آرزوهای کوچک کارگران و عوامفریبی «دولت مستضعفین»

در آستانه فرارسیدن روز کارگر این طبقه زحمت کش و بی پناه در رژیم آخوندی بیش از همیشه در فشار و مضیقه قرار دارد. گفتگو و آشنایی با آنان نمونه های خوبی از ظلمی است که ارتجاع مذهبی تحت عنوان «دولت مستضعفین» به این انسانها شریف و محروم روا می دارد. خبرنگار آژانس ایران خبر در گزارش کوتاهی با سه تن از این نوع کارگران آرزوهای آنان را سوال کرده و پاسخها را درج کرده است. شنیدن و خواندن این آرزوها تفی است بر ریش و عمامه آخوندهای دروغپرداز و غارتگری که به نام «دولت مستضعفین» بیشترین ظلم را در حق آنان روا داشته اند.

ذیلا فشرده گفتگو با این کارگران را ملاحظه می کنید:
ـ مصطفی- 28 ساله: هر کسی بالاخره یک آرزوی دارد. آرزوی من زندگی خوب. آرزویم این است با همین حقوق 190 هزار تومانی لااقل در این کارخانه بمانم. فکر نمی کنم به آرزویی که ما کارگران داریم برسیم . این حداکثر آرزوی من است.
ـ داوود-33 ساله:  آرزو؟! بزرگ ترین آرزویی که داشتم این بود یک زندگی آروم و مفرح و بی دردسر داشته باشم که متاسفانه بهش نرسیدم و با شرایط ممکن و موجود الان فکر می کنم تا 100 سال آینده هم به این آرزو نرسم
ـ محسن-55 ساله: آرزوی من این است که بدهکاری هایم را صاف کنم همین.
ـ قاسم-36 ساله: آرزوی من هم مثل هر پدری آرزوی موفقیت فرزندانم را دارم. اما با این حقوق و وضعیت اقتصادی همیشه شرمنده شان شده ام.