وی در ادامه افزود: «از 28 مورد تحریم امریکا علیه کشور ما در موضوعات مختلف اقتصادی و غیراقتصادی، پنج مورد مربوط به بحث هستهای است و در صورت ضمانت اجرایی برای توافق، رفع تحریم مربوط به پنج مورد هسته ای است و موضوعات دیگر باقی میماند. ناکارآمدی شرکت ها و مشکلات داخلی ربطی به خارج از کشور ندارد و برخی در کشور ما سوء مدیریت و ناکارآمدی خود را پشت تحریم ها پنهان می کنند».
ترجمان این سخن آنکه اقتصاد تک پایه ای ایران که بشدت به نفت وابسته است، بحدی دچار تلاطم و مصیبت است که حتی با برداشتن تحریم ها نیز چشم انداز امیدی برآن متصور نیست. تعطیلی زنجیری کارخانه ها و واحد های تولیدی به موازات روند روبه رشد تورم و افزایش بی سابقه بهای ارزهای خارجی تماما تائیدی براین ادعا است. برای نمونه خبرگزاری حکومتی ایلنا (3 اردیبهشت 1394) گزارش کرد: «مجتمع فولاد البرز در استان قزوین که در زمینه ساخت و تولید انواع میلگرد فعالیت دارد به دلیل آنچه کمبود مواد اولیه تولید و بحران در منابع مالی عنوان میشود، موقتا از روز دوشنبه سیام فروردین ماه تا حداقل روز شنبه پنجم اردیبهشت ماه موقتا تعطیل اعلام شده است و 190 کارگر شاغل در این واحد تولیدی با 4 ماه حقوق معوقه به همراه عیدی سال 93 هم اکنون بلاتکلیف هستند».
همچنین از بیانیه زهرخوران لوزان نیز می دانیم که اساسا در کوتاه مدت امیدی به برداشتن تحریم ها نیست، زیرا سیستم طرحی شده برای تحریم ها بقدری پیچیده می باشند که در بهترین حالت حداقل بین 10 تا 15 سال طول خواهد کشید، تا تمامی آنها برداشته شوند. در این رابطه وزیر اقتصاد در دولت آخوند روحانی (16 فروردین 1394) نیز با بیان جملات مشابهی، آب پاکی بردستان رئیس خود ریخت و در واکنش به ابراز امیدواری کاذب شماری از فعالان اقتصادی حکومت برای دوران پس از توافق احتمالی هستهای گفت: «همه مشکلات اقتصادی با رفع تحریمها حل نمیشود. اگر چه با حذف تحریمها شرایط مناسبتری برای اقتصاد ما فراهم میشود، اما این به آن معنا نیست که ما از وضعیت رکودی و تورمی که سالهای طولانی و به صورت مزمن با ما همراه بوده است، رهایی پیدا خواهیم کرد».
۴اردیبهشت ۱۳۹۴