حاشیه نشین ها همان بخش محروم جامعه هستند که در بیان عام به آنها آلونک نشین، زاغه نشین، گود نشین گفته و محروم از حقوق اجتماعی و شهروندی در دایره ای از بزرگ شهرها بدون آب و برق و فاضلاب و تمامی خدمات شهری، زندگی می کنند.
بخش بزرگ و محروم جامعه که اغلب بدلیل فشارهای مالی، بیکاری، تهی دستی و فقر و و نبود امکانات درمانی و آسایشی به امید سراب و یا برای یافتن لقمه نانی روانه شهرها شده اند. در نظام چپاولگر و استثمارگر آخوندی این بخش هرگز امکان و توان جذب در نظام اقتصادی و اجتماعی را ندارند و به دلیل بی برنامگی و سردرگمی حکومت، متاسفانه بعنوان زائده ای رانده به حاشیه جامعه به آنها نگریسته می شود.
معاون آخوند روحانی در بخش روستایی و مناطق محروم که ظاهرا باید حامی اقشار ضربه پذیر باشد، در سخنانی غیظ و کین نظام آخوندی علیه این بخش محروم در جامعه را این چنین بیان می کند: «این افراد نظم پذیر نیستند و به این ترتیب این حاشیهنشینیها جز هزینه برای نظام هیچ چیز به بار نیاورده است».
این کارگزار حکومتی در ادامه (خبرگزاری حکومتی ایسنا 29 تیر 1394) با اشاره به نرخ حاشیه نشین ها در کشور می افزاید: «در حال حاضر حداقل بیش از ۱۱ میلیون حاشیه نشین در کشور وجود دارد و در شهرهای بزرگی چون مشهد، اهواز و تهران نیز بیش از ۳۰ درصد جمعیت حاشیه نشین هستند».
وی در ادامه بی برنامگی حکومت آخوندی در سروسامان دادن به وضعیت وخیم روستائیان را که بخش بزرگی از حاشیه نشینان را تشکیل می دهند، این چنین بر می شمارد: «در حال حاضر روستاها دارای سرمایههای انسانی و پتانسیل فراوان برای کشور هستند اما متاسفانه در سالهای اخیر از پتانسیلهای موجود در آنها غافل بودهایم؛ برای مثال بیش از ۹۰ درصد معادن کشور در حوزههای روستایی قرار دارند که این مسأله خود نشان دهنده پتانسیلی عظیم در روستاهای کشور است. همچنین کشت گندم و میوهها، مجتمعهای دامی و غیره همگی در روستاها قرار دارد».