در ایران، موج اخیر حملات اسید پاشی علیه زنان و اعدام یک زن 26 ساله به جرم قتل فردی که به وی تعرض کرده بود، توجهات را به مسالة حقوق زنان در ایران جلب کرده است.
در حالیکه وقایع اخیر افزایش بیسابقهیی را در نقض حقوق بشر علیه زنان نشان میدهد، ولی موضوع نقض حقوق بشر و سرکوب زنان ایران چیز جدیدی نیست و در پایه و اساس رژیم مذهبی حاکم بر ایران نهادینه شده است.
ولی این وقایع همچنین افشاگر تلاشهای رژیم ایران برای قدرتنمایی و تلاشهای مذبوحانه آن برای کنترل بحرانهای متعددی است که آن را احاطه کرده است. همچنین یادآور این است که زنان، نیروی محرک مبارزه علیه افراطیگری و بنیادگرایی اسلامی هستند و این پتانسیل را دارند که در ایران و منطقه تغییر ایجاد کنند. این واقعیتی است که رژیم ایران آن را به خوبی درک میکند و به همین خاطر است که حاکمان تهران هر گاه که از قیامهای اجتماعی، احساس تهدید میکند به سرکوب افزاینده و تشدید فشار علیه زنان کشور متوسل میشوند.
موج اخیر سرکوب علیه زنان در ایران
از زمانی که حسن روحانی مقام ریاست جمهوری رژیم ایران را در سال 2013 بهعهده گرفت، رژیم، قوانین و مقررات و روشهای جدید را وضع کرد تا آزادی زنان را بیش از پیش محدود کند. از جلوگیری از شرکت زنان در مسابقات ورزشی تا ممنوع کردن نوازندگان زن در اجرای برنامه در محلهای عمومی. از فتواهای ولی فقیه رژیم در مورد ماندن زنان در خانه و پرداختن به خانهداری تا قوانین تفکیک جنسیتی در دفاتر شهرداری تهران. رژیم ایران تمام تلاشش را بهکار بسته است تا زنان را از آمدن به خیابانها و ایجاد مشکل برای حکومت بازدارد. حملات اسیدپاشی علیه زنان در اصفهان، نقطه اوج این کارزار زن ستیزی بود، که در آن موتورسواران اسید به صورت زنانی پاشیدند که به ظاهر قوانین اجباری حجاب تحمیل شده توسط رژیم را نقض کرده بودند. رژیم تلاش کرد از این جنایات هولناک فاصله گرفته و در عین حال، از نتایج آن نیز بهره ببرد، یعنی ایجاد رعب و وحشت در قلبهای زنان کشور.
اما در حالیکه مقامات حکومتی و گروههای وابسته به رژیم ادعا کردند که پشت این حملات نبودند، واقعیتها چیز دیگری را نشان می دهد، مخصوصاً لایحه یی که در مجلس مورد بحث قرار گرفت که بر اساس آن، از افرادی که خودسرانه تصمیم می گیرند قوانین حجاب اجباری را به روشهای خشونت آمیز خود به اجرا بگذارند، حمایت می کند.
تظاهرات در اعتراض به این جنایات وحشتناک بالا گرفت، و به سرعت بر علیه رژیم و قوانین زن ستیزانه آن سمت و سو گرفت. متعاقبا، نیروهای امنیتی به تظاهرکنندگان یورش بردند و مقامات رژیم رسانه هایی که به این موضوع پوشش داده بودند را مورد سرزنش قرار دادند.
در یک عمل نفرت انگیز دیگر، قضاییة رژیم ایران، اعدام ریحانه جباری را به اجرا گذاشت، زن 26 سالهای که جرمش دفاع از خود در مقابل یک مأمور اطلاعاتی بود که قصد تعرض به وی را داشت. کارزار جهانی که به راه افتاد رژیم ایران را قانع نکرد که حکم وی را لغو کند، و مقامات رژیم متعاقباً از تصمیم قضاییه دفاع کردند. عفو بینالملل محاکمه جباری را پر عیب و نقص توصیف کرد و اعدام وی را محکوم کرد و اعلام کرد که لکة خونین دیگر بر کارنامة حقوق بشر ایران است. احمد شهید، گزارشگر ویژة سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، اعلام کرد که از اعدام جباری شوکه شده است و عادلانه بودن دادگاه وی را به زیر علامت سؤال برد. در آخرین گزارش خود، شهید نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران و به ویژه شرایط رو به وخامت زنان ابراز نگرانی کرد. داستان جباری فقط یکی از انبوه تراژدیهای مشابه است که روزانه در ایران رخ می دهد، که مردم بیگناه بدون محاکمه عادلانه به چوبة دار سپرده می شوند. رژیم ایران رکورد دار تعداد اعدام به نسبت جمعیت و اولین اعدام کنندة افراد زیر سن قانونی است.
ریشه های زن ستیزی در ایران
زن ستیزی و تنفر علیه زنان بهطور عمیقی در ساختار رژیم فعلی حاکم بر ایران ریشه دارد، و از زمان شکلگیری آن یکی از ستونهای اصلی ایدئولوژی آن بوده است. بعد از انقلاب سال 1357 در ایران، در زمانیکه آخوندها قدرت را بهدست گرفتند، تبعیض علیه زنان از ویژگیهای اصلی رژیم حاکم بود، و زنان به قربانیان اول قوانین بنیادگرایانه تبدیل شدند. بعد از رسیدن ملاها به قدرت، زنان تحت قوانین حجاب اجباری قرار گرفتند، از اکثر نهادهای دولتی و نقشهای مهم در کشور بیرون رانده شدند، و وادار به خانه نشینی شدند، و به طور قانونی تحت هژمونی شوهرانشان قرار داده شدند. از آن زمان زنان از پایهیی ترین حقوق خود محروم شده و تحت عنوان قوانین بنیادگرایانه منتسب به خدا و دین سرکوب شده اند. حاکمان و قانونگذاران رژیم ایران گامهای ضروری را برداشتند تا زنان را به حاشیه رانده و اطمینان حاصل کنند که از حقوق مساوی با مردان برخوردار نباشند و بهعنوان شهروندان درجة 2 شناخته شوند. نگرانی از بابت وضعیت حقوق زنان در ایران بارها مطرح شده است، ولی رژیم ایران از پاسخ به فراخوانهای بینالمللی سرباز زده است، چرا که بقای خود را در سرکوب زنان و وادار کردن آنها به تبعیت از استانداردهای قرون وسطایی خود می بیند.
زنان در نوک پیکان جنگ علیه بنیادگرایی اسلامی
برخلاف خواستهای رژیم، سرکوب زنان ایرانی تحت لوای اسلام آنها را به نیروی پیشتاز در جنگ علیه فاشیسم دینی تبدیل کرده است و آنها را در صف مقدم مبارزه برای آزادی و دموکراسی در ایران قرار داده است. طی سالیان، زنان ایرانی به سمبلهای مقاومت علیه استبداد رژیم حاکم در جنبشهای اجتماعی و همچنین زندانهای رژیم تبدیل شده اند، جایی که بدترین شکنجه ها بر علیه زنان اعمال می شود.
سازمان مجاهدین خلق ایران که بزرگترین و سازمانیافتهترین گروه اپوزیسیون رژیم ایران است، توسط زنان رهبری می شود، که خانم مریم رجوی در رأس آن قرار دارد. رجوی یک فعال سیاسی و حقوق بشری است که در دهه های گذشته نبرد برای سرنگونی رژیم استبدادی ایران را رهبری کرده است. او همچنین رئیس جمهور شورای ملی مقاومت ایران است، ائتلافی از سازمانهای دموکراتیک که برای آزادی و دموکراسی در ایران تلاش می کنند. طرح ده ماده یی رجوی، پلاتفرمی را برای برقراری یک ایران دموکراتیک، سکولار، غیراتمی و مبتنی بر برابری زن و مرد معرفی می کند.
مجاهدین همواره خاری در پهلوی رژیم ایران بوده اند و نقش عمدهیی را در افشای نقض حقوق بشر رژیم، دخالتهایش در کشورهای همسایه و برنامه غیرقانونی هستهییاش داشته اند. تمامی این موارد به موضوعات مورد نگرانی در سطح جهان تبدیل شده اند.
در مقابل، رژیم ایران تمام تلاشش را بهکار بسته است که مجاهدین را نابود کند. از دهة 1980، رژیم ایران بیش از 100 هزار تن از اعضای مجاهدین را شکنجه و اعدام کرده یا به قتل رسانده است که بسیاری از آنان زنان بودند، به امید اینکه بتواند به این ترتیب این سازمان را ریشهکن کرده و شعلة مقاومت را خاموش کند. رژیم بهطور خاص رو به زنان بسیار بیرحم بوده است. بازماندگان سیاهچالهای ایران داستانهای وحشتناکی از هتاکی علیه زنان مجاهد در زندانهای رژیم برای شکستن روحیه آنها تعریف کرده اند. شکنجه گران و جلادان رژیم از اعدام زنان مجاهد باردار و شکنجه مادران جلوی فرزندانشان دریغ نکردند. ولی متدهای وحشیانة رژیم ایران، نتایج مطلوبش را نداشت. از طریق مقاومت و پایداریشان، زنان مجاهدین تبدیل شده اند به سمبلهای امید برای زنان ایران و سایر نقاط خاورمیانه که در آن حقوق زنان تحت نام مذهب نقض می شود. هم اکنون، رژیم ایران به طور خاص بر روی هزاران تن از اعضای مجاهدین متمرکز است که ساکن کمپ لیبرتی می باشند، یک پایگاه متروکة نیروهای آمریکایی که در مجاورت فرودگاه بینالمللی بغداد قرار دارد. در میان آنها، هزار زن هستند، که خیلی از آنها بازماندگان زندانهای رژیم و سمبلهای مقاومتند. در دورة نخست وزیر سابق عراق، نوری مالکی (یک متحد نزدیک رژیم ایران) رژیم تهران موفق به اجرای چند حملة وحشیانه علیه مخالفین ایرانی شد و همچنین آنها را در معرض یک محاصرة تمام عیار پزشکی و لجستک قرار داد تا آنها را نابودکرده و یا وادار به رها کردن آرمانشان و تسلیم در برابر رژیم ایران کند.در حالکه هم اکنون مالکی دیگر در قدرت نیست، عناصر بازماندة دولت وی و وفاداران به رژیم ایران، کماکان کمپ را کنترل می کنند و به آزار و اذیت ساکنان آن ادامه می دهند، ساکنانی که مصمم هستند هدفشان مبنی بر برقراری آزادی و دموکراسی در ایران را دنبال کنند، بهرغم شرایط زندان گونهیی که به آنها تحمیل شده است.
ضرورت تغییر رژیم در ایران
به غیر از اینکه یکی از بیرحمانه ترین رژیمها در رابطه با حقوق زنان است، رژیم ایران اثبات کرده که یک تهدید رو به افزایش منطقه یی و جهانی است. علاوه بر نقض بیسابقة حقوق بشر، رژیم ایران به خاطر نقشش در حمایت و صادر کردن تروریسم به کشورهای منطقه شناخته شده است. دخالتهای رژیم ایران و تحریک تنشهای فرقه گرایانه در عراق و سوریه باعث رشد داعش شده است، یک گروه افراطی که مناطقی از این دو کشور را به اشغال خود درآورده است. رژیم همچنین در حال دهن کجی به تلاشهای جامعة جهانی برای مهار کردن جاه طلبیهای هسته یی آن است و تلاش می کند خود را در آستانة اتمی شدن حفظ کند. به این دلایل، تغییر رژیم در ایران یک فاکتور تعیینکننده در برقراری صلح و ثبات در منطقه خواهد بود. برانداختن ملاهای ایران از قدرت کلیدی مقابله با تهدید عمدة بنیادگرایی اسلامی است که هم اکنون در خاورمیانه گسترش یافته است.
این امری است که به دست جنبشی محقق خواهد شد که به حقوق زنان احترام گذاشته و آن را به عنوان کلید هر جامعه دموکراتیک میشناسد. هم اکنون، بیش از هر زمانی نیاز داریم که از حقوق زنان دفاع کنیم و آنها را در جنگ علیه افراطیگری و بنیادگرایی تقویت کنیم. همانطور که خانم رجوی بارها گفته است که رژیم ملاها در ایران به دست همین زنانی سرنگون خواهد شده که دههها مورد سرکوب قرار گرفتهاند.
مجله فوربز-25نوامبر2014(4آذر1393)