عبارت "فرانسه ویشی" مربوط به دورهای از تاریخ فرانسه است که بسیاری از مورخین از آن به عنوان یکی از تاریکترین و تاسفبارترین دورانهای فرانسه یاد میکنند... بعد از نفوذ نازی ها به خاک فرانسه ... یک دولت فرانسوی به ریاست مارشال هانری پتن و به ظاهر مستقل در شهر ویشی در جنوب پاریس پا گرفت... دولت ویشی با هیتلر مصالحه کرد و در سرکوب مردم فرانسه مشارکت داشت. واقعیت آن است که دولت ویشی اختیار چندانی هم نداشت...
بدون اینکه بخواهیم دوشرایط متفاوت تاریخی را قیاس کنیم، میتوانیم بگوییم که دولت آخوند روحانی هم، به تظاهر به اعتدال، یک دولت تحت امرخامنه ای و درخدمت فاشیزم مذهبی ولایت فقیه است که میلیون ها نفر از مردم ایران را درزندانٍ فقر وفلاکت وبیکاری و استبداد و شکنجه وحبس وسرکوب واعدام های جمعی، به بند وغل و زنجیر کشانده است...
ولی مقاومت ایران در رزم بی امان دلیر ترین فرزندان خلق در زنجیر، درعزم هزاران مجاهد خلق استوار، در بیشمار اشرف نشان سراسر جهان، در حامیان شریف همه سوی عالم، با همه توش وتوان به نبرد با فاشیزم مذهبی ولایت جور و ستم خامنه ای و بزک کنندگان چهره این رژیم تا سرنگونی کامل فاشیسم مذهبی، ادامه خواهد داد.
همانطور که نهضت مقاومت مردم فرانسه آخوندهای و پاسداران جنایتکار را به عنوان جنایتکاران جنگی و یا خائنین به کشور خود، محاکمه خواهند کرد
مقاومت ایران همچون نهضت مقاومت فرانسه، ایرانیان مخالف استبداد مذهبی و مبارزان راه آزادی را در داخل و خارج کشور، سازماندهی می کند.
مقاومت مردم ایران نیز همچون مقاومت مردم فرانسه، هستههای مقاومت از مردان و زنان و جوانان آزادیخواه واز همه اقشار ونیروهای اجتماعی از قبیل استادان دانشگاه، دانشجویان، کارگران وزحمتکشان واصناف گوناگون تشکیل داده است.
مقاومت مردم ایران نیز همچون مقاومت مردم فرانسه، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اخلاقی، در خلال مبارزه با فاشیزم مذهبی نمونهای الهام بخش از میهن پرستی و انجام وظیفه ملی است.
مقاومت مردم ایران نیز همچون مقاومت مردم فرانسه، مماشات و کوتاه آمدن در برابر فاشسیت ها و سعی در راضی کردن آنها و یا برآورده کردن خواسته هایشان را مصداق بی پرنسیبی سیاسی و اخلاقی میداندکه نویل چمبرلین از نمونه عبرت آموز اجرای این سیاست در برابر سلطه جویی هیتلر بود و مماشات با رژیم ایران نیز به جهانی خطرناکتر منتهی خواهد شد.
مقاومت مردم ایران نیز همچون مقاومت مردم فرانسه، زندگی خود را صرف حمایت از صلح، عدالت و آزادی در ایران کرده است.
مقاومت مردم ایران همچنین میخواهد به جهان درباره خطر این رژیم، صرفنظر از تعداد سانتریفیوژهایی که در ایران در حال چرخش هستند، هشدار بدهد.
توافقی که نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار پول نقد بادآورده را به حساب بانکی مستبدان و دینسالاران حاکم بر کشور ما میریزد. این پول، خرج مردم ایران نخواهد شد بلکه صرف تقویت رژیمی سرکوبگر میشود.
ما قبل از اینکه خیلی دیر شود، زنگ خطر را به صدا در میآوریم. آنهایی که به صلح اهمیت میدهند، باید به بازگرداندن تمرکز، روی سوابق حقوق بشری وحشیانهی رژیم ایران، حمایتش از تروریسم جهانی، و نقش آن در بیثبات کردن خاورمیانه کمک کنند. باید فشار بیشتری بر این رژیم وارد شود.
روزی که سرانجام مردم ایران آزاد شوند، در نظر خواهند داشت که چه کسانی در کنارشان ایستادند و چه کسانی در کنار رژیم قرار گرفتند. هنوز برای پاسخگو کردن رژیم ایران در ارتباط با نقض ادامهدار حقوق بشر دیر نشده است.
امروز در ایران، زندانیان سیاسی شکنجه میشوند. وبلاگنویسان،روزنامهنگاران و معلمان، پشت میلههای زندان هستند. حقوق جنسی و مذهبی زیر پا گذاشته میشود و با زنان به عنوان شهروندان درجه دو رفتار میشود.
توجیهگران و مماشاتجویان غربی حکومت دینی ایران، هیچ لطفی در حق مردم این کشور نمیکنند.