اسعد الزعبی در مصاحبة خود با سیمای آزادی، دربارة علت شراکت حکومت آخوندی در کشتار مردم بیگناه سوریه در همدستی با بشار اسد، گفت:
یک ضربالمثل عربی میگوید، هر کس به شکلی که تربیت شد، به همان شکل هم خواهد مرد. به همین دلیل رژیم ایران و همچنین رژیم بشار اسد و یا حافظ اسد از زمان ظهورشان اینچنین متولد شدند که رژیمهایی استبدادی باشند و رژیمهایی استبدادی، جنایتکار و فاسد. همچنانکه در آن ضربالمثل گفتم، توبة گرگ مرگ است، رژیمهای آخوندی و بشار اسد و حافظ اسد از بدو ظهور استبدادی و رژیم ترور بودند، آنها از تروریسم و برای ساختن تروریسم بهوجود آمدند؛ به همین دلیل نمیتوانند بهدور از تروریسم زندگی کنند و برای اینکه به حیات خود ادمه دهند، تروریسم تولید میکنند و آنرا پشتیبانی و صادر میکنند. به همین دلیل ما هیچوقت از جنایتهایی که در سوریه، عراق و لبنان و بعضی مناطق دیگر مانند (عربستان) سعودی یا بحرین اتفاق میافتد تعجب نمیکنیم. آنها تلاش دارند این دایره را گسترش دهند؛ این مسائل فقط در این منطقه نیست بلکه چه بسا به مناطق دیگری هم سرایت پیدا کند، این صحبت در مورد جنایتهای رژیم آخوندی در داخل ایران نیز هست. وقتی رژیم آخوندی مردم خود را در داخل ایران میکشد، آیا کشتن مردم سوریه در داخل سوریه و مردم عراق برایش مشکلی دارد؟ مسلماً این امری بدیهی است، الآن به وجه مشترک آنها نگاه کنید، آخوندها ایرانیان را در داخل ایران میکشند و بشار اسد سوریها را میکشد و مگر نه اینکه این دو رژیم در واقع دو روی یک سکه هستند؟ این بهترین گواهی است بر اینکه هر دوی آنها رژیمهایی هستند که به تروریسم معتقدند، برای تروریسم کار میکنند، تروریسم را صادر میکنند، تروریسم را پشتیبانی میکنند و هر دو از مرکز تروریسم نشأت گرفتهاند. تعجب نمیکنیم که آخوندها میلیونها ایرانی را اعدام میکنند، همچنین بشار اسد اقدام به اعدام میلیونها سوری میکند.
اسعد الزعبی در پاسخ به سئوالی دربارة مذاکرات ژنو که خودش در آن رئیس هیأت مذاکرهکنندة اپوزیسیون سوریه است، تأکید کرد:
امیدوار بودیم جامعة بینالمللی به تعهدات انسانی خود پایبند باشد. تعهداتی که در بندهای 12 و 13 قطعنامة 2254 وارد شده بود و در آن به ارسال کمکهای انسانی به مناطق محاصرهشده بهصورت حتمی تأکید شده و همچنین برداشتن محاصره و آزاد کردن بازداشتشدگان و حداقل زنان و کودکان؛ اما در واقع جامعة بینالمللی به مسئولیت خود عمل نکرد. بعد از اولین دور امیدوار بودیم جامعة بینالمللی به مسئولیت خود عمل کند. در دور دوم نیز همینطور و سه دور گذشت و جامعة بینالمللی ناتوان در وارد کردن یک بسته غذا به مناطق محاصرهشده است و قادر نیست حتی یک زن بازداشتی را آزاد کند که از بیماریهای مختلفی رنج میبرد و در آستانة مرگ است. در حالیکه اوضاع بر عکس شده و دستگیریها در سوریه افزایش پیدا کرده است. امیدواریم جامعة جهانی زمینة مناسب را برای برگزاری مذاکرات فراهم کند. اما اگر چنین شرایطی فراهم نشود ما بر نخواهیم گشت.
سرتیپ اسعد الزعبی در مصاحبة اختصاصی با سیمای آزادی، رابطة انقلابیون و مردم سوریه با مردم و مقاومت ایران را چنین توصیف کرد:
من معتقدم مقاومت سوریه و مقاومت ایران از رنج و سختی متولد شدهاند، رنجها و سختیهایی که مردم سوریه در آن بهسر می برند همان رنجها و سختیهایی است که مردم ایران دارند و از آن رنج می برند؛ از ستمهایی که این رژیمهای فاسد و استبدادی انجام میدهند و فکر میکنم همین مسئله ما را بهسمت وحدت هر چه بیشتر و همکاری و اتحاد سوق میدهد و ما را به سمتی سوق میدهد که هر چه بیشتر و واقعیتر از این رژیمهای ستمگر و دیکتاتور خلاصی پیدا کنیم. نه تنها بهخاطر خلقهای دو کشورمان، بلکه برای رهایی تمام خلقهای منطقه. چون این دو رژیم ثابت کردهاند که پیگیرانه کار میکنند تا امنیت و ثبات منطقه را بهم بزنند، نه تنها در سوریه و ایران، بلکه در تمام کشورهای منطقه. لذا فکر میکنم اکنون زمان آن فرا رسیده که جهان میزان تروریسم (رژیم) ایران در داخل و خارج ایران را بداند؛ و همچنین میزان تروریسم (رژیم) سوریه در داخل و خارج سوریه را بداند، کما اینکه تروریسم سازمانیافته حزبالله را درک کند و بهنظرم جهان باید جبهة واحدی علیه این تروریسم تشکیل دهد،