بابا خیلی دلم برای حرفای قشنگت تنگ شده ....هنوز هم صدایت درگوشم میپیچد وقتی که میگفتی تو در زندان حتی، آزادتر از من هستی....وقتی که به من میگفتی بخوان پریا....تمام نوشته هایت را بخوان. و چقدر دلم تنگ شده برای احساس های بعد از ملاقات... احساسی که فقط مخصوص من بود و تو ....و هیچ کس حتی اگر بخواهد نمیتواند آن را حس کند....بهترین احساس دنیا....و این دلیلی است که فقط تو واژه واژه ی این نامه را میتوانی معنا کنی و حس کنی چون من قطره قطره ...واژه به واژه و جنگ به جنگ با توعجین شدم.....
راستی دیدمت....پرشکوه بودید مثل همیشه...مراسم چهارشنبه سوری را پرشکوه تر از پارسال برگزار کردید و نوروز را خودتان نقاشی کردید... از قبل به تک تک تان افتخار میکردم و با دیدن این تصاویر بیشتر مفتخر شدم و سربلند...ثانیه به ثانیه ی آن صحنه ها برای من و دوستانم در اینجا انگیزه و غروری است بی نهایت ...
بابا....
ازتودل کندن خیلی سخت بود...صدایی از درونم هرثانیه فریاد میزد....که تو را نخواهم دید...اما امروز میفهمم من تو را هر ثانیه در اینجا در تک تک مجاهدین میبینم ...وقتی که میدیدم قرار است از تو کیلومترها دور باشم ولی ....به ثانیه ای با تویکی شوم...و نزدیک حتی نزدیک تر از پیش وقتی کابین ها و دیوارها و تلفن های زندان ها هم نمیتوانند ما را سانسور کنند و حایل ما شوند چرا که در آرمانی به هم گره میخوریم که فراتر از دار و شکنجه و زندان است....
بابا ....
به آن جلادانی که فکرمیکردند با شکنجه و اعدام و زندان میتوانند این عشق به آزادی را نابود کنند...همان هایی که میگفتند ماهی سیاه کوچولو افسانه است...ماهی ها که حرف نمیزنند.. به آنها بگو ماهی سیاه کوچولوی قصه های کودکی پریا آرمانی بود که امروز در هر گوشه خوفی برای آن جانیان میشود.....و مرگ آن دجالان را به انتظار نشسته...روزی که باید تاوان قطره قطره اشک نرگس ها و شقایق ها را پس دهند و همه خوب میدانیم که هیچ یک از این دردها و اشک های مادران و کودکان ایران زمین را نمیتوان سایید و با رنگ اصلاحی دگرگون شکل نشان داد چون درد همان درد است...اشک ها همان اشکهایند و به هرکه هنوز ایمان نیاورده بگو ثانیه ای از تونل های گوهردشت دیدن کند....ثانیه ای قهرمانان به زنجیر کشیده ی این سرزمین را ببیند که حتی ناخواسته مومن به این تغییر میشود...
بابای عزیزم.......به همه ی عمو ها بگو جنگم و راهم از ایستادگی شماست...به تک تک تان مغرورم حتی به یک ثانیه دیدنتان... من ایمان دارم که روزی تاریخ ایران سجده خواهد شد بر این همه مقاومت.
دوستت دارم
پریا .....این بار نزدیک تر از همیشه شانه به شانه ی شما برای تحقق آزادی.
سال نو بر تک تک تان مبارک.