این جملات که ترجمان بی عملی، بی تفاوتی و نبود سیاست های استراتژیک برای حل بزرگترین بحران داخلی یعنی بیکاری است، به اندازه کافی گویا می باشد و در حالی به رشته تحریر در آمده است که دولت آخوند روحانی بکرات بر نرخ 10,9 درصدی بیکاری پافشاری کرده است. برای نمونه مرکز آمار حکومتی در تازه ترین گزارش خود از بازار کار (سایت حکومتی عصر ایران 26 آبان 1394) گزارش کرده است: «طبق اعلام مرکز آمار نرخ فعالیت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بیشتر در کشور طی تابستان امسال به 38.9 درصد و نرخ بیکاری این جمعیت به 10.9 درصد رسید».
گزارش خبرگزاری حکومتی مهر در ادامه با اعتراف به ابعاد روند روبه رشد بحران بیکاری بویژه در استان های فقیر نشین کشور، می افزاید: «براساس اعلام مرکز آمار ایران، در نیمه اول امسال و به ویژه در تابستان، نه تنها اوضاع بازار کار کشور بهتر نشده بلکه بر تعداد بیکاران نیز افزوده شده است. در عین حال بر تعداد ورودیهای به بازار کار کشور و متقاضیان کار نیز یک میلیون و ۳۸۲ هزار و ۸۳ نفر افزوده شده است که این مسئله میتواند در افزایش تعداد بیکاران و همچنین فشار بیشتر به بازار کار کشور موثر باشد. بالاترین نرخ بیکاری استانها مربوط به چهارمحال و بختیاری با ۱۶ درصد و کمترین نیز مربوط به کرمان با ۶.۵ درصد است. با وجود اینکه در تابستان امسال نرخ بیکاری ۹ استان تک رقمی بود اما دو استان از این مجموعه دارای نرخ بیکاری بالای ۹ درصد است و در مرز دورقمی شدن قرار دارد».