در تازه ترین اعتراف نسبت به تبعات این بحران ها رئیس حکومتی در سازمان نظام روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس (خبرگزاری حکومتی ایلنا 28 اردیبهشت 1395) گفت: «به طور کلی این واقعیت که اختلالات روحی، روانی در کشور در حال افزایش است؛ احساس میشود».
این کارگزار حکومتی در ادامه بیکاری را یکی از علل ظهور و بروز اختلالات روانی و آسیبهای اجتماعی دانست و افزود: «بر اساس متدولوژی علمی افرادی که اشتغال پیدا میکنند، هویت شغلی و رضایت از زندگی و در واقع نوعی آرامش و سلامت روانی پیدا میکنند، ولی افراد بیکار احساس پوچی، بیمعنایی و بیهویتی دارند و اگر این بیکاری مزمن باشد؛ خود میتواند به نوعی اختلال روانشناختی تبدیل شود».
واقعیت این است که در حاکمیت چپاولگر آخوندی و با وجود بحران های فراگیر اقتصادی و مالی در میان اقشار گسترده مردم، بسیاری از هموطنان در هراس از بیکاری، نبود چشم آنداز برای آینده ای بهتر، ناعدالتی، شکاف های عمیق طبقاتی، استثمار، سرکوب، فشارهای اجتماعی، فقر و گستردگی فلاکت، مبتلا به انواع بیماری های روانی از جمله استرس های شدید شده اند. این بحران در بخش سلامت مردم در حالی است که بنا براعتراف مقامات رژیم، دولت آخوند روحانی تنها «۳ درصد از کل بودجه سلامت» را صرف سلامتی مردم می کند. در حالیکه بنابر داده های بین المللی این رقم در کشورهای اروپایی بالغ بر ۸۰ درصد می باشد.
همچنین بنابراعتراف این کارگزار رژیم، از هر ۱۰۰ نفر ایرانی، ۹۵ نفر مبتلا به استرس، آنهم به دلیل «امرار معاش» می باشند. وی در این رابطه اضافه کرد: «ما در جامعهای زندگی میکنیم که استرس و فشار روانی در آن بسیار بالا است به طوریکه شاخص رنج روانی که برای میزان سنجش استرسی است که شهروندان در طول روز برای امرار معاش خود تحمل میکنند؛ در جامعه ایرانی ۹۵ درصد اعلام شده است؛ یعنی از هر ۱۰۰ نفر ایرانی ۹۵ نفر برای امرار معاش خود استرس دارند که این استرس به خودی خود به بروز بسیاری از مسائل دیگر منجر میشود».
ترجمان این جملات به معنای وجود آمار بسیار بالای خودکشی در میان مردم و بویژه دختران و جوانان به جان آمده می باشد. متاسفانه در سایه شوم این رژیم ضد ایرانی یکی از روش های اعتراض به وضعیت موجود برای بسیاری از مردم و برای خلاصی یافتن از درد و رنج و محنت همان خودکشی می باشد. استفاده از داروهای روان گردان، پناه بردن به مصرف مواد الکلی و یا مواد مخدر و سقوط به حاشیه جامعه و سیل عظیم کارتن خواب ها و یا کودکان کار به یقین معلول بحران های مالی اقتصادی در میان مردم میهن امان می باشد.