همکاران عزیز، باید بگویم که ما بسیار نگرانیم از وضعیت حقوق بشر در ایران. قدرتهای بزرگ مدتهای طولانی مذاکره کردند تا به توافقی با (رژیم) ایران دست یابند بر سر مسئلة اتمی و این چیز خوبی است. چون توافقی که حاصل شد، دستکم به تمایل رژیم آخوندها برای تولید بمب اتمی نقطة پایان میگذارد. ولی نباید فراموش کنیم و میخواهم آنرا یادآور شوم که این شورای ملی مقاومت ایران بود که برنامة اتمی نظامی و مخفی رژیم ایران را فاش ساخت در اوت 2002. رژیم ایران، باید بدانیم و یادآوری کنیم که تمام جهان را فریب داد با مخفی نگهداشتن این برنامه طی سالیان طولانی. ولی بهیمن مقاومت ایران تحت هدایت شما خانم رجوی، حقیقت آشکار شد و رژیم ایران ناچار به پذیرش توافقی در زمینة اتمی شد.
اما آنچه موجب نگرانی عمیق برای بسیاری از ما در پارلمان اروپاست، رویکرد اتحادیة اروپا و دولتهای اروپایی است که تقریباً بهطور سیستماتیک چشمانشان را بر روی نقض حقوق بشر در ایران میبندند. تحت ریاستجمهوری باصطلاح مدره روحانی، بیش از 2300 زندانی بهدار آویخته شدند طی کمتر از 2.5 سال. فقط در 2015، هزار نفر اعدام شدند. چندین قانون سرکوبگرانه علیه زنان تصویب شد و حقوق آنان را بهشدت محدود کرد. اقلیتهای مذهبی مثل مسیحیان و بهاییان، سرکوب شدند. و ما بهعنوان نمایندگانی که آزادانه انتخاب شدهایم، (نمایندگان) بیش از 500 میلیون شهروند اروپایی، باید بیوقفه یادآور شویم که در ایران امروز دموکراسی حاکم نیست، بلکه کاریکاتوری از دموکراسی است و در واقع یک حکومت مذهبی است. و میخواهم مستقیماً شهروندان ایرانی را مخاطب قرار بدهم و به آنها بگویم: دموکراسی وجود ندارد، وقتی تنها کاندیداهایی که حق معرفی خود در انتخابات را دارند، توسط حکومت انتخاب شدهاند. دموکراسی وجود ندارد، وقتی اپوزیسیون از حق زندگی در کشور خود برخوردار نیست و از حق آزادی بیان و معرفی کاندیداهای خودش در رأیگیری شهروندان. دموکراسی وجود ندارد، وقتی مطبوعات بهسکوت کشانده میشوند، تظاهرات ممنوعند یا با خشونت سرکوب میشوند، وقتی دادگستری تحت فرمان حکومت است و مخالفان سیاسی زندانی و اعدام میشوند. و ما باید بیوقفه به دولتها و وزرایمان که یکی پس از دیگری به تهران میروند یادآوری کنیم که موضوع فقط تجارت نیست، اروپا فقط یک قدرت اقتصادی و تجاری نیست. اروپا قبل از هر چیز یک دموکراسی بنا شده بر پایة ارزشهایی است که باید از احترام آنها در همهجای جهان دفاع کند. از این زاویه لحظات خشنودی طی مدت اخیر داشتم، دو هفتة قبل حدود 20 تن از همکارانم در کمیسیون امور خارجی، وزیر خارجة (رژیم) ایران جواد ظریف را بهحضور پذیرفتند. آنها از او سئوالات بسیاری پرسیدند دربارة نقض حقوق بشر در ایران، همچنین سئوال کردند دربارة اتحاد بین رژیم ایران و روسیه و نیز دربارة سیاستهای مخرب رژیم ایران در سوریه. این دیدار واقعاً برای وزیر خارجة رژیم ایران شوکهکننده بود، چون انتظار نداشت با این میزان سئوال و انتقاد مواجه شود. دولتهای ما باید اعلام کنند که هرگونه ارتقاء روابط با رژیم ایران بایستی مشروط شوند به پایان اعدامهای علنی و بهبود قابل توجه حقوق بشر. اگر دولتهای غربی و اروپایی اینقدر بر سر چرخش این رژیم خوشبین هستنند، چرا نباید حسن نیت سران رژیم ایران را به آزمایش بکشند؟ و این آزمایش، پایاندادن به پذیرش است؛ اگر خود را مدره معرفی میکند باید همینطور هم عمل کند. نمیتوان ادعای لیبرال و مدرهبودن داشت و همزمان به حمایت از دیکتاتوری مثل بشار اسد ادامه داد. و تا زمانیکه بشار اسد در قدرت است، همواره جانهای انسانی بیشتری از دست خواهد رفت و افراد بیشتری به گروههای افراطگرا مانند داعش خواهند پیوست. بشار اسد باید برود و رژیم ایران باید حمایت از او را متوقف کند.
در پایان، ما رهبران اروپایی خود را فرا میخوانیم که به رژیم ایران فشار بیاورند تا حقوق بشر و حقوق زنان رعایت شود، زندانیان سیاسی را آزاد شوند و حمایت از تروریسم متوقف شود، بهخصوص توقف حمایت از بشار اسد. همچنین بر این عقیدهام که رهبران اروپایی ما باید دیالوگ با اپوزیسیون ایران شروع کنند. ترس اصلی رژیم ایران، خانم رجوی و جنبش اوست؛ حملة موشکی علیه ساکنان کمپ لیبرتی که بیدفاع هستند، نشانة قدرتمندی از همین ترس است. دولتهای اروپایی ما نباید همة تخممرغهایشان را در سبد آخوندها بگذارند. باید در کنار مردم ایران قرار بگیرند که خواهان دموکراسی هستند و باید مقاومت ایران را بهرسمیت بشناسند. از توجه شما متشکرم.
بروکسل -۱۲اسفند۱۳۹۴
اجلاس«سیاست در قبال ایران»
به ریاست ژرارد دپره وزیردولت بلژیک
رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا