جمشید پیمان: عشق باتو چهره اش زیبا نمود

 

بی حضورت،عشق معنائی نداشت

بی تو،جان من تمنّائی نداشت

 

خاطرم اینک پر از آغوش تو ست

غیر از آغوشت،دلم جائی نداشت

 

عشق،با تو چهره اش زیبا نمود

بی تو هرگز روی زیبائی نداشت

 

چون تو را دیدم پُر از پاکی شدم

زین تماشا،دیده پروائی نداشت

 

هان مترسانیدم از داغ و درفش

عشق آسان یاب،آوائی نداشت

 

من،"تو"ام، یعنی:نباشم غیر از عشق

عشقاز اوّل هم من و مائی نداشت