میلیونها نفر از مردم در پیشرفتهترین کشور جهان اسلام به زیر یوغ استبداد وحشیانه درآمدند.
درنتیجه دهها هزار مخالف سیاسی کشته و رژیم شروع کرد به صدور تروریسم در سراسر جهان.
کشورهای غربی از ربودن انقلاب که منجر به سرنگونی شاه در سال 1979 شده بود تا حدی نگران شدند، اما تلاش کردند که با حکومت ستمگر جدید به یک مصالحه دست یابند. اما بااینحال رژیم پاسخ آنها را با حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن 52 دیپلمات به مدت 444 روز داد.
هنگامیکه خمینی افراطگرایی خود را به عراق صادر کرد و جنگ سال 1980 را تحریک نمود، ایالاتمتحده درگیر در معاملات سلاح سایه با ایران بود.
از آن زمان، تأثیرات آن انقلاب بیش از سه دهه در خاورمیانه و در مناطقی که ملاها تروریسم موردحمایت خود را صادر کردهاند توسط غرب احساس شده است
مماشات با رژیم آخوندی صرفاً این رژیم را گستاخ ترکرده است. چیزی که در تهران شروع شد وضعیتی است که در حال حاضر مقابل جهان قرار دارد.
تروریستهای اسلامی – اقلیتی کوچک و کینهتوز هستند که دین صلحآمیز اسلام را ربوده و مخاطرات را افزایش دادهاند. آنها گروگانهای غربی را سر بریدند و به دفاتر یک مجله در پاریس حمله کردند و بخش عظیمی از عراق را در تلاش برای ایجاد یک "خلافتی" شبیه به ایران مورد تاختوتاز قراردادند
رویکرد فعلی در مقابله با بنیادگرایی تابهحال تأثیر معکوس داشته است، کسانی که مخالف آن هستند باید یک استراتژی پیروزمند را برای مقابله و شکست بنیادگرایی اسلامی توسعه بدهند.
بنیادگرایی اسلامی هیچ شکلی از تنشزدایی، خویشتنداری، محدودیت و یا اعتدال به رسمیت نمیشناسد، چراکه وجود ایدئولوژی عقبمانده خود را بستگی به توانایی جنگ دانسته و خواستهها و تمایلات خود را از طریق خشونت تحمیل میکند.
مردم ایران قیمت خیلی سنگینی پرداختهاند. بیش از 120000 زندانی سیاسی به دلیل مخالفت با قوانین ارتجاعی مذهبی در کشورشان اعدامشدهاند. مجاهدین خلق که اصلیترین مخالفان هستند بنیادگرایی مذهبی ملأها را رد کردهاند و از یک اسلام دمکراتیک و بردبار حمایت میکنند.
درسهای ارزشمندی که مردم ایران پس از سه دهه مبارزه با افراطگرایی اسلامی و تروریسم یاد گرفتهاند باید توسط غرب در مبارزه باهمان معضل بکار گرفته شود.
در ابتدا، مهم است که از بنیادگرایی اسلامی که جنگی علیه تمام بشریت برپا کرده است هم دو در ذات خود و در رفتار سیاسی آن تصویر داشته باشیم. بنیادگرایی اسلامی به دنبال از بین بردن آزادی، ارزشهای مترقی و دستاوردهای مدرن است چراکه در قالب مدرنیزه نمیتواند خودش را جا کند.
عملیات نظامی و اطلاعاتی برای مقابله با آن کافی نیست. یک دستگاه ارزشی باید حمایت شود که نشاندهنده روح واقعی آ ز اسلام، صلح و بردباری باشد.
دوم، ظهور و رشد گروههای بنیادگرا خود به خودی نیست. نیروهای افراطی اگر رژیم ایران که بهعنوان پدرخوانده تروریسم عمل میکند نبود بهشدت به حاشیه راندهشده بودند.
تهران تروریستها در سراسر جهان را آموزش و تعلیم میدهد و تجهیز کرده و به لحاظ مالی تأمین میکند. بنابراین هدف قرار دادن علائم کافی نخواهد بود. قلب این موضوع در تهران میزند و مردم ایران باید در گرفتاریشان در حذف این بنیادگراها از قدرت حمایت شوند.
و سوم، بنیادگرایی اسلامی یک ایدئولوژی سمی است که خودش به شکاف بین شیعه و سنی منجر نشده است. هر دو نوع افراطگرایان توسط همان ایدئولوژی مشمئزکننده که همان سطح از بربریت را حمایت میکند محدودشدهاند.
فقط در جنایات شبهنظامیان شیعه طرفدار ایران در عراق نگاه کنید. آنها همان بنیادگرایی را نمایش میدهند- اگرنه بدتر – نوعی از بربریت نمایش گذاشتهشده توسط ISIS است. با هر دو نوع افراطگرایی باید باهم برخورد شود.
در سوریه، جایی که در آن افراطگرایان برای خود یک بهشت امن ساختهاند، رژیم ایران از یک دیکتاتور که مردم خودش را قتلعام میکند حمایت میکند. سیاست فعلی آمریکا که چشمش را بر روی دیکتاتوری اسد بسته است، و فقط علیه داعش در سوریه میجنگد موضوع را حل نخواهد کرد. بنیادگراها به هجوم داخل سوریه تا زمانی که اسد قدرت را در منطقه با کمک تهران در دست دارد ادامه میدهند
دسیسه تهران در عراق نیز باید پایان یابد. عملیات نیروی قدس تروریستی که توسط شبهنظامیان مرگبار شیعه فرماندهی میشود، چرخه بیرحمانهای از جنگ فرقهای را به بهانه مبارزه با ISIS تشدید میکند.
مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مخالفان مقاومت ایران (شورای ملی مقاومت)، بهدرستی هشدار داد که همکاری با رژیم ایران در عراق آن را با یک سلاحی که صدبار از یک بمب هستهای کشندهتر است تجهیز خواهد کرد.
بهجای آن رژیم ایران باید از عراق و سوریه اخراج شود.
جنایاتی مانند قتل روزنامهنگاران در پاریس، قتلعام دانش آموزان در یک مدرسه در پاکستان و آتش زدن کل یک شهر در نیجریه تماماً بقایای همان ایدئولوژی است: اسلام بنیادگرا که قلب آن در تهران است.
برای 36 سال گذشته مردم ایران موضوع نقص وحشتناک حقوق بشر توسط رژیم حاکم بودهاند. اما آنها درسهای مهمی آموختهاند که میتوانند با سایر بشریت مدرن در جنگ علیه این شر به اشتراک بگذارند. جهان میتواند با آموختن این درسها و دوستی با حقوق مردم علیه بنیادگرایی، تروریسم و افراطیگری غلبه کند.
به قلم ناصر شریف
20 فوریه 2015