در رابطه با نرخ روبه رشد فقر در کشور رئیس سازمان بهزیستی (خبرگزاری حکومتی ایلنا 16 اردیبهشت 1394) گفته است: « در سال 84 خط فقر در ایران 3,11 بوده است، در حالی که در سال 91 خط فقر در جامعه شهری 30 درصد و در جامعه روستایی 40 درصد بوده است. همچنین بانک جهانی اعلام کرد که خط فقر در ایران در سال 76، 20 درصد بوده است، اما این موضوع در حال گسترش است».
درآذرماه گذشته سازمان ملل متحد نیز با ارئه گزارشی (سایت حکومتی خبرآنلاین 18 آذر 1393) از وضعیت فقر در حاکمیت ولی فقیه اعلام کرد: « 25.1 درصد از جمعیت ایران در زاغه ها زندگی می کنند. به عبارتی این میزان، می شود یک چهارم از جمعیت 77 میلیون نفری کشور».
همچنین یک کارشناس مسائل اقتصادی رژیم چرخه رشد فقر در حاکمیت آخوندی را این چنین توضیح می دهد (سایت حکومتی قدس آنلاین 16 اردیبهشت 1394): « وقتی خانواده فقیر است، فرزندان از دسترسی به حداقل ظرفیتهای رشد بازمیمانند، عموما این نوع خانوارها از سوءتغذیه که از رشد ذهنی کودکان ممانعت به عمل میآورد، در رنج هستند. چنین خانوادههایی نوعاً از آموزش و پرورش مناسبی نیز برخوردار نبوده و به همین دلیل نمیتوانند ظرفیتهای انسانی خود را رشد دهند و در نتیجه در آینده نخواهند توانست، شغل مناسبی به دست آورده و همچنین دستمزدی پایین نیز دریافت خواهند کرد؛ بنابراین فرزندان این خانوارها در آینده در شرایط فقر قرار میگیرند، لذا چرخه فقر در میان آنان تداوم پیدا کرده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود». وی سپس با ارئه آمار فقر می افزاید: «آمارها نشان می دهد که در بالغ بر 25 درصد خانوادههای فقیر کشور یعنی یکچهارم آنها بیش از دو نفر کار میکنند، اما مجموعه دریافتی آنان آنقدر نیست که بتوانند تغذیه کافی فراهم کنند و یا آنکه قادر باشند، از خط فقر مطلق خارج شوند که این آمار قابل توجه است؛ زیرا به آن معناست که در بیش از 25 درصد خانوارهای فقیر کشور بیش از دو نفر کار میکنند، اما به دلیل نازل بودن دستمزدشان توانایی تامین حداقلهای زندگی یک خانواده را ندارند که طبیعتاً این موضوع میزان آسیبپذیری در خانوادههایی را که تعداد بیکاران آنها بیشتر است، افزایش خواهد داد».