روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، روز رسوایی رژیم زنستیزی است که پایههای حاکمیت خود را بر سرکوب و تبعیض علیه زنان بنا کرده است و روز مظلومیت زن ایرانی است که ۳۷سال است همه عرصههای زندگیش تحت نام خدا و اسلام، هدف خشونت و تبعیض قرار میگیرد.
سرچشمه خشونت علیه زنان در این دوران بنیادگرایی اسلامی است که ریشه اندیشه آن زن ستیزی است و زنان باید با تمام قوا علیه آن قیام کنند.
در این روز به یاد دهها هزار زن قهرمانی هستیم که در مبارزه علیه فاشیسم دینی شکنجه یا اعدام شدند.
به یاد دخترانی مثل ریحانه و فریناز که در برابر تعدی دژخیمان این رژیم ایستادند و جان خود را از دست دادند و زنانی که رنج زندان و شکنجه را به جان خریده و در مقابل این رژیم ایستادگی میکنند.
همچنین زنانی را به یاد داریم که قربانی اسیدپاشی شدند و نیز میلیونها زنی که به خاطر زن بودن مورد تحقیر و بدرفتاری و ستم قرار میگیرند. تحت حکومت آخوندها، قوانین رسمی راه اعمال خشونت بر زنان را باز میکند و بیعدالتی نسبت به زنان در قضاییه آخوندها نهادینه شده است.
تحمیل حجاب اجباری و قوانین آن یک ناامنی دائمی در زندگی همه زنان ایجاد کرده است. در هر ساعت دو الی سه زن به اتهام بدحجابی به دادگاه معرفی میشوند. هر روز هزاران زن به خاطر بدحجابی مورد برخورد قرار میگیرند.
در ۹ سال گذشته، سالانه بیش از صدهزار زن از بازار کار ایران کنار گذاشته شدهاند و فقر و نابرابری که به خصوص در سالهای اخیر شدت یافته، بیش از همه زنان را به فقر کشانده است.
دوستان عزیز،
کمتر از یک ماه پیش بر اثر شلیک ۸۰موشک سنگین به کمپ بیدفاع لیبرتی که توسط رژیم ایران هدایت شده بود، ۲۴ عضو مجاهدین به شهادت رسیدند؛ از جمله یک زن پیشتاز، خواهرم نیره ربیعی.
در حملات قبلی نیز ۱۶ زن مجاهد به شهادت رسیدند و ۶ زن مجاهد دیگر به گروگان گرفته شدند.
در میان آنها به خصوص میخواهم از زهره و گیتی یاد کنم که هر کدام الگوهای ستودنی از پایداری و شجاعت زن ایرانی در مبارزه علیه استبداد دینی بودند.
یادآوری آنها، موقعیت زن به پاخاسته ایرانی را سمبلیزه میکند که از یک طرف هدف کینهتوزی و بربریتی از جانب آخوندهاست و از طرف دیگر، مقاومت زن ایرانی و عزم او برای تغییر در ایران را بیان میکند.
زن ایرانی که از سابقهیی ۱۵۰ساله در مبارزه برای آزادی برخوردار است، در پی آیندهیی است بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری.
زنان مقاومت ایران که توانستهاند در موقعیتی دشوار، یک جنبش تحت محاصره و تحت سرکوب را پیش ببرند، آرزوها و پایداری همین زنان را نمایندگی میکنند.
مقاومت ایران، خواهان یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، کثرتگرا و صلحجو و یک ایران بدون اعدام و غیر اتمی است. و تا آن جا که به آزادیها و حقوق زنان برمیگردد، ما تأکید داریم که:
زنان باید به طور برابر، حق برخورداری از کلیه حقوق و آزادیهای اساسی از جمله، حق مشارکت برابر در رهبری سیاسی جامعه را داشته باشند.
زنان در انتخاب پوشش خود آزادند و قانون حجاب اجباری لغو میشود و در ایران فردا، اشکال گوناگون خشونت علیه زنان و احکام شریعت آخوندی لغو میشود.