یک کارگزار حکومتی در این رابطه می گوید: «برخی معتقدند به دلیل تبخیر شدن، آب نباید وارد بستردریاچه ارومیه شود، در حالی که اگر آب به آن نرسد توفان های گرد وغبار امکان زندگی برای 5 میلیون نفر در اطراف دریاچه و 14 میلیون نفر در بخش های مجاور را غیر ممکن می کند».
بحران دریاچه ارومیه بحدی است که بسیاری از کارشناسان اکنون براین باورند, این دریاچه هرگز به «تراز اکولوژیک» قبلی باز نخواهد گشت. همچنین باید یادآور شد که «دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آب شور دنیا است. آب این دریاچه بسیار شور است و بیشتر از رودخانه های زرینه رود، سیمینه رود، تلخه رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می شود. عمیق ترین نقطه آن 16 متر است».
بدلیل سایست های ضد زیست محیطی رژیم آخوندی و نبود برنامه نجات منسجم , این دریاچه قریب ده سال است که با مرگ دست و پنجه نرم می کند , بطوریکه اکنون “بیش از 95 درصد آب خود را از دست داده است».
این کارگزار حکومتی در ادامه (خبرگزاری حکومتی ایرنا 24 بهمن 1394) با اعتراف به وجود قریب الوقوع خطر ناشی از توفان های نمک بر مردم منطقه می افزاید: “البته تفاوتی بین دریاچه ارومیه و کویر نمک وجود دارد و آن اینکه اطراف دریاچه نمک تا شعاع چند کیلومتری مسکونی نبود اما اطراف دریاچه ارومیه مسکونی است و اگر پلایا شود زندگی 19 میلیون نفر به خطر می افتد بنابراین ناچاریم که آب وارد دریاچه کنیم».
دولت آخوند روحانی پس از سال ها بی عملی چندی پیش طرح 24 ماده ای را برای احیاء این دریاچه به تصویب رساند که عملا تا به امروز به نتیجه منطقی نرسیده است. براین اساس رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: «نکته صحیح دیگری که به آن اشاره می شود این است که زمانی که تراز دریاچه به هزار و 274.1 برسد دیگر بخشی از دریاچه که شامل قسمت های جنوبی می شود قابل احیا شدن نیست چون دیگر امکان ندارد آب به اراضی جنوب دریاچه برسد زیرا به مرور زمان شیب منفی به خود گرفته و رسوب گذاری خاک هم به حدی زیاد شده که دیگر نمی تواند جزیی از دریاچه باشد زیرا آب توان رسیدن به بالای آنرا ندارد».