در رابطه با شکست دولت آخوندی در اجلاس اخیر، خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس (3 تیر 1395) ازجمله اعتراف کرد: «اعضای سازمان همکاریهای شانگهای بهرغم اصرار روسیه، با تقاضای ایران برای پیوستن به این سازمان منطقهای بهعنوان عضو دائم، مخالفت کردند».
پیرو این شکست سنگین که دولت آخوند روحانی برای رسیدن به عضویت در این سازمان، هزینههای سنگینی را بدوش مردم ایران گذاشته بود، جواد ظریف، وزیر خارجه دیکتاتوری ولیفقیه با خفت و خواری که همان ترجمان «مصلحت» در نظام آخوندی است، به حالت قهر اجلاس تاشکند را ترک نمود. ابعاد این شکست به حدی بود که حتی رئیس «دولت تدبیر و امید» از سفر به تاجیکستان برای شرکت در اجلاس نیز خودداری ورزید.
همچنین انزوای نظام آخوندی در این دور از اجلاس سازمان همکاری شانگهای حتی در میان طرفهای نزدیک اقتصادی رژیم به حدی ملموس بود که برای نمونه این گزارش حکومتی ضمن اعتراف به آن اضافه میکند: «وانگ یی، وزیر خارجه چین ماه گذشته گفته بود که پکن بیشتر مایل است ابتدا بحث الحاق هند و پاکستان نهایی شود».
از تمامی دادههای حکومتی میتوان بهخوبی به «علاقه وافر» رژیم آخوندی برای عضویت در این سازمان رسید؛ زیرا استراتژیک بودن آسیای مرکزی بهعنوان منطقه نفوذ برای ولایتفقیه، امر پنهانی برای هیچکدام از طرفهای رژیم در این پیمان همکاری نمیباشد.
عدم اعتماد جامعه جهانی به دیکتاتوری تروریستی رژیم و سابقه بهشدت سیاه آن در صدور بنیادگرایی و تروریسم بهیقین به عدم قبول عضویت ایران در این سازمان ضریب زده است. خامنهای که بخش بزرگی از درآمدهای حاصله از منابع ملی کشور را صرف صدور بنیادگرایی و کشورگشایی مینماید، به دنبال باز کردن جای پا در میان کشورهای مسلمان در منطقه آسیای میانه میباشد. کشورهایی همچون «قزاقستان، تاجیکستان، افغانستان و ازبکستان و حتی مسلمانان اویغوری در چین» ازجمله اهداف ولیفقیه زهر خورده در این بخش مهم از آسیا میباشد.
لازم به یادآوری است، سازمان همکاری شانگهای سازمانی میان دولتها میباشد که «برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیلشده است. این سازمان در سال 2011 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیینکننده را، در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه تشکیل میدهند». (دانشنامه ویکیپدیا)