بنابریک گزارش خبرگزاری حکومتی ایلنا (13 بهمن 1394): «در دو ماه گذشته خط تولید کارخانه کاشی کویر یزد به طور کامل تعطیل بوده است و بیش از 250 کارگر شاغل در این کارخانه، بیکار شدهاند. این کارخانه که نخستین و بزرگترین کارخانه کاشی در استان یزد است، با بدهی های معوقه چند میلیارد تومانی روبروست و به همین دلیل ماههاست که خط تولید خود را متوقف کرده است».
به عقیده کارشناسان مسائل اقتصادی بحران مالی و به تبع آن تعطیلی واحد های تولیدی تنها به این کارخانه ها محدود نمی شود، بلکه اکنون بخش های بزرگی از صنایع مادر و بویژه سنتی مانند، فرش، آجر پزی، صنایع دستی و هنری و حتی گاز و نفت را نیز در برگرفته است. سرمنشاء مشکلات اقتصادی در حاکمیت آخوندی به یقین در چپاول باند های مافیایی، نبود استاندارهای بروز شده، سوء مدیریت و فقدان برنامه ریزی صنعتی می باشد.
ابعاد تعطیلی واحد های کاشی سازی بنابراین گزارش: تنها «کارگران کاشی کویر تنها قربانیان رکود صنعت کاشی نیستند. کارگران صنعت کاشی کارخانه های بسیاری از جمله کاشی گیلانا، کاشی خزر و ... این روزها روزگار مشابهی دارند. از دستمزدهای معوقه و تعدیل گرفته تا کند شدن چرخ تولید و تعطیلی موقت کارخانه ها، همه و همه مصیبتی است که این روزها دامنگیر کارگران این صنعت شده است».
براین منطق اکنون جامعه جوان ایران با موجی از نرخ روبه رشد بیکاری در کشور روبرو می باشد؛ زیرا در نبود قدرت مالی و سرمایه گذاری، صنایع یکی پس از دیگری روبه تعطیلی گذاشته و بدین سان لشکر بیکاران خود را در اماکن عمومی و خیابانها به نمایش خواهند گذاشت.
همچنین این جملات بخوبی مبین آثار مخرب طرح ها و برنامه های شکست خورده در دولت های دست نشانده ولی فقیه می باشد که تا دیروز آنها را در زرورق «وجود تحریم ها» پنهان می کردند. همگان بخوبی شاهد هستند که دیکتاتوری ولی فقیه طی ده سال گذشته به موازات سرکوب خونین و گسترده با همین اهرم تحریم ها، تمامی خواسته های بحق مردم ایران برای نان، آزادی و عدالت اجتماعی و حقوق بشر راپاسخ داده است؛ اما حال که تحریم ها برداشته شده و بقول «دلواپسان نظام» سیل دلار های نفتی و پول های آزاد شده به جیب گشاد آخوند ها سرازیرگردیده، معلوم نیست که رژیم آخوندی دیگر با چه بهانه ای می خواهد و یا می تواند بر همان طبل سابق کوبیده و وجود ابعاد بحران ها را سیاه نمایی نماید.