روز چهارشنبه، تنها سه روز بعد از سفر اُستانی حجتالاسلام حسن روحانی به کُردستان، نیروهای امنیتی به مسجد مُسلمانان سُنی در منطقه پونک تهران یورش برده و این مرکز دینی اقلیت مزبور را ویران ساختند.
جلوگیری از مُسلمان سُنی در اجرای آیینهای مذهبی خود در حالی صورت میگیرد که در دیگر صحنههای زندگی اجتماعی نیز رژیم مُلاها تلاش میکند آنها را به حاشیه و بر لبه پرتگاه زیستفرهنگی، اقتصادی و سیاسی براند و بیثباتی دایمی را به ابزاری برای کُنترُل آنان بدل کند.
تنگ شدن دایمی فضای زندگی و عمل و آزار سیستماتیک، واقعیت روزمره زندگی زیر نظم استبدادی - مذهبی رژیمی است که نهفقط مُسلمان سُنی، بلکه همه دگرباوران، از پیروان بهاییت و پارسان تا درویشها را آماج تعصُب و تمامیتخواهی سیاسی و فرهنگی خود گرفته است.
آثار مُخرب آپارتاید آخوندی در داخل بهویژه هنگامیکه با سیاست منطقهای فرقهگرایانه آن در خارج ترکیب گردد، جامعه ایران را با خطراتی بیش از تجزیه درونی و جبههبندی برحسب وابستگیهای مذهبی، قومی، فرهنگی و جُز آن روبرو میسازد.
سفر اُستانی آقای روحانی به کُردستان واکُنشی در برابر پیامدهای این سیاست است که جنگ خونین فرقهای را گامبهگام از لُبنان، سوریه و عراق به پُشت مرزهای کشور کشانده است. ناگفته پیداست که حُقوق ملی، فرهنگی و دینی مردُم کُرد در این واکُنش نقشی بازی نمیکند. حُکومت، آنها را بازیچههای بی حُقوق در بازی منطقهای خود میخواهد که بهفرمان او با دُشمنانش دُشمنی بورزند و با دوستانش از در دوستی درآیند.
بااینحال نمیتوان هُشدار آقای روحانی به مردُم کُردستان پیرامون وجود "توطیه تفرقه" را غیرواقعی پنداشت. آری، توطیه ای با هدف تلاشی جامعه به فرقههای مُتخاصم و از هم گُسستن بندهای مدنیت آن در جریان است که تازهترین نشانه آن را میتوان در ویرانسازی مسجد پونک صریح و آشکار به چشم دید.
اما برخلاف نام و نشانی که رییسجمهور مُلاها از توطیه گران ارائه میدهد، این "دُشمنان خارجی" نیستند که به تحریک قومی و مذهبی بخشهای گوناگون جامعه میپردازند و کمر به حذف و جراحی آنها بستهاند. این دسیسهای است که نظام ایدیولوژیک و داعشی ولایتفقیه علیه جامعه مدنی و به سود خلافت یکدست اسلامی چیده است.
برگرفته از ایران نبرد - ۹ مرداد ۹۴