ایمره کرتس نویسنده برنده نوبل درگذشت

 

آیمره کرتس، imre- Kertés نویسنده‌ توانا و برجسته‌ مجاری که برنده‌ی نوبل ادبیات سال 2002 شد، در ۸۶ سالگی درگذشت.

وی در 18 آبان 1308 در بوداپست مجارستان به دنیا آمد. نوجوان بود که در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه مرگ آشویتس، در لهستان که در اشغال آلمان بود فرستاده شد. او از آنجا به اردوگاه کار اجباری بوخن‌والد (Buchenwald) فرستاده شد که یک سال بعد به‌دست متفقین آزاد شد.
 بعد از جنگ جهانی دوم، کرتس به مجارستان بازگشت، اما فقط برای دوره‌ی کوتاهی آزادی داشت که به کار روزنامه‌نگاری و نویسندگی بپردازد. در سال ۱۹۵۱ روزنامه‌ی او تبدیل به یکی از روزنامه‌های حزب کمونیست شد، و او از آنجا اخراج گردید. اما به هر حال، به‌رغم محدودیتهایی که وجود داشت توانست کتاب‌هایی منتشر کند که به زبان آلمانی ترجمه شد.
مهمترین رمان او «بی‌سرنوشت» بود که در ۱۹۷۵ چاپ شد، البته این رمان 5سال در نوبت چاپ قرار داشت، این رمان بر اساس تجارب خودش در آشویتس، درباره‌ی مردی است که به اردوگاه کار اجباری فرستاده می‌شود و در آنجا زنده می‌ماند. این رمان به‌صورت یک فیلم هم درآمده است.
بیشتر آثار کرتس متمرکز بر بقا در اردوگاههای مرگ نازی‌ها است، اما شاهدی بر استبداد در مجارستان پس از جنگ جهانی دوم نیز هست، او مجموعه آثاری نیز خلق کرده که با نام «گولاش، یا خورش گوشت کمونیسم» طبقه‌بندی و شناخته می‌شود.
از دیگر کتاب‌های او می‌توان از «دعای کدیش برای کودکی که متولد نشد» نام برد. کدیش دعایی است که یهودیان برای مردگان می‌خوانند، در این کتاب او می‌گوید که نمی‌خواهد در دنیایی که اردوگاههای کار اجباری برپاست کودکی به دنیا بیاید.
همچنین کتابهای رمان پلیسی، میراث افسرده‌ی اروپا، پرچم انگلیس، یک زبان در تبعید، و مقالات و سخنرانی‌های بسیاری درباره‌ی هولوکاست از کارهای او به‌شمار می‌رود.
بهترین کار او یعنی «بی سرنوشت» تجربه‌ی گیورگی کوس (György Köves) است. نوجوان 15ساله‌ای که در اردوگاه مرگ آشوویتس و بوخن‌والد و سایتس زندگی می‌کند، تعدادی این کتاب را یک نیمه‌ـ زندگی نامه‌ی خودش تفسیر کرده‌اند اما خود مؤلف این را انکار می‌کند.

کرتس علاوه بر کارهای خودش، آثاری از نیچه، فروید و دیگران را از آلمانی به زبان مجاری ترجمه کرده است.
 یکی از کتاب‌هایی که از ایمره کرتس به فارسی هم ترجمه شده «رمان پلیسی» است، که بسیار ساده اما منحصر بفرد نوشته شده است، این کتاب در قالب نوشته‌های یک زندانی شروع می‌شود، کرتس با پیچشی کوچک، صرفاً از زبان خاطره‌نویسی استفاده می‌کند. اما سؤالاتی که او از مخاطبش می‌پرسد سلسله مراتب کلیشه‌ای و منفور نظام دیکتاتوری را زیر سؤال می‌برد.