روز پنجشنبه، 9 آوریل، علی خامنهای، " چارچوب تفاهم " منعقدشده در لوزان را مسخره کرده، آن را بهعنوان " هیچچیزی " که ارزش موضعگیری داشته باشد توصیف کرد. او دو ستونی را که چارچوب تفاهم به آن لولا شده رد کرد: برداشتن تدریجی تحریمها و بازرسیهای سرزده.
خامنهای گفت: تحریمها " باید همه باهم در همان روز توافق برداشته شود، نه شش ماه یا یک سال بعد ".
وی موضع طولانیمدت رژیم که سایتهای نظامی برای بازرسان خارج از محدوده هستند را تکرار کرد. او اصرار کرد "مقامات نظامی کشور ابداً مجاز نیستند که به خارجیها اجازه عبور از این مرزها و یا متوقف کردن توسعه دفاعی کشور به بهانه نظارت و بازرسی بدهند".
اظهارات وی در تضاد با آنچه اوباما یک هفته پیش در باغ رز در مورد " قویترین سیستم بازرسیها و شفافیت برای هرگونه برنامه هستهای که در تاریخ مورد مذاکره قرارگرفته " بود و در تناقض با نسخه ایالاتمتحده از توافق چارچوب بود که گفت: " ایران باید اجازه دسترسی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بررسی سایتهای مشکوک و یا اتهامات یک مرکز مخفی غنیسازی، تأسیسات تبدیل، تأسیسات تولید سانتریفیوژ و یا تأسیسات تولید کیک زرد در هر نقطه از کشور بدهد “.
سه نتیجهگیری را میتوان از سخنان خامنهای کرد که بخش بیشتر آن توسط رئیسجمهور حسن روحانی تکرار شد.
اول، تحریمها رژیم را فلج کردهاند. خامنه ای برای برداشتن تحریمها بسیار بیچارهتر از زمانی است که مذاکرات شروع شدند. رهبر احساس تهدید توسط جمعیت خود میکند. بهاینترتیب، تحت هیچ شرایطی نباید ایالاتمتحده داد از تحریمها، تنها اهرم آن در برخورد با تهران، دست بردارد.
دوم، رهبر هیچ قصدی برای ترک برنامه سلاحهای هستهای ندارد. او برای خرید زمان، به دنبال امتیازات بیشتر و باز نگهداشتن مسیر به بمب، مصمم است.
اظهارات او که " اگر حذف تحریمها بستگی به فرآیندهای دیگر دارد، پس چرا ما مذاکرات را شروع کردیم؟ " بدان معنی است که او میخواهد بدون انطباق با شرایط مطرحشده توسط جامعه بینالمللی تحریمها برداشته شود.
نقش دوحزبی از سوی کنگره برای ارائه اهرم اضافی که در حال حاضر رئیسجمهور فاقد آن است حیاتی است.
سوم، تنها راه برای ایالاتمتحده و شرکای بینالمللیاش برای جلوگیری از مسیر ایران به بمب هستهای واداشتن آن به پیروی از تمام قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است. اگر P 5 + 1 دنبال کردن مذاکرات را انتخاب کند، باید در توافق نهایی جامع روی موارد زیر اصرار کند:
- با توجه به سابقه سه دهه انکار، فریب و دورویی تهران، باید آن را روشن کند که هزینه برای کوچکترین نقض افزایشی سنگین و بهسرعت قابلاجرا خواهد بود. در غیر این صورت، صرف امضای این توافقنامه، اگر اتفاق بیفتد، تنها اطمینان حاصل میکند که تهران یک دور دیگری از بازی پوسته هستهای بازی میکند. استاندارد برای بازرسی باید بازرسی سرزده، بدون امکان ایران بهحق وتو و یا کش دادن این روند باشد. باید دسترسی فوری و کامل به پارچین، ستاد سپند و سایتهای لویزان-3، در بین سایر موارد بدهد. همچنین، آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید دسترسی به اسناد بسیار مورد درخواست و همچنین دانشمندان هستهای، ازجمله محسن فخری زاده داشته باشد.
- تهران باید پاسخ رضایتبخش به یک دوجین مسائل مهم مربوط به ابعاد نظامی احتمالی (PMD) در یک دوره کوتاه زمانی بدهد. این باید یک عنصر مرکزی از هر سیستم رعایت انطباق باشد. عدم انجام این کار باید منجر به اقدامات تنبیهی اضافی شود.
- ذخایر اورانیوم غنیشده را میتوان اگر به خارج از کشور حمل شود بهطور قابلتوجهی کاهش داد. گزینههای دیگر میتواند راه را برای تقلب و انکار نتیجه در نظر گرفتهشده باز کند.
نوشته علیرضا جعفر زاده
تاریخ انتشار 13 آوریل 2015