ما بوده ما کوتاهی کردیم خدای نکرده حضرت امام از ما دلگیره وظیفه خودمون رو نتونستیم انجام بدیم چی بود چه قصور و کوتاهی از ما بوده که حضرت امام این تصمیم رو گرفتند و جام زهر رو نوشیدند. خیلی تلخ بود واقعاً ... ولی در مجموع یک واقعیتی بود که جام زهری بود که امام سرکشیدند، ولی امام به پای این قطعنامه جونشون رو گذاشتند. اینها گفتند که آقا ما میریم ظرف یک هفته به تهران میرسیم و این بود اومدند از مرز قصرشیرین وارد شدند شهرهای قصرشیرین، سرپل ذهاب و همچنین دالاهو اینها اسلامآباد خب گرفتند و بعد اومدند جلو تا گردنه چهارزبر یا مرصاد استان کرمانشاه. ....اینها گفتند که مملکت بیصاحبه دیگه امام که 598 رو پذیرفته و روحیههای رزمندگان بهم ریخته و جبههها هم که پراکندگی داشتیم و یگانها در هم شکست و اینها دیگه ما میآئیم دیگه اینها هم فروغ جاویدان رو انجام دادند.
شبکه 3 رژیم-14مهر 93