مجری : سال شصتو یک، تو اون اوج بحران منافقین و اینها، شدید فرمانده سپاه تهران، چه جوری شد.
حالا مقطع سختی بود دیگه، یعنی هنوز گروههای نظامی شکل نگرفته بودند، امنیت جا نیفتاده بود.
دهقان: خب درست است به همین دلیل هم اونها اون کارها رو شروع کردند دیگه.
یعنی ابتدا هم که اونها مخفی نبودند که اینها علن بودند بعداً وقتی که رفتند تو فاز نظامی بنا کردند به تشکلهای مخفی رو ایجاد کردند ولی تا اون موقع خب در دانشگاه چیز همین تربیت معلم توی مفتح هست، اینجا آقای ابریشمچی جلسه می ذاشت سخنرانی میکرد، همه بچههای طرفدار منافقین میاومدند یا دانشگاه شریف خود آقای رجوی اونجا برنامه می داشت همه میرفتند، سمپاتاشون توی خیابونها پیدا بودند مجله مجاهد دستشون بود یا سر تیمهاشون روشن بود بعد که تو فاز مخفی رفتند خب طبیعتا کار سختتر شد.
مجری: یعنی از خرداد شصت تقریبا. از اون موقع که وارد فاز مسلحانه شدند در اصل مخفی هم شدند.
مجری: بهعنوان کسی که بلاخره توی یک از بحرانیترین مقاطع بعد از انقلاب مسؤلیت امنیت تهران رو داشتید، خب فتنههای 78 و 88 هم جای خودش از اهمیت وافری برخوردار بودند، بعد امنیتیش چطور دیدید عملکرد همکاران خودتون رو تو جمع کردند این دو تا فتنه.
دهقان: ببینید بحث منافقین رو که نباید با این دو تا ماجرا یکی کرد یا از یک منظر بهش نگاه کرد. اونها اساساً آمده بودند که براندازی کنند اینها به یک مسیری کشانده شدند، دو تا بحث است یعنی اگه خاطرتون باشه برگردید توی تاریخ و اینها یک زمانی آقای رجوی گفته بود که ما میخواهیم بریم خدمت امام، امام به ما وقت نمیده. بعد امام توی سخنرانی علنی شون فرمودند که اگرمن بهانداز یک ذره آفتاب احتمال هدایت به این آقایون بدند من میرم پیششون حالا میخوام بگم پس اونها کلا ماهیتا متفاوت بودند، ضد نظام بودند، برانداز بودند، اقدام مسلحانه کرده بودند.