توجه شما را به قسمت پایانی این گزارش و گزیده یی از سخنرانیهای ایراد شده دراین کنفرانس جلب میکنیم:
سفیر رابرت جوزف - معاون پیشین وزارت خارجة آمریکا و نماینده ویژه در امور منع گسترش تسیلحات اتمی در این کنفرانس پس از سناتور تام کاتن به سخنرانی پرداخت:
مارک از شما متشکرم و همچنین از سازماندهندگان و اسپانسرهای سنا الان 12 سالست که مذاکرات در حال انجام است. و اگر شما فکر میکنید که ما میتوانیم جامعه بین المللی را در مورد تحریمات و سایر موضوعات بسیج کنیم، بخصوص روسیه و چینی ها را که چینی ها نیز در پشت روس ها مخفی شده اند، موفق باشید. علاوه بر این ما حتی نمیدانیم که خط شروع کجا است. رژیم ایران در 12 موضوع که دارای ابعاد بالقوه فعالیتهای نظامی است، برای ما کارشکنی کرده و چوب لای چرخ گذاشته است. اینها فعالیتهایی است که شامل طراحی کلاهکهای هستهای است. آنها به طور مرتب ظاهراً قول میدهند، ولی به آن پایبند نبودهاند و هیچ دلیلی وجود ندارد که به آن عمل کنند، بهخصوص اگر فشارها برداشته شود. و حتی ظاهراً یک توافق اساسی راجع به غنیسازی 20 درصدی اورانیوم که در حالت اکسیدی است و در حال حاضر در اراک در حال انجام است نیز وجود ندارد. پروتکل الحاقی به اضافه سایر اقداماتی که در بیانیة مطبوعاتی کاخ سفید ذکر شده مثبت است. بهتر است که شفافیت بیشتری وجود داشته باشد. این خوب است که (رژیم) ایران متعهد به التزاماتش باشند، ولی حتی اگر به تعهداتش پایبند هم باشد، بدون قبول این که در هر زمان و هر مکان بازرسان دسترسی به تأسیسات و تهیة اسناد و مشاهدات داشته باشند، ما قادر نخواهیم شد تأیید را انجام دهیم.
طنز مسئله این است که این قرارداد بنام منع تکثیر هسته ای دارد انجام میگیرد درصورتیکه عملکردی ضد آن دارد. همچنین از نظر من امضای این قرارداد باعث افزایش بی ثباتی در منطقه خواهد شد. همچنانکه می بینیم منطقه صلح آمیزی در اطراف ایران نداریم. بنگرید که رژیم ایران دارد چکار میکند چه در سوریه چه در لبنان و چه در عراق ، چه در یمن ...
این باعث جری تر شدن ملا ها درتهران میشود و همچنین به ملا ها اطمینان میدهد که آنها قادر خواهند بود که بیشتر هم سرکوب کنند، بصورت فوق العاده ای سرکوبگر شده است و ترسی نداشته باشد که دخالت خارجی هم بکند. این درسی بود که ملا ها از لیبی گرفتند. قذافی از برنامه هسته ای خودش صرفنظر کرد. سرنگو ن شد و کشته شد. آنها همان اشتباه را تکرار نخواهند کرد. این آن چیزی است که خودشان میگویند. و بنا بر این بدلیل همه آن دلایل من فکر میکنم وقتی ما از جزئیات موافقتنامه صحبت میکنیم اینکه آیا قابل تأیید باشد و یا اینکه ما مانیتورینگ را در بعضی از موارد مشخص داشته باشیم باید یک تصویر کامل استراتژیک در ذهن داشته باشید و مایلم که زمانی در باره آن صحبت کنم. متشکرم
سخنران بعدی این کنفرانس دکتر اولی هاینونن معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدیر بخش عملیاتی آژانس و مسئول پروندة اتمی رژیم آخوندی بود.
اولی هاینونن از فنلاند محقق ارشد علوم و روابط بینالمللی در مرکز بلفر در دانشکده امور دولتی در دانشگاه هاروارد، بهمدت 27 سال در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین کار کرده و از جمله معاون مدیرکل آژانس و رئیس بخش پادمانهای آن بوده است. وی همچنین مسئولیت گروههای بازرسان را در تحقیقات دربارة برنامههای اتمی موجب نگرانی حکومتهای مختلف، بر عهده داشته و از جمله تأسیسات اتمی رژیم ایران، کره شمالی و سوریه را مورد بازرسی قرار داده و رهبری اقدامات آژانس برای یافتن و از بینبردن شبکههای توسعة اتمی را نیز عهدهدار بوده است.
دکتر اولی هاینونن معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت:
از همه متشکرم. الآن بعد از ظهر است و لذا بعد از ظهر همة شما بخیر. بله این (بازرسیها) چالش بزرگی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و در واقع همة موضوع حول پول نیست. معمولاً آژانسها وقتی درخواست میکنند، دنبال منابع مالی هستند یا دنبال پرسنل بیشتر میگردند. اما اینجا آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیاز به ابزار دارد، زیرا فکر کنید که آژانس برای تصدیق راستی آزمایی به چه چیزهایی نیاز دارد؟ آنها به سه چیز نیاز دارند. یک عامل شناسایی، یک عامل بازدارنده و یک اعمال قرارداد برای اطمینان از میزان پیروی. هر سه اینها به یکدیگر وصل است. اینها چیزهایی است که باید بهخاطر داشته باشیم.
از لحاظ کشف و شناسایی، آژانس ابزار بسیار خوبی دارد، توافقنامههای تضمینی یعنی پروتکل و حالا هم ما قول اعمال پروتکل الحاقی تقویتشده را داریم که هنوز باید تعریف شود.
بگذارید به موضوع شناسایی برگردیم. اول از همه، باید به چهارچوبهای زمانی مختلف نگاه کنیم. زیرا مقررات با زمان تغییر مییابد. نیمة سال اول در رابطه با شکل دادن پایهها خواهد بود و برای این کار باید از طرف (رژیم) ایران بیانیهیی در دست باشد تا موقعیت اولیة آنها معلوم شود که (رژیم) ایران دقیقاً چه چیزهایی دارد و یا اینکه آنها مدعی هستند که چه چیزهایی دارند؟ و در این راستا، پروتکل الحاقی تقویت شده همچنین بایستی تبدیل به یک روند رسمی اعلامشده بشود.
حال بعد از اینکه ما بیانیة اولیه رژیم ایران را در اختیار داشتیم، آنگاه آژانس باید یک راستیآزمایی کامل انجام دهد و از نظر من یکی از مهمترین موضوعات تعداد سانتریفیوژهایی است که رژیم ایران در حال حاضر دارد. ما میدانیم که تقریباً 19 هزار در نطنز و فردو جمعاً وجود دارد. اما سئوال این است که آیا این تعداد همة سانتریفیوژهایی است که آنها دارند یا خیر؟ زیرا این موضوع رابطة مستقیم با زمانبندی نقطة گریز دارد که همه راجع به آن صحبت میکنند. زیرا این نقطة گریز یکساله بر اساس یک محاسبة ریاضی بر پایة تعداد اعلام شدة سانتریفیوژها است که در نظنز و فردو است، اما اگر تعداد دیگری از سانتریفیوژهای پیشرفته تر در نقاط دیگر وجود داشته باشد، موضوع فرق میکند و قطعاً روی زمان نقطة گریز تأثیر جدی میگذارد.
بنا بر توافقنامة جامع امنیتی و پروتکل الحاقی، دسترسی آژانس به سایتها مقداری محدود است و اینجا جایی است که پروتکل الحاقی تقویتشده ضروی میشود. و برای انجام صحیح این کار، آژانس باید حق دسترسیهای بیشتری داشته باشد. این پروتکل الحاقی تقویتشده باید بهنحوی تنظیم شود که بازرسی سرزده باشد. بازرسیها نباید به این نحو باشد که شما مجبور باشید از یک روند طولانی عبور کنید و بخواهید به طرف مقابل بگویید، من میخواهم به این محل به این و آن دلیل برای بازدید بروم. لذا باید دسترسی آزادانه به اطلاعات، سایتها، ابزار، افراد و مواد وجود داشته باشد. بدون این دسترسی، موفقیتی در کار نخواهد بود. این نکات باید در مذاکرات مورد توافق قرار بگیرند و رژیم ایران نیز باید این حقوق را رسماً اعلام کند.
برای اینکه همة مسیرها به دستیابی به قابلیت سلاح هستهیی بسته شود، فکر میکنم ما ساده انگار خواهیم بود اگر بگوییم که این مسیر فقط از طریق رآکتور اراک است، فقط فردو، فقط نطنز یا فقط مسیر مخفی است. در واقع میتواند مخلوطی از آنها باشد. قطعاً اورانیوم و پلوتونیوم از یکدیگر جدا هستند. لذا نظام بازرسی باید طوری تنظیم شود که (رژیم) ایران را از این راهها باز دارد بهنحوی که متوجه شوند، اگر این کار را بکنند ریسک عظیمی وجود دارد و اگر این اقدامات را انجام دهند و دستشان رو شود، عواقبی در پی خواهد داشت.
و در اینجا درس دومی وجود دارد و آن در رابطه با تبعیت از طرح اقدام مشترک است. وقتی آنرا میخوانید، آنطور که من آنرا میخوانم، میبینید که رژیم ایران بهطور کامل از آن تبعیت نکرده است. در واقع رژیم ایران در تمام این مدت یک سال و نیم، همواره میزان اورانیوم هگزافلورایدش را مافوق حد مجاز نگه داشته است. قرار بود تقریباً هفت و نیم تن باشد، اما هشت تن است و در واقع میزانی که مازاد بر قرارداد نگه داشته (۵۰۰ کیلو) بیشتر از آن حدی است که نهایتاً بایستی داشته باشد، یعنی ۳۰۰ کیلو. و این درسی است که از گذشته بهدست میآید، همة خطوطی که طی 12 سال گذشته از آن عبور شده است. پس وقتی این قرارداد امضا شود، هیچ بحثی روی پارامترها نباید باشد. بلکه بایستی هر چیزی که در قرارداد آمده است، دقیقاً همانها اعمال شوند.
نکتة آخر در رابطه با اراک خواهد بود، از آنجایی که رآکتور اراک سوخت اورانیوم دارد، قانون فیزیک میگوید که این رآکتور، تولید پلوتونیوم خواهد کرد، چه بخواهید چه نخواهید. پس فکر میکنم مهمترین نکته این است که مشکل پلوتونیوم تنها به عقب خواهد افتاد، زیرا بعد از سال پانزدهم هیچ محدودیتی برای رآکتورهای آبسنگین نیست و به همین خاطر است که رژیم ایران سعی میکند، مسیر رآکتور آب سنگین اراک را باز نگه دارد. در همینجا صحبتهایم را به پایان میبرم. متشکرم.
سفیر جوزف دیترانی رئیس سازمان «اتحاد اطلاعات و امنیت ملی»، مشاور ارشد پیشن مدیراطلاعات ملی آمریکا، مدیر پیشین مرکز ملی ضد اشاعة (تسلیحاتی) و فرستادة ویژه در مذاکرات شش کشور با کرة شمالی سخنران بعدی این کنفرانس بود . او گفت:
سناتور تیلیس، با تشکر از شما که اینجا حضور دارید و همة کارهایی که در این رابطه انجام میدهید، همکاران من در این پنل، با تشکر که اینجا حضور دارید. اجازه بدهید بگویم که ما از مذاکرات با کرة شمالی نکات خیلی زیادی یاد گرفتیم. آنها به پیشرفتهای هسته یی خود برای مدت طولانی ادامه دادند، اما به این معنی نیست که نمیتوان بصورت معنی داری دوباره وارد گفتگوها شد. بهشرط اینکه یک تعهد واقعی از جانب طرف مقابل وجود داشته باشد تا کاری را که میگویند بطور واقع انجام دهند. این مسئله کلیدی است. نظارت و راستیآ زمایی. روشن است که موضوع کلیدی نظام نظارتی و راستی آزمایی است. آیا دسترسی نامحدود داریم؟ در مورد مسئلة حاکمیت که رژیم ایران میگوید نمیتوانید به آن دسترسی داشته باشید، در این رابطه چه کار داریم میکنیم؟ به این موضوع چه طور میپردازیم؟ دکتر هاینونن، شما به این اشاره کردید و سفیر جوزف شما هم همینطور، بنابراین اینها موضوعات کلیدی هستند. نظارت و راستی آزمایی. نه تنها دسترسی به تأسیسات، این به معنی دسترسی به افراد، دانشمندان و دسترسی به اسناد است. در کرة شمالی، از نظر من، این موضوع بسیار سادهتر از ایران است. در ایران صحبت از 18 سایت در 9 مکان مختلف است که ما از آن اطلاع داریم و اعلام شده اند. بنابراین، آژانس باید مستمراً در صحنه باشد.
باید به تحریمها هم اشاره کنم. نباید تحریمها را رها کرد. این یک برگ کلیدی است، این یک اهرم کلیدی است. اگر فوراً این را رها کنید، چیز زیادی برای معامله با آن در اختیار ندارید.
به اقدامات منطقه یی آنها نگاه کنید. به روابط آنها در منطقه نگاه کنید. این مهم است. باید به نیات آنها نگاه کنید. وقتی مسائلی در یمن، عراق، سوریه و شما به حزب الله اشاره کردید، وقتی به سپاه پاسداران و تلاش برای سوء قصد علیه سفیر عربستان در آمریکا نگاه میکنید که توسط نیروی قدس سپاه پاسداران برنامهریزی شده بود، ما با چه چیزی در اینجا مواجهیم؟
همچنین به گزارش اخیر مدیرکل آژانس به شورای حکام در ژانویة 2015 اشاره کنم. وقتی به این گزارش نگاه میکنید و همچنین به گزارش قبلی نگاه میکنید، خیلی قوی است که بشنویم، بازرسان آژانس میگویند، ما دسترسی نداریم. آنها به ما دسترسی نمیدهند. آنها دارند از زبانی استفاده میکنند که غیر قابل باور است. نگاه کنید: «آژانس همچنان نسبت به احتمال وجود فعالیتهای اعلام نشدة هسته یی در سازمانهای نظامی رژیم ایران، از جمله در مورد توسعة یک کلاهک نظامی برای یک موشک نگران است». این همین طور ادامه دارد. افراد دارند در این رابطه صحبت میکنند و من شنیده ام گزارشی از انگلستان است که در مورد راه های تأمین مواد است که این هم بسیار مهم است. به گفتة سفیر جوزف و دکتر هاینونن، رژیم ایران اکنون میتواند سانتریفیوژهای بسیار پیچیده را تولید کند و میتواند به سطح بسیار بالایی برود و سرعت بسیار بالایی داشته باشد، اما هنوز نیاز به آن راههای تأمین مواد دارد. این به ما چه میگوید؟ این نیات آنها را بهطور کاملاً واضح نشان میدهد. حتی الآن در میان مذاکرات آنها به طور آشکار در حال انجام این کار هستند. یعنی بهدنبال موادی هستند که سانتریفیوژهای پیشرفته تر تولید کنند.
سفیر مارک کنیگزبرگ در پایان این کنفرانس گفت:
با تشکر. در پایان میخواهم با اجازة شما خودم نکاتی را بگویم، من 40 سال پیش بهعنوان وکیل و دیپلومات شروع به مذاکره حول توافقهای مختلف کردم. وقتی برای اولینبار در ارتباط با جامعة ایرانیان مقیم آمریکا قرار گرفتم، افتخار این را داشتم که با خانم رجوی دیدار کنم. بهیاد داشته باشید که به میراث حزب دموکرات و نقش خود در اینجا به عنوان یک مشاور سیاست خارجی افتخار میکنم. این یک مسیر دو حزبی بوده که بالأخره خواستة اصیل مردم ایران را برای تغییر رژیم درک کنیم.
رژیم ایران یک تهدید جدی برای مردم خود و همچنین متحدین و مردم آمریکا است. این کنگره بود، نه دولت ما، که تحریمها را اعمال کرد که رژیم ایران را پای میز مذاکره آورد. این کار جامعة ایرانیان مقیم آمریکا بود که کنگره را بیدار کرد.
این یک جلسة بسیار عالی بود. متخصصین بسیار زیادی اینجا بودند. من که امروز خیلی چیزها آموختم. امیدوارم که برای شما هم اینطور بوده باشد و از شما تشکر میکنیم که حضور پیدا کردید.
6می 2015