جمشید پیمان:‌ بیم توفان از دل لرزان بران

دل به دریا زن اگر دریا دلی

عزم رفتن کن، نترس از مشکلی

 

بیم توفان از دل لرزان بران

گر گریزان از سکوت ساحلی

 

بگذر از چاه و نمان در انتظار

نیست آنجا غیر خشکیده گلی

 

دست بگشادی به سوی آسمان

پاسخت ابری،تهی از حاصلی

 

نی عصائی میرسد، نی اژدها

وارهان جان از خیال باطلی

 

عرصه ی اعجاز،باری بسته شد

دل مده بر وعده های جاهلی

 

کاروان عاشقان سر به دار

شد به راه و تو سراپا غافلی

 

یار،بی پرده تو را خوانَد به خویش

نیست غیر از تو در اینجا حائلی

 

لَیسَ للْإنسَان إلَّا مَاسَعا *

هیچ نشنیدی ز کام مُقبلی ؟

*قرآن،سوره نجم، آیه 39:وَأَن لَّیسَ للْإنسَان إلَّا مَا سَعا