بالا رفتن آمار دست فروشان در خیابان های تهران و پایین آمدن سن دست فروشی به طور مثال ۴ تا ۵ سال.
در نظر نگرفتن بودجه کافی برای تحصیل کودکان خیابانی که اکثر آن ها تابعیت افغانی دارند و جلوگیری از ورود آن ها به مدارس دولتی، تبعات سنگینی را بر دوش خانواده های آن ها گذاشته است. آثار سوختگی روی بدن بسیاری از کودکان دیده می شود به دلیل اعتیاد پدران و مادرانشان.عدم امنیت جانی کودکان کار به دلیل اینکه رژیم آخوندی شناسنامه ای برای آن ها در نظر نمیگیرد و بی نام و نشان در ایران زندگی می کنند. بارها شاهد ناپدید شدن آنها بوده ایم و هنگامی که پیگیری شده است، متاسفانه جسد عده ای از آنها پیدا شده که توسط قاچاقچیان انسان بعضی جوارح آن ها شکافته شده است و یا برخی از کودکان هم هرگز اطلاعی از آن ها یافت نمیشود.
کودکان کار در ایران نه تنها مورد حمایت دولت قرار نمی گیرند، بلکه بارها شاهد بوده ایم که در مترو یا در خیابان توسط ماموران شهرداری مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بدون اطلاع به خانواده هایشان به مراکز بهزیستی در شهرستان ها انتقال داده می شوند که خانواده ها تا چندین ماه از فرزندانشان اطلاعی ندارند و در جستجوی فرزند خود به سر می برند.
کودکان کار به دلیل عدم تغذیه، ضعیف و در معرض انواع بیماری ها، مقاومت ناچیزی دارند و گاهی به دلیل اعتیاد پدر و مادر به مواد مخدر و ابتلا به بیماری ایدز و هپاتیت، در سنین پایین به HIV و هپاتیت مبتلا می شوند.