مژده بر دلواپسان انگلیس!
جنتی را خبرگان کرده رئیس
پهلوانی با سواد و قلچماق
پرتوان تر از بز و اسب و الاغ
سن او بود از کلاغان بیشتر
خاطراتی داشت از عصر حجر
از "کلینی" مسئله پرسیده بود
ناصرالدین شاه را هم دیده بود
از فن تسخیر جن آگاه بود
همکلاس شیخ فضل اله بود
سیدعلی هم نیز او را دوست داشت
نقل و سکه توی جیبش می گذاشت
پس رئیس خبرگانش کرد و زد
بر دهان کوسه، آن آخوند بد
بود کوسه همچنان چشم انتظار
تا که عزرائیل آید با وقار
هم نماید سیدعلی را قبض روح
هم به او بخشد کمی از عمر نوح
کوسه را بر سر هوای جنگ بود
سیدعلی لاکن پی نیرنگ بود
کوسه از این ضربه چونان کرم زرد
زار می نالید از اندوه و درد
ناله سر میداد و می گفت ای امان
می کشید از بهر او خط و نشان
همچنان می کرد خود را سرزنش
که چرا آن داستان را داد کش
همچنان می کند ریش و موی خویش
خویش را می کرد لعنت باز بیش
که چرا با حیله و شیپور و بوق
سیدعلی را کرد رهبر با دروغ
جنتی اما بسی خندان و شیک
می نمودی روی منبر جیک و جیک
شد رئیس خبرگان با شوق و شور
کوسه درمانده را بنموده بور