محافل روابط خارجی بصورت فعالی مشاور روابط خارجی کاخ سفید بن رودز را که معمار این روابط است را بخاطر لاف و گزاف و اینکه با استفاده از ساده لوحی مردم امریکا با تبلیغ این که مدره گرایی در رژیم ایران در حال شکل گیری ایست کمک کرد تا مذاکرات اتمی به بار بنشیند . او هم چنین کار گروه های خارجی را در ایجاد سیتمی برای گسترش این اهداف (اطاق پژواک) برجسته کرد .
در این طرح رودز بنیاد پلاوشرز را به عنوان اهرم اصلی در اطاق پژواکش بکار گرفت تا معامله را با ایران تمام کند.
"ما برای آزمایش که چه کس یا گروهی میتواند پیام مارا بطور موثر تری برساند سیستم داشتیم و اینکه چگونه از گروهی مثل بنیاد پلاوشرز و پروژه ایران یا هر کس دیگری استفاده کنیم.
گزارش آسوشییتد پرس در این ضمیمه (بسیار) مفصل است.آخرین گزارش سالانه آن بطور مبسوطی کمک مالی 85 موسسه و 200 فرد را نشان میدهد. این شبکه شامل روزنامه نگاران و موسسات تبلیغی مراکز پژوهشی و جوامع (انجمنهای) اتمی و گروهای فشار طرفدار ایران مثل گروه رسوای شورای ملی ایرانیان و آمریکا، نیاک است.
پلاوشرز سال گذشته به شورای ملی ایرانیان و آمریکا (نیاک)281 هزار دلار پرداخت کرده است و به گفته رئیس مادام العمر این گروه تریتا پارسی، نیاک طی 5 سال گذشته بیش از 814و هزار دلاردیگر دریافت کرده است.
کاری که پلاوشرز با گرد آوری این گروها گردهم کرد ایجاد و مهندسی نظرگاهها و بکارگیری یک استراتزی موثرو یک کار بی نظیر و بیسابقه است و به همین دلیل انها در این جنگ پیروز شدند.
صاحبان امتیاز در پلاوشرز در گزارش سالانه خود در مورد اینکه چگونه با استفاده از روشهای تبلیغی موثر موفق شدند این داستان رادر سرسر کشور بپراکنند و با کمک شرکا و همفکرانشان نزدیک به 1400 مقاله و " نامه به سر دبیر" یا وابسته آن در نشریات طرفدار دمکراسی در روزها و لحظات بحرانی این کار را به چاپ رسانند (ژوئن 2014 الی سپتامبر 2015).
طرح بن رودز در امر فروش معامله اتمی به ایران اعجاب آمیز است و البته همیشه دوزو کلک روی تاریک دیگرش پنهان نخواهد ماند. یک نمود این معامله مخفی نگهداشتن گسترش و پهنای اسرار نظامی اتمی ایران از چشم عموم بود.
هر کسی که در گرد آوری اطلاعات بوده باشد میداند بدست آوردن چنیین اطلاعاتی همراه با چه ریسک بزرگی ایست. این درست همان چیزی ایست که شورای ملی مقاومت ایران و بزگترین نیروی سیاسی آن یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران بزگترین سهم در ارائه این اطلاعات داشته اند و بعنوان چشم و گوش جامعه جهانی در ایران عمل کرده اند.
در این سال ها اعضای (وابستگان) سازمان مجاهدین خلق و خانواده های انها با مایه گذاری از جانشان جهانیان را از اسرار بسیار سری رژیم ایران با اطلاع کرده اند. در سال 2000 شورای ملی مقاومت ایران مرکز »مخفی (سری) اراک و نطنز را افشا کردند که باعث شد برای اولین بار آژانس بین المللی انرژی اتمی این مرکز اتمی را بازدید کند. در دسامبر 2005 مجددا شورای ملی مقاومت ایران تاسیس و راه اندازی مرکز زیر زمینی غنی سازی ارانیوم در فردوی قم را افشاء کرد.
در دفعات متعدد دولت آمریکا بر نقش مهم (بزرگ) مقاومت ایران در افشاء این اطلاعات اذعان کرده است بعنوان مثال ریئس جمهور بوش در 16 مارس2005 به روزنامه نگاران گفت: «برنامه اتمی رؤیم ایران نه بخاطر بازدید آزانس بین المللی اتمی بلکه توسط مخلفان این رژیم افشاء گردید».
یکی از مشاوران برجسته آزمایشگاه ملی در لوس الاموس نیو مکزیکو دقت اطلاعاتی را که شورای ملی مقاومت ایران ارائه داده بود را ستود و در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز در سال 2010 گفت: "آنها قریب به 90 درصد اطلاعاتشان دقیق است." او گفت افشا گری شورا در مورد سایتهای مخفی " این نه به این معنی که انها صد در صد درست میگویند اما 90 در صد "درصد" بسیار بالایی ایست.
افشا گری ها ادامه یافت تا جاییکه که تهران را وادار کرد با حهان وارد مذاکره گردد. در ژوییه 2011 سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان (نهاد) دیگری را افشاء نمود.
این نهاد، سپند، توسط سپاه پاسداران انقلاب ایران شکل گرفت ساخته شد که هماهنگ کننده تمام فعالییت های نظامی اتمی ایران بود. فعالییت های گسترده این نهاد در گزارش نوامبر آژانس بین المللی انرژی اتمی آمده است و وزارت امور خارجه نیز در آگوست 2014 به آن اشاره دارد.
اما بعد از اواسط 2013 که روحانی رییس جمهور ایران شد رزیم مذهبی وادار به دست کشیدن از بلند پروازی های اتمی خود گردید و بر سر قول خود ایستاد و وارد مذاکره با طرفهای غربی خود گردید. طرح رودز از اینجا شروع شد و دولت آمریکا اطلاعات قابل اتکاء شورای ملی مقاومت ایران را نادیده میگرفت.
بعضی از موارد چنین است.
در سال 2014 اطلاعاتی که متکی بود بر فعالیت های مشکوک در سایت نظامی پارچین محل آزمایش مواد انفجاری قوی با استفاده از سیم های خاص ارتباطی( پل وصل) برای انفجار وسایل اتمی که وسایلی شناخته شده برای این منظور هستند. این آزمایشات با کمک کارشناسان خارجی در یک محفظه خاص که برای انفجار طراحی شده بود انجام شد که بعدا آن محفظه مفقود گردید.
در نوامبر 2014 شورای ملی مقاومت ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی در دفتر واشنگتن اش جزییات جدیدی از محفظه انفجاری ارائه نمود که مربوط به اوائل سالهای 2000 بود شامل افراد و نهاد های سپاه پاسداران انقلاب ایران که در گیر طرح ساخت و سرهم کردن و آزمایش آنها بودند. موضوع اصلی این بود که دو محفظه ساخته شده و نه فقط یکی.
این افشا گری میبایستی بطور جدی توسط مشاوران متخصص اوباما بررسی میشد ولی هرگز چنین نشد.
در 24 فوریه 2015 در یک کنفرانس مطبوعاتی گسترده شورای ملی مقاومت ایران اطلاعات مربوط به مکانی در تهران که رژیم بطور مخفیانه مشغول انجام تحقیقات و ساخت سانتریفیوژ های پیشرفته است را افشا نمود.
بر طبق اطلاعات نیروهای سازمان مجاهدین خلق که از ایران فرستاده شده بود ساختمانی زیر زمینی که مرکز صدور پاسپورت و کارت شناسایی است از طریق چند سری تونل از زیرآن به این مرکز موسوم به لویزان-3 وصل میشده است.
در جواب سوال و پاسخ روزانه وزارت خارجه سخنگوی این وزارتخانه گفت " ما این ادعا ها را دیده ایم و ما این گزارشات را جدی میگیریم." من وارد جزییات بیشتر نمی شوم البته اینها بایستی به صورت مشهودی در جریان کار حل شوند.
روز بعد در کمتر از 48 ساعت سخنگوی وزارت خارجه جن ساکی به خبر نگاران گفت: " ما ما هیچ اطلاعاتی بر تایید این گزارش نداریم.
هیچ بازرس آژانس تا کنون این مکان را بازدید نکرده است و هیچ تقاضایی هم در این رابطه مطرح نشده است.
به جای آن کسانی از پلاوشرز که عضو همین اطاق پژواک بودند، به شورای ملی مقاومت ایران حمله کرده که اطلاعات لویزان-3 ساختگی و برای کار شکنی در امر معامله اتمی توصیف کردند. با وضوح کامل میتوان گفت که این با داستان نمیخواند و مذاکره ادامه پیدا کرد
در مه 2015 شورای ملی مقاومت ایران جزییات جدیدی از همکاری ایران با کره شمالی در باره موشکهای قاره پیما و کلاهک اتمی را افشاء نمود. وقتی از وزارتخارجه سوال شد وزارت امور خارجه طبق روال همیشگی گفت:" ما هم این اطلاعات را دیده ایم و انها را جدی میگیریم."
بالاخره در نقطه مقابل افزایش رفتار شرورانه ابعاد نظامی اتمی رژیم ایران در فاز نهایی مذاکرات لاپوشانی شد. مشاوران اوباما این عدم انطباق را حقایق مزاحم اعلام نمودند. "طرح" بایستی جلو میرفت در هر حال انهایی که میخواستند مردم جهان حقایق مربوط به برنامه اتمی ایران را بدانند بالاترین بها را پرداختند.
برای آیت الله ها پذیرش معامله اتمی یک عقب نشینی اساسی ایست گرچه موقت است. ولی اگر بطور واقعی ابعاد پروژه اتمی انها بیان شده و تهران بخاطر دروغها و فریبکاری هایش مورد مواخذه قرار گرفته بود این یک عقب نشینی اساسی و با دوام میبود که به طبع جهانی امن تری را نوید میداد.
تا انجا که به طرح بن رودز مربوط میشود میبایست طرحی میبود که منطبق بر واقعیات بود یعنی آنچیزی که مردم آمریکا لایق آنند.
31 مه 2016