محله جوبر دمشق یکی از جبهه های نبرد است که بطور مستمر در زیر آتش توپخانه و هواپیماهای اسد قرار دارد اما این محله همچنان مقاوم ایستاده و دشمن نتوانسته در آن پیشروی کند. شاید خانه ای در آن سالم باقی نمانده باشد اما عزم اهالی جزم تر از وحشیگیری دشمن زبون است.
پدر خانواده:
ما نه برق داریم و نه هیچ وسیله ای برای زندگی به همین خاطر تصمیم گرفتیم که با دستان خودمان وسیله بسازیم. من خودم از گذشته با حرفه صنایع دستی آشنا هستم. من به جوانان یاد دادم که همین کار را بکنند تا زندگی خود را بگذرانند. خانواده هایشان اینجا نیستند من هم مانند فرزندان خودم با آنها کار کردم. من چهار پنج سال با آنها زندگی کردم. به آنها این حرفه را یاد دادم و با آنها زندگی کردم.
ما با مشکل مواد اولیه مواجه هستیم اما اینجا وطن ماست اینجا خانواده ماست ما این راه را انتخاب کردیم که از اینجا خارج نمیشویم. هر اتفاقی هم بیفتد از اینجا نمیرویم. ما عهد بستیم که اگر بمیریم هم از اینجا خار ج نشویم و وطن را ترک نکنیم.
پسر خانواده:
ما از محله جوبر هستیم. ما از همان ابتدای انقلاب از اینجا خارج نشدیم. اینجا خانه ما و محله ماست. ما اینجا کار میکنیم و مستقر هستیم و کفش می سازیم. پدر بزرگ و پدرم کفاش بوده اند. قبلا برق داشتیم و کار میکردیم اما الان اینطور نیست ولی ما کارمان را ادامه میدهیم. غذای روزانه خود را بدست میآوریم. من و پدرم و خواهران و برادرانم اینجا مانده ایم و خانه مان را ترک نمیکنیم. تمامی محله نابود شده و بجز چند خانه، هیچ چیز سالمی باقی نمانده است. گاهی هم به منزل ما دو یا سه خمپاره اصابت میکند اما ما ایستادیم. بمباران همیشه هست. وضعیت خیلی سخت است تأمین مایحتاج زندگی و حتی روحی روانی, وضعیت خیلی سخت است.
۲۸ اردیبهشت ۹۵