نوری زاد که در نامه خود با مجیز گویی مشمئز کننده یی،خامنه ای دژخیم را پدر و رهبری فهیم توصیف کرده به انفجار قریب الوقوع جامعه و در نوردیدن تومار دیکتاتوری آخوندی اشاره کرده و نوشت: «جامعة ما، در جوار یک انفجار بزرگ است. دیگ جوشانیست که ما به خاطر آزار از خروج پرسروصدای بخار آن، چوب کبریتی در سوپاپ آن فرو کرده ایم. من با همه اطمینانی که سابقاً در جانبداری از شما می نوشتم، اکنون نیز در جانبداری از شما مینویسم: ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنتهای ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونة امتحان به در می برد. امتحانی که در این سی سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان میبینید به ضرب زور و اسلحه است»
این یار غار سابق ولی فقیه ارتجاع که خود بخاطر نوشتن چند نامه به سبعیت او گرفتار آمده، افزود: اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلاً سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام می کنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحه ای بر سر نخواهند داشت و آزادند که هرچه می خواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور می کنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟»
مقاله نویس و ثناگوی بیت ولی فقیه ارتجاع، از خود به امثال خود به عنوان دستمال یکبار مصرف نام برد و نوشت: «رهبر گرامی، چشم انتظاری خانوادة من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نمایندة شما به جایی نرسید. لابد؛ در این گردونه، آدمها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید به دور انداخته شوند»