باندهای جنگجویان بشدت مسلح بدون اونیفرم می گردند، هرکسی را که می توانند اعدام می کنند! در حالیکه آن چیزیست که ساکنان پاریس اخیرا بدست تروریستهای وحشی تجربه کرده اند، هرگز فراموش نکنیم این چیزیست که آنهاییکه در خاورمیانه تحت کنترل داعش هستند هر روز تجربه می کنند.
حمله به پاریس یک فاجعه وحشتناک بود، یک جنایت توسط رادیکال های اسلامی که آشکارا یک واکنش را ضروری می کند. اما، باید حواسمان باشد که آن واکنش چه خواهد بود و اینکه اختلافات جزیی نباید فدای محراب (قربانگاه) وطن پرستی کور شود.
اما، درواقع، این اعمال وحشی، بیانگر ایدئولوژی یک اقلیت دیوانه است که به نام اسلام انجام شده است. درحالیکه حمله در پاریس توسط هشت مرد انجام شد، هیچکس نباید در تشخیص این واقعیت درماند که این ها هشت نفر در میان میلیونها مسلمان در فرانسه بودند. زیرا اکثر مسلمانان به فرانسه آمدند تا برای خود و خانواده هایشان بدور از ترور و وحشت ، یک زندگی بهتری را بسازند. در نتیجه، حال آنکه، باید در جنگ با این اقلیت رادیکال در میان آنها مصر بود، غرب با چالش پذیرش این اکثریت در اروپا و در خاورمیانه روبروست.
داعش باید له و لورده شود. چنین تروریسم کوری نباید به هیچ وجه تحمل شود. اما همزمان، باید تشخیص داد که داعش تنها یک نوع از افراط گرایی اسلامی است که خود را بارز می کند. یک مورد عمده نمونه افراط گرایی اسلامی است که در سه دهه گذشته از تهران سرچشمه گرفته است (جاری شده است).
برغم پوش (تظاهر به) عادی گری توافق شده توسط پی ۵ +۱ در ژنو، کشور به اصطلاح اسلامی داعش و جمهوری اسلامی ایران همان ایدئولوژی تحت نام های متفاوت هستند. آنها همان نوع جنایات را مرتکب می شوند، همان سیاست های فرقه گری و وحشی را دنبال می کنند و هردو درپی برقراری یک استبداد مذهبی (خلیفه) زیر پرچم اسلام هستند، حفظ قدرت کامل روحانیون (آخوندها)، که با حملات در منطقه و خارج انجام شده است داعش به پاریس و بیروت حمله کرد، درحالیکه ایران از تروریسم در عراق، آرژانتین، بلغارستان، بیروت، و دورتر حمایت می کند. هر یک در ایدئولوژی رادیکالشان بیرحم هستند، هر یک از دیگری تغذیه می کند و هیچکدام تنها با حرف متوقف نخواهد شد.
مبارزه با چنین گروههایی کار ساده ای نیست. تعداد تلفات جانی نظامیان، غیرنظامیان و برداشت ذهنی از تحمیل دمکراسی، یا حتی ارزشهای معتدل در ملت ها شک و تردید ایجاد می کند. اما این کار نمی تواند تنها توسط غرب انجام شود، که چشمانش را بر تمام آنهاییکه در بیرون مرزهایش هستند می بندد. گروه های کرد و جناحهای سکولار میانه رو در سوریه و عراق، برغم نا برابری و بمباران تقریبا دائمی، پیشروی می کنند. در ایران نیز، گروههای مقاومت مردمی سازمانیافته رژیم را به چالش می کشند، ولواینکه بشیوه های بی خشونت.
آنها اراده دارند و ما ابزار آنرا داریم، تنها کاری که ما باید انجام دهیم به هم پیوستن این دو است. پذیرش و در آغوش گیری این متحدین از یک راه حل بالا به پایین، دیکته شده غرب با شانس کم موفقیت دراز مدت ممانعت می کند. خوشبختانه، خود این گروهها پیروان بسیار زیاد و دیدگاه های باز و ارزشهای دمکراتیک دارند که اساسا، منطقه را بسیار بهتر می کند.
برای نمونه شورای ملی مقاومت ایران، یک شبکه بسیار گسترده در ایران و سراسر جهان دارد، با یک حضور عملا بسیار قدرتمند در اروپا. اجتماعات آنها بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر اکثرا ایرانی الاصل را گردهم می آورد و اعمال آنها در ایران پر ارزش ترین اطلاعات را درباره برنامه اتمی ایران ارائه داده است، واین، موجب ترس و وحشت رژیم می شود. حتی امیدوارانه تر این حقیقت است که یک زن، مریم رجوی، که از یک تفسیر ضد بنیادگرا و دمکراتیک اسلام حمایت می کند، شورای ملی مقاومت ایران را هدایت می کند که از ارزشهای دمکراسی و سیاست صلح آمیز، بر علیه اسلام گرایی رادیکال و ترور، دفاع می کند. با متحدین بالقوه ای مانند اینها و دشمنانی مانند آنهاییکه حملات در پاریس را انجام دادند، ما منتظر چی هستیم؟
هیچ چیزی تنها با حرف عوض نخواهد شد. همچنین نمی توان انتظار داشت تروریزم لعاب داده شده با افراط گرایی اسلامی را با تعامل با رژیم مستبد مذهبی در تهران، اصلی ترین کشور حامی تروریسم، شکست داد. رژیم ایران اولین پیشگام سیاست های گروگانگیری های جمعی، صدور ترور و انفجارات انتحاری از زمان ۱۹۷۹ بود. داعش همان ایدئولوژی رادیکال را گسترش می دهد، تنها تفاوت اینست که آنها ادعا کنند سنی هستند یا شیعه و اینکه تهران تروریسم را به درجه کشوری بالا برده است، هدف نهایی که داعش حسودانه دنبال می کند.
این تهدید تنها درباره پاریس، یا خاورمیانه، نیست. این تهدید درباره یک جنبش جهانی رادیکالیزم اسلامی است که تمام آنهایی را که از ارزشهای رادیکالش پیروی نمی کنند تهدید می کند. آن از گسترشش و امواج ترور بواسطه هرگونه ضربه دیپلماتیکی دست برنخواهد داشت. اکنون زمان آنست که ما عزم مان را نشان دهیم و، با هردو واکنش تعصبی علیه مسلمانان مدره و ایدئولوژی اسلام رادیکال که موجب چنین آشوبی می شود بجنگیم. بدون عمل و عدم همکاری با مسلمانان معتدل و مدره، ما تنها در وضعیت انتظار برای حمله بعدی خواهیم بود.
لرد مگینس از درامگلاس یک نماینده مستقل مجلس اعیان بریتانیا و عضو برجسته کمیته پارلمانی بریتانیا برای آزادی ایران است.
پالیتیکس هوم -۱۱ آذرPolitics Home