در تازه ترین نمونه، یک پاسدار حکومتی در بخش راهنمایی و رانندگی با اعتراف به آمار بالای تلفات انسانی بویژه در ایام نوروز، در حاشیه بازدید خود از محور هراز و با بیان اینکه در 24 ساعت گذشته لغزندگی جادهها عامل 22 درصد تصادفات بوده است، گفت: «از آغاز سفرهای نوروزی امسال تاکنون 169 نفر در تصادفات جادهای جان باخته اند».
وی در ادامه (خبرگزاری حکومتی ایسنا 3 فروردین 1395) می افزاید: «بطور متوسط هر یک ساعت یک فوتی در جاده های کشور» وجود دارد.
سخن از فاجعه ای بنام «تصادفات جاده ای و شهری» در ایران است که سالانه جان هزارن نفر از هموطنان امان را قربانی می گیرد. یک کارگزار حکومتی در بخش پژوهشکده ی بیمه پیشتر با تایید این مطلب که نرخ مرگ و میر در ایران نسبت به سایر کشورها در رده ی بالایی قرار دارد، گفته بود:«اگر در دنیا مرگ و میر ناشی از حوادث جاده یی چهار یا پنج تن به ازای هر 100 هزار تن باشد در ایران این رقم نزدیک به 20 به 100 است». (خبرگزاری حکومتی ایرنا 29 شهریور 1393)
همچنین براساس داده های حکومتی در بیان آمار و دلائل نرخ بالای تلفات انسانی در تصادفات جاده ها و یا شهرها بخوبی رد پای فقر و فشارهای اقتصادی بر رانندگان و یا قربانیان تصادفات رانندگی را بخوبی می توان رویت نمود. در این رابطه (همان منبع بالا) می افزاید: «بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی دیگر از دلایل افزایش حوادث رانندگی، فشار زیاد کاری بر رانندگان است؛ زیرا به دلیل مخارج کمرشکن زندگی، تورم و گرانی، بسیاری اوقات شاهدیم که افرادی که رانندگی می کنند، چند شغله هستند تا از این طریق بتوانند معاش زندگی خود را تامین کنند. در این شرایط خستگی و خواب بر فرد غلبه می کند و تعادل وی را در رانندگی به هم می زند».
به موازات تمامی این واقعیت ها باید به مصائب و مشکلات قربانیان پس از هر تصادف اشاره اجمالی شود؛ زیرا تصادفات رانندگی همواره به مرگ ختم نمی شود، بلکه در بسیاری موارد پیامد هایی همچون «معلولیت و خانه نشینی» افراد را بهمراه دارد که خود مستلزم هزینه های سنگین برای قربانیان می باشد. برای نمونه «نگهداری معلولان، مشکلات روحی و روانی آنها و دور ماندن افراد آسیب دیده از کار و تحصیل» از دیگر پیامدهای تصادفات مرگبار در ایران تحت حاکمیت آخوندی است.