این نمودار ارزش حداقل دستمزد ساعتی پس از کسر مالیات را بر حسب دلار آمریکا نشان می دهد که در آن استرالیا و لوکزامبورگ با دستمزد ساعتی بالای ۹ دلار از بیشترین میزان حداقل مزد و لاتویا و مکزیک با دستمزد زیر دو دلار از کمترین میزان حداقل مزد برخوردار هستند.
فهرست ارائه شده نشان می دهد که یک کارگر در استرالیا به ازای هر ساعت کار پس از کسر مالیات 9.54 دلار حقوق دریافت میکند که با دلار 3500 تومانی امروز بازار آزاد ایران، معادل 33 هزار تومان در ساعت میشود.
همچنین یک کارگر در لوگزامبورگ به ازای هر ساعت کار پس از کسر مالیات، 9.24 دلار حقوق می گیرد که با محاسبه نرخ امروز دلار در بازار آزاد ایران این رقم ساعتی 32 هزار تومان میشود.
براساس قوانین رژیم آخوندی، هر کارگر در هفته باید 44 ساعت معادل 176 ساعت در ماه کارکرد داشته باشد.
هم اکنون حداقل حقوق ماهانه تعیین شده از سوی وزارت کار 712 هزار تومان است که با در نظر گرفتن متوسط کار ماهانه 176 ساعت، درآمد یک کارگر ایرانی 1.12 دلار معادل 4000 تومان در ساعت خواهد بود که بر اساس نمودار مذکور کمی بالاتر از کشور مکزیک قرار دارد.
در حالی که در ایران سهم دستمزد در قیمت تمام شده محصول بین 8 تا 10 درصد اعلام میشود کارشناسان این رقم را در کشورهای توسعه یافته تا 60 درصد هم عنوان میکنند.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا، مقامات کارگری میگویند بعد از مسکن و اجاره بهاء، هزینه خوراک و درمان بخش اعظمی از دریافتی کارگران را به خود اختصاص میدهد اما دستمزد فعلی کارگران کفاف همین هزینهها را هم نمیدهد.
مقامات کارگری میگویند با وجود آنکه کارفرمایان اذعان دارند که قدرت خرید کارگران افت کرده اما حقوق و دریافتی آنها همچنان پایین است.
محاسبه نرخ تورم یکی از ملاکهای تعیین مزد به شمار میرود اما مقامات کارگری میگویند که هنگام تعیین دستمزد هیچگاه نرخ واقعی تورم لحاظ نمیشود و بین آنچه در واقعیت وجود دارد با آنچه کارگران در زندگی خود لمس میکنند، تفاوت بسیاری هست.
"دستمزد" یکی از موضوعات چالش برانگیز حوزه اشتغال و بازار کار کشور و از اصلیترین دغدغههای جامعه کارگری به شمار میرود؛ دغدغهای که به گفته تحلیلگران بازار کار، هیچگاه رضایت خاطر کارگران را فراهم نکرده و نگرانیها از نحوه گذران زندگی و تامین معیشت خانوارهای کارگری را به دنبال داشته است.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا، پورموسی، دبیرکل کانون عالی شوراهای کار رژیم میگوید؛ حقوق و دستمزدی که کارگران با شرایط فعلی میگیرند یک هفته هم دوام نمیآورد و تنها صرف هزینههای مسکن، خوراک و ایاب و ذهاب آنها میشود.
او با هشدار نسبت به پیامدهای اجتماعی پایین بودن دستمزد میافزاید: نیروی کاری که دستمزدش پایین است باید برای امرار معاش خود و تامین هزینههای زندگی وقت و انرژی بیشتری صرف کند و ناچار به شغل دوم و سوم یا کار در شیفتهای طولانی روی می آورد در حالی که هر دو حالت پیامدهای اجتماعی زیانباری به دنبال دارد.
اظهارات مقامات کارگری نسبت به پایین بودن حقوق و دستمزد کارگران در ایران در حالی مطرح میشود که با وجود آنکه دستمزد سال 94 کارگران بالاتر از نرخ تورم و 17 درصد تصویب شد اما به گفته کارگران تغییر محسوسی در وضع معیشت خانوارهای کارگری به وجود نیامد و به دلیل فاصله بسیار میان حداقل دستمزد و رقم واقعی سبد هزینه، به افزایش توان خرید کارگران منجر نشد.