چشمه ساران میتراود از میان صخره ها
صخره ها سر میکشند از کوهها
ریزه شنها از درون سنگها
ابرها سرچشمه شان از آبها
آبها از گریه ها
گریه ها از رنجها
آهوان از بیشه ها
اختران از آسمان
ساز ها از خیزران
” کوه کن “ از بیستون
عشق ” فرهاد “ از جنون ؟!
واژه های دلنشین شاعران
نرم نرمک می نشیند بر زبان
ناگهان چون کوهی از آتشفشان
میرسد تا گنبد هفت آسمان
مرگ بر اهریمنان
در هر کجا ، در هر زمان.