در مورد زندگی افتخارآفرین عماد رام، که در واقع از زندگی هنری او جدا نمی تواند باشد، در گذشته مطالبی خدمت هم میهنان هنردوست ارائه کرده ام. اما در این نوشتة کوتاه برآنم سیمای پرفروغ این هنرمند وارسته را در لابه لای ملودیهای صمیمی و انسانی آثار سرسبز و نشاط آفرین او، به اختصار، بیان کنم.
بسیاری بر این باورند که خلاقیت، طراوت و روح زندگیبخش که در کلیه کارهای عماد به گوش می خورد، اصل پایه یی و راز و رمز ماندگاری و جاودانگی اوست. عماد با اتّکا به همین سرچشمه پایان نابدیر خلاقیت و ابتکار که در روح او موج می زد، توانست ویژگی یگانه خویش را در قالب زیباترین نغمه های روان در موسیقی خود به گوش جان دوستداران موسیقی برساند.
عماد با تکیه بر دانش و شناخت عمیق از موسیقی سنتی ایران و تلفیق آن با موسیقی فولکلوریک نواحی شمال ایران، سرزمینی که از آن برخاسته بود و با آن انس و خوی وصف ناپذیری هم گرفته بود، ترانه های بسیار زییایی در همین فرم از خود به یاد بگذارد. ترانه هایی که با گذشت زمان هیچگاه رایحه دل انگیز خود را از دست نداده و همچنان بر جان می نشیند. امتزاج موسیقی محلی با موسیقی ایرانی همیشه مورد نظر هنرمندان بزرگ در موسیقی کلاسیک جهان بوده و بسیاری از بزرگترین آثاری که در پهنه موسیقی کلاسیک آفریده شده وامدار موسیقی فولکلر نواحی خود بوده اند. در ایران هم این امر مورد نظر موسیقیدانان نامدار بوده است. بزرگانی همچون پرویز محمود، مرتضی حنانه، حسین دهلوی و برخی دیگر در این زمینه دستاوردهای بزرگی داشته اند. عماد به خوبی توانست با دمیدن روح سرسبز و زندگی بخش این موسیقی در کالبد موسیقی سنتی ایران موسیقی زیبای ایرانی را غنای دلپذیری ببخشد. بر همین منوال عماد با ابتکارات خاص خود موسیقی عامه پسند را هم سرو سامان داد و با مهارت و ذوق سرشارش توانست با ابتذال این نوع خاص موسیقی عوام پسند مقابله کند و در عوض با خلق ترانه هایی در این حال و هوا خدمت شایانی به رشد و ارائه موسیقی سالم به جامعه ایران بنماید. همچنان که همگان آگاهند، از پدیده های شوم و زیانبار فرهنگ فاسد دوران رژیم گذشته، ترویج موسیقی کاباره یی و عدم حمایت از موسیقی سالم ایرانی بود که می رفت به نیستی و نابودی کشیده شود. در این مسیر اهتمام و تلاش خستگی ناپذیر موسیقیدانانی چون عماد که هم سراینده و هم اجراگر آثار خویش بود برای مبارزه با آن تفکر و شکل منحط حاکم بر روح موسیقی ایرانی آن روزگاران در خور ستایش است.
عماد در اداره کل فعالیتهای هنری وزارت فرهنگ و هنر آن دوران و در جایگاه سرپرست و رهبر یکی از ارکسترهای خوب آن وزارتحانه خدمات درخشانی ارائه کرده که کارنامه آن امروزه همواره عماد را در مقام یک موسیقیدان تراز اول ایران در تارک موسیقی ایران قرار می دهد. سالهای سال مردم ایران آن چهره صمیمی و گرم و مهربان عماد را در تلویزیونهای سیاه و سفید خود مشاهده کرده و با آثار او زیسته اند. به همین دلیل عماد به عنوان چهره یک هنرمند مردمی و متعهد، همیشه فاتح قلوب شنوندگان آثارش بوده است. این ویژگی مردم دوستی و مهر در همه کارهای او ساری و جاری است. ساروی خونگرمی که بی خویش و با مهر می سرود و می نواخت و با صدای یگانه اش بر روح و روان دلهای پاک و بی آلایشی همچون خود زیباترین نغمه های هستی را ترنّم می کرد.
علاوه بر قدرت سرایش و پرداختن در امر نغمه سرایی و ملودی پردازی، عماد یک استاد مسلّم و بی همتا در قلمرو نوازندگی فلوت بود. بی اغراق هنر نوازندگی خارق العاده عماد در نواختن این ساز غربی موجب تحسین و غرور هر هنرمند ایرانی است. عماد قادر بود با این ساز که اتفاقا یکی از انواع سازهای بادی مهجور در اروپا هم می باشد، ظرائف و بیچیدگیهای خاص موسیقی هنری ایران را به بهترین شکل ممکن اجرا کند. او همه حالات و تمهیدات موسیقی سنتی را که نیازمند اجرای فواصل ربع برده که مخصوص موسیقی ایرانی است با مهارت وصف نابذیری بیان میکرد. این تبحر و تسلط چشمگیر در نوازندگی فلوت و خدمتی را، که عماد برای ایرانی سازی این ساز غربی انجام داد، بدون تردید می توان در شمار و کنار تلاشهایی که بزرگانی چون صبا و وزیری برای اجرای آثار اصیل ایرانی بر روی ویلن کرده اند متواضعانه ستود.
سالها عماد در این زمینه با بزرگانی چون استاد بی بدیل تنبک شادروان حسین تهرانی و یگانه قلمرو سنتور استاد بزرگ موسیقی فرامرز بایور- که متاسفانه در بستر بیماری جانکاهی است و از خداوند شفای عاجلش را خواهانیم- همکاری درحشانی داشته است. از جمله ارزنده ترین دستاوردهای عماد در غربت و در درون جنبش مقاومت ایران، مجموعه یی از همنوازیهای فلوت با ارکستر بزرگ است که در آنها عماد این بخش از شایستگی خود را به زیبایی سروده و اجرا کرده است. هم میهنان ما همیشه در طول بیش از یک دهه گذشته شاهد هنرنمایی این هنرمند ارزنده در صحنه ها و کارزارهای مختلف در اقصی نقاط جهان بوده که عماد چگونه تا وابسین دم حیات بر فروغش هنر و انسانیتش را در طبق اخلاص نهاده بود و بی چشمداشت نثار میکرد. خنیاگر بیر ما صدای منحصربفردی هم داشت که گرما و محبت همیشگیش الهام بخش بسیاری از خوانندگان موسیقی مدرن ایران است و به تصدیق همگان خیلی ها در این زمینه وامدار اویند. تنالیته بم و نرم و بسیار گرم و برحسٴ عماد، امیخته با ملودیهای روان و انسانی او که گاه با نغمه ساز آسمانیش همراهی میشد ترکیب بدیع و شگفت انگیزی در موسیقی ایران ایجاد کرده که بدون تردید عماد را در زمره یکی از برجسته ترین فرهنگسازان این مرز و بوم در اعماق روح و جان مردم فرهنگ برور ایران جاوادنه کرده است،
خنیاگر نیک نهاد و بهشت طینت ما آزاده یی از دیار انسانیت، معرفت و باکی بود که بحق دکتر منوچهر هزارخانی در مراسم بزرگداشتش از او به عنوان سمبل «نجابت» و انسانی که به قاموس این کلمه معنی میبخشد یاد کرد. یادش گرامی باد.
(نشریه مجاهد، شماره 773 ـ ضمیمه «ندا»، 17آبان 1384)