کابوسی به نام «برجام» برای خامنه ای

با آغاز سال جدید حملات باندهای متخاصم در درون رژیم صد پاره آخوندی ابعاد تازه ای بخود گرفته است.

محور تمام این جنگ و جدال ها بر سر مسائل استراتژیک نظام یا همان ظروف مرتبطه ای بنام «برجام‌های 1, 2, 3 و...» است.

خامنه‌ای زهر خورده و شدیدا تضعیف شده در سخنان خود به مناسبت آغاز سال نو محور و پایه های اصلی این جنگ و جدال را به‌خوبی طراحی نمود. وی که در جمع  مزدوران بسیجی سخن می گفت، ازجمله (خبرگزاری حکومتی مهر 1 فروردین 1395) اعتراف کرد: «در قضیه هسته یی توافق شد، این اسمشو گذاشتیم برجام. برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور، برجام دو و سه و چهار و الی غیرذالک بایستی بوجود بیاد تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم، این منطقی است که سعی می‌کنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند».

در پی این سخنان بود که مهره‌های ریزودرشت ولی‌فقیه به صحنه آمده و هرکدام در مذمت «برجام» های بعدی لب به شکوه و شکایت گشودند. تازه‌ترین آن سخنان نماینده خامنه‌ای در نمایش جمعه تهران است. آخوند احمد خاتمی در این رابطه ضمن شلاق کش کردن دولت آخوند روحانی و باند رفسنجانی ازجمله گفت: «تمام امیدها به غرب است، یک‌جوری وانمود کردند، وانمود می‌کنند اگر برجام حل شد، کشور گلستان می‌شود. فتح الفتوحی صورت گرفته، خیلی این آب‌نبات مزه کرده است، برجام2، برجام3، برجام4، چه خبر است آقاجان». (سایت حکومتی همشهری 6 فروردین 1395)

واقعیت این است که ولی‌فقیه که خود با قبول تسلیم‌نامه اتمی بر اجرایی شدن طرحی بنام «برجام» مهر و امضاء گذاشته است، اکنون در هراس از تحولات بعدی و به‌تبع آن راه افتادن سیلی بنام «جام‌های زهر» شدیداً به هراس افتاده است.
کابوس برجام اکنون به‌مانند سوهانی مشغول تراشیدن روح و روان دیکتاتوری ولی‌فقیه و تمامی باندهای درونی آن می‌باشد. ترجمان برجام 2, 3 و غیره نیز چیزی جز همان عقب‌نشینی‌های استراتژیک در منطقه، به‌ویژه در سوریه و به‌تبع آن گل گرفتن درب نیرویی بنام «نیروی تروریستی قدس» و یا عقب‌نشینی درزمینهٔ های حقوق بشر و داخلی نیست.
خامنه‌ای به‌خوبی می‌داند که زمان دیگر به نفع وی و کلیت رژیم آخوندی نیست و عنقریب با قبول خفت‌بار بزرگ‌ترین شکست در سوریه، سیل «برجام» های بعدی بر سر حکومت ظلم و ستمی ولایت خراب خواهد شد.
بحران در رأس نظام که اکنون به سراپای رژیم و به‌تمامی بخش‌های اقتصادی، مالی و زیربناهای حکومت سرایت کرده است، به حدی است که نماینده خامنه‌ای در این زمینه بی‌پروا اعتراف می‌کند که «60 درصد بنگاه‌های تولیدی یا تعطیل‌شده یا با ظرفیت کم‌کار می‌کنند».
وی عامدانه نمی‌گوید که بر سر میلیاردها دلار آزادشده که اکنون به دستور ولی‌فقیه برای بازسازی سیستم‌های موشکی و دمیدن بر صدور تروریسم و بنیادگرایی مصرف‌شده است، چه آمده است. این بحران و خط‌ونشان‌های خامنه‌ای در حالی است که در مقابل باند رفسنجانی – روحانی تنها راه برون رفتن از مجموعه بحران‌ها و جلوگیری از سقوط محتوم حکومت را در سیاستی بنام دست‌آویز شدن به غرب می‌داند.