ترفندهای اطلاعات و نیروی قدس آخوندها برای تفرقه اندازی و تروریسم در سوریه به سود بشار اسد

کمیسیون امنیت و ضد تروریسم و کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک شورای ملی مقاومت ایران در جریان پژوهشهای خود پیرامون اوضاع سوریه و مداخلات رژیم ولایت فقیه در این کشور برای سرپا نگهداشتن رژیم بشار اسد و جنایتهای روزافزون علیه مردم و نیروهای ملی و آزادیخواه سوریه، به سلسله یی از کثیف ترین توطئه ها و اقدامات اطلاعات بدنام آخوندها و نیروی تروریستی قدس برای به جان هم انداختن نیروها و شخصیتهای سوری پی برده و آنها را با ا‌ئتلاف ملی سوریه در میان گذاشتند. شمه یی از ترفند ها و روشها و عملکرد پلید رژیم ولایت در این خصوص به اطلاع هموطنان و گروههای سیاسی ایرانی می رسد تا در برابر توطئه های رژیم هر چه هوشیارتر باشند. اسامی و اسناد نمونه های زیر تماماً موجود و قابل ارائه به مراجع بین المللی است. موارد زیر عیناً از اسناد و گزارشهای داخل رژیم نقل می شود:

1-یکی از مهمترین کارهای سپاه و دستگاه امنیتی سوریه، اختلاف انداختن بین گروههای مخالف و گروههای مسلح بود که همدیگر را بکشند. در یکی از جلسات در دمشق، در یکی از طرحها و عملیات اطلاعاتی، قرار بر این بود که بین گروههای عربی و کردها اختلاف بیندازند. بحثهای مطولی بود که چه گروهی را با چه گروهی درگیر کنیم و روی شیوه های درگیری آنها با همدیگر در مراحل بعدی بحث شد. تمام این جلسه صرف همین موضوع و طرح ضربه های کلان از این طریق به گروههای مخالف دولت سوریه بود و توانستیم اختلافات آنها را خیلی عمیق کنیم. بعداز این جلسه، یک گزارش مشروح در این باره برای دفتر رهبری نوشته شد. ما از تاکتیکها و تجارب 30ساله سپاه و اطلاعات در ایران خیلی برای ضربه زدن به گروهها استفاده کردیم. طوری کار شد که به تمام کارکردهای گروههای مخالف مسلط و اشراف کامل پیدا کردیم.
2- سپاه و اطلاعات و نیروی قدس از دو سال پیش اختلاف انداختن بین گروههای مخالف دولت بشار را در سوریه شروع کردند. دو تاکتیک اصلی ”رخنه“ و سپس ”بقچه“ بود. پشت طرحهای رخنه شخصا حاج قاسم (سلیمانی) و حسین همدانی بودند. سردار همدانی الان مسئولیت سوریه را بر عهده دارد، ولی در رأس امور کماکان سردار سلیمانی است، خودشان هم خیلی مواقع به دمشق سر می زنند. فرماندهی حلب به عهده سید جواد (تهرانی) است که دست راست حاج قاسم محسوب می شود و حدود 6000 نیرو دارد. سید جواد در السفیره مستقر است و برای خودش یک منطقه اختصاصی ترتیب داده است.
3- نیروی قدس به طور مرتب افسران بازنشسته سپاه و نیروی قدس را به مأموریت سوریه می فرستد و پس از بازگشت آنها را به مهمانی در ستاد نیروی قدس در تهران دعوت می کند. ماه گذشته سرهنگ اشرفی و سرهنگ یادگاری را هم دعوت کردند. علی خوشگو از پرسنل سابق نیروی قدس هم به ستاد آمد و افراد را توجیه کرد. او گفت که به تازگی از سوریه برگشته و با یک اکیپ 100نفره از پرسنل سابق قدس در مأموریت سوریه بوده است. نیروهای سوری و عراقی را هم آورده اند که در پادگان امام علی دارند دوره های آموزش ویژه را می گذرانند.
در آموزشها اصل بر این است که کسانی را که می‌توان خرید یا با دادن امکانات آنها را جذب کرد از ائتلاف ملی جدا کنند مخصوصاً در میان اپوزیسیون سوریه در خارج از کشور اختلافها را بالا ببرند. کسانی که راه نمی آیند، باید به هر قیمت در داخل خاک سوریه از میان برداشته شوند.
4- ابتدا با عشایر و قبائل ارتباطاتی برقرار شد و گروههایی را مسلح کردیم. خیلی از این گروهها در جبهه معارضین بودند و ما خیلی آنها را حمایت و ساپورت کردیم. ما توانستیم بین فرماندهان گروههای مخالف، اختلاف بیندازیم و حتی همدیگر را ترور کردند و قتلعامهای عشیرتی راه انداختند. سپاه از یک طرف توسط جوانان حزبالله و جوانان ایران و جوانان شیعه سوری، میزان درگیریها علیه مخالفان دولت سوریه را بالا برد و از طرفی بین سرگروههای مخالفین، اختلاف انداخت.
5- یکی از طرحهای مشترک اطلاعات و سپاه که با همکاری دستگاه امنیتی سوریه چندین نوبت به اجرا در آمد و بسیار موفق بود، پرکردن یک شهر یا منطقه از انواع دستفروشها بود. آنها در پوششهای مختلف به گردآوری اطلاعات و استخدام نفرات مناسب پرداختند. وقتی شناساییها تکمیل شد، موج ترورهای گسترده و ضربات پی در پی به سران گروههای مخالف شروع شد. طوری شناسایی می کردند که حتی می رفتند خانه به خانه، افراد سرشناس را بیرون می کشیدند و بعد از چند ماه کار روی این افراد،آنها را بر می گردانند به داخل گروههای مخالف تا مأموریتهای محوله را انجام بدهند. قاسم سلیمانی و همدانی توانستند به خوبی طرحهای  رخنه را در مورد گروههای مخالف بشار اسد اجرا بکنند و بسیار موفق هم بودند. بین سران گروهها، همین سران تروریستها اختلاف انداختند به طوری که همدیگر را ترور کردند. ضرباتی جدی به همدیگر زدند.
6- در بخش عشایری هم طرح رخنه پیاده شد. اطلاعات و سپاه توانستند شکاف خیلی بزرگی در بخش عشایر ایجاد کنند و با طرح رخنه صحنه را در اساس تغییر دادند. طوری که آنها بدجوری تو سر و کله هم زدند و پاشیده شدند. بچه های اطلاعات و دوستان سپاه توانستند در بهترین و بالاترین نقطه شکاف ایجاد بکنند و آنها به جان هم افتادند و ضربات دردناک خوردند.
برای کنترل عشایر مخالف از تاکتیکهای مختلفی استفاده کردیم. برای مثال، در خیلی از مناطق فرزندان سران عشایر را گروگان گرفتیم و سعی کردیم با عشایر معامله کنیم و آنها را به سمت دولت بکشیم در حالیکه با دولت مخالفت می کردند. مسئولین امنیتی سپاه شخصاً بعضی وقتها با سران عشایر ملاقات می کردند و خط و خطوط می دادند. عشایر خیلی تعیین کننده هستند. طرفهای حسکه و حلب و مکاره و پنجه و سایر جاها عشایر قبلاً مخالف دولت بودند ولی الان مجبور شدند که با دولت کار کنند. عشایر در برخی از مناطق با گروههای تروریستی بودند و دولت توانست بین عشایر و گروههای مختلف تروریست اختلاف بیندازد. عشایر الان با هم بر سر یکسری از مناطق و استانها درگیر هستند. این کار ما و دولت بوده است. عشایر باید قلمرو خودشان را داشته باشند و به این خاطر بین آنها اختلاف افتاده است.
 ما بین گروهها نیروهای خوابیده و گمنام زیاد داریم. اینها در چند جهت کار می کنند. یکی اینکه همه را با هم درگیر می‌کنند، دوم تا آنجا که بشود یکسری افراد به نام ”مصالحه شعبیه“ (آشتی مردمی) را فعال می کنند. استوانه ”مصالحه شعبیه“ بچه های اطلاعات و حتی یکسری از خواهران هستند که وارد ”مصالحه شعبیه“ شدند، می روند بعضی مناطق می گویند، آقا بیایید با هم بنشینیم، بیایید توبه کنید، دولت به شما پول و امکانات می دهد، اگر کسی از شما را کشته اند به شما دیه می دهد. آنهایی را هم که شما کشتید ، بیایید توبه کنید. وقتی اینکارها انجام شد آنها را تحویل ”مصالحه وطنیه” (آشتی ملی) می دهند که یک ارگان رسمی در دولت سوریه است. ما این کار را در حمص زیاد انجام دادیم و بازده خوبی داشت. شرطش این است که آنها با سلاح یا بدون سلاح با دشمنان نظام مقابله کنند. آنهایی هم که کوتاه نیایند علیه آنها با ”طرح گازانبری“ وارد عمل می شویم و بالاخره به کمین می اندازیم. آنها بایستی سر به نیست بشوند.
 در این قضیه اختلاف انداختن بین شیعه و سنی هم برای ما خیلی خیلی باعث کمک شد و طلابی که از قم آمدند برای اینکار پاداش خوبی گرفتند.
7- از آن طرف دولت سوریه، در خیلی از موارد مستقیم و غیرمستقیم راه را برای ورود داعش به قلمرو عشایر باز می کند و زد و خورد بین خود آنها بالا می گیرد. دولت هم کاری با داعش ندارد بر عکس خیلی جاها از آن حمایت می کند. مجید فاضلی و جلال از نیروی قدس تحت امر حاج قاسم مأموریتها را ابلاغ می کنند. ارتش آزاد تا به حال در جنگ با داعش 7 هزار نفر کشته داده و هزاران اسیر در دست داعش دارد.
8-ما طرحهای ”بقچه“ را مشترکاً با دستگاه امنیتی سوریه پیش بردیم. بعد از اختلاف انداختن بین سران گروهها، طرح خودمان روی گروههای مسلح پیاده می کردیم. مثلا یک منطقه را آزاد می کردیم و تحویل یک گروه مسلح می دادیم و یک مدت گروههای مسلح در این مناطق مستقر می شدند, بعد مناطق بزرگتر را محاصره می کردیم. سران و خانواده های سران گروهها گروگان گرفته می شدند و اینها را وادار به همکاری می کردیم. به آنها وعده پول و امکانات داده می شد و تجهیزات و امکانات در اختیار آنها قرار می گرفت. بعد از آن در طرح بقچه در همکاری با خود اینها ضربات جدی به نیروهای مسلح معارض نظام وارد می شد. طوری که آنها نسبت به همدیگر هم بدبین می شدند و سوءظن پیدا می کردند و برخوردهای مسلحانه می کردند. وضعیت طوری شد که سه جریان جیش الحره (ارتش آزادی سوریه)، جبهه النصره و جیش الاسلام و داعش درگیری تن به تن را شروع کردند. داعش خیلی به نفع بشار تمام شد. اطلاعات، غیرمستقیم با برخی گروههای اسلامی ارتباطات خوبی برقرار کرد که این خیلی حساب شده بود. بنا به تجربه، ارتباط غیرمستقیم همراه با طرحهای فریب، درآمدش خیلی بیشتر است.
9-بعد از این مرحله، نوبت بمبارانهای دولت سوریه می رسید. دولت خیلی از مخالفان را بمباران کرد و برخی را بمباران نکردیم و توانستیم با این شیوه‌ها جلب بکنیم و امکانات و سلاح به گروهها دادیم تا از آن علیه یکدیگر استفاده کنند. سپاه قدس به طور گسترده مستشاران نظامی و نیروهای آموزش دیده را از طریق عراق وارد سوریه کرد و تمام طرحها و برنامه های عملیاتی را به عهده گرفت تا صحنه به نفع ما عوض شود. آن اوایل، ما سه ماه از دفتر رهبری نمیتوانستیم بیرون بیاییم. الان وضعیت فرق کرده و مخالفان پس رانده شدند. این به خاطر طرحهای ویژه اطلاعات و سپاه بود. نیروهای عملیاتی سپاه به طور مستقیم در سطح فرماندهان میدانی در برخی عملیاتها یا محورهای عملیاتی، حضور پیدا کردند و عملیاتها را فرماندهی کردند. آموزش گسترده به نیروهای علوی سوریه داده شد. آنها به طور مرتب در یک ریلی به تهران آورده شدند و از یک هفته تا 45 روز آموزشهای مختلفی دیدند. طوری که در برگشت، همینها در تیمهای عملیاتی سازماندهی می شدند و با ارتش (سوریه) برای جنگ با جیش الحره (ارتش آزاد سوریه) و جبهه النصره می رفتند.
بخشی از همین نیروها توانستند پوشش خوبی به زینبیه بدهند. تشکیل بسیج در زینبیه خیلی تأثیرگذار بود. در این حوزه 350 طلبه مرد و 200 طلبه زن وارد کردیم که با حزب الله لبنان کار می کنند که با آنها اتاق عملیات مشترک داریم.
افغانی‌هایی که بسیج از داخل ایران به سوریه اعزام می کند زیر نظر سپاه در قالب گردانی تحت نام ”فاطمیون“ کار می کنند. در نزدیک حما در منطقه ”ثنویه“یک گردان کامل از سپاه مستقر است که افراد آن از شهرهای مختلف ایران آمده اند.
10- خط سپاه و اطلاعات این بوده که دامنه جنگها و ترورها و نا آرامیها به بیرون از مرزهای سوریه و عراق و لبنان کشیده شود. این به نفع ایران و سوریه خواهد بود. ما به همه دولتها و به آمریکاییها بارها گفتیم که شما نمی توانید ایران را در معادلات منطقه کنار بگذارید. در این صورت شکست خواهید خورد. اینها از ایران و روسیه و چین استفاده نکردند. ما به طور علنی به اینها گفتیم ما نیروهای مقاومت را تنها نخواهیم گذاشت در لبنان و سوریه و عراق و یمن ما پشت آنها هستیم.
نظریه منابع: تا قبل از حمله هوایی آمریکا، تعادل در سوریه به طور کامل چرخیده بود و پیشرفتهای خوبی شده بود، دشمنان بشار هم ضعیف شده بودند ولی الان با توجه به این حملات مقداری تهدیدات بالا رفته و دیگر فضای دو ماه قبل نیست. نگرانیها زیاد شده است. احتمال اینکه انتهای این بمبارانها برکناری اسد از قدرت باشد، زیاد است. در عراق هم بارها جلسات محرمانه با آمریکاییها داشتیم و تبادلات جدی صورت گرفت, ولی بهره برداری خوبی نتوانستیم بکنیم. آمریکاییها النهایه خیلی راه ندادند. در افغانستان در اوج درگیریها با آمریکاییها بارها و ماهها پشت یک میز نشستیم و مذاکره و تبادل کردیم علیه طالبان و القاعده. ایران پشت پرده با آمریکاییها و ترکها ارتباطاتی دارد. برای مثال، آمریکاییها اطلاعات مناطق داعش را که روزانه بمباران میکنند به دست ایران میرسانند. نگرانی ما این است که اگر آمریکاییها داعش را مهار کنند و ارتش آزاد را تقویت کنند این روند معکوس بشود.

شورای ملی مقاومت ایران

کمیسیون امنیت و ضد تروریسم
26 آبان 93 (17 نوامبر2014)
"