در دهه های اخیر شاید هیچ واژه ای به اندازهٔ اصلاح طلبی مورد سوء استفاده قرار نگرفته باشد، به همین دلیل تقریباً به طور کامل از معنا تهی شده است. در فرهنگ لغت «تره کَنی» واژهٔ رفرمیسم اینگونه معنا می شود: هر عمل سیاسی که با طرد شیوهٔ انقلابی و محافظه کارانه و تنها از طریق اصلاح قدم به قدم و ارگانیک دست به تغییر نظام سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه بزند. بعد از مرگ خمینی در سال در ۱۳۶۸ شبح اصلاح طلبی در ایران و به خصوص در خارج از کشور سرگردان پرسه می زند و کم نیستند کسانیکه این توهم را اشاعه می کنند. اما سوال اصلی این است که آیا می شود قوانین «الهی» را اصلاح نمود، در حالیکه همهٔ افراد رژیم آخوندی حاکم بر ایران قوانینی که با آن حکومت می کنند را از این سنخ تلقی می کنند؟
از خامنه ای تا رفسنجانی، از احمدی نژاد تا روحانی و از خاتمی و موسوی و بقیهٔ افراد رژیم ولایت فقیه خودشان را به قانون اساسی رژیم، که به رغم آنها از قوانین الهی نشأت می گیرند، متعهد می دانند و هرکدام به نوبهٔ خود بارها اعلام کرده اند که هیچ قصدی برای تغییر آن ندارند. اولیگارشی قدرت در رژیم آدمخوار آخوندی می بایست به این قوانین احترام گذاشته و آن را در عمل به اجرا درآورد. پروسهٔ ادارهٔ قدرت از این هم بدتر است و عمال رژیم آخوندی، در اوهامشان، با این «قوانین الهی» اختناق ضدانسانی مردم ایران را توجیه می کنند. در فرای اراده و ظرفیت اصلاح طلبان رژیم آخوندی، که می بایست حتماً و قویاً به آن شک کرد، رژیم ولایت فقیه اساساً اصلاح پذیر نیست. آیت الله منتظری جانشین معزول خمینی چندی قبل از مرگش گفته بود که جمهوری اسلامی ایران نه جمهوری و نه اسلامی است؛ چگونه می شود این این حرف را رد کرد؟
در مجلس آخوندی هیچ چیزی تغییر نکرده است. علیرغم گرد و خاک بی مزهٔ مطبوعات غربی در مورد انتخابات رژیم در اسفند ۹۴ در ایران و «پیروزی» مفروض رفسنجانی-روحانی در آن و با وجود دایناسورهای افراطی و شروری مانند احمد ریشهری و قربانعلی دری در لیستشان، در مجلس آخوندی در اقلیت قرار گرفتند. در تقسیم کرسی های کمیسیون های مجلس آخوندی نمایندگان نزدیک به خامنه ای پستهای مهم و ریاست کمیسیونهای امنیت ملی و سیاست خارجی، انرژی، فرهنگی، امور شوراها، صنایع و معادن، آموزش و تحقیقات، اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی و عمران را در اختیار گرفتند. نمایندگان ولی فقیه در مجلس آخوندی از طریق کمیسیونهای خارجی و داخلی و اجتماعی دولت روحانی را، اگر خدای نکرده از خط قرمز آقا عدول کرد، را به راه راست هدایت خواهند کرد. کما اینکه علاالدین بروجردی که برای چهارمین دوره به ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی منسوب شد تهدید کرد که رژیم می تواند غنی سازی اورانیوم را از سربگیرد. لیست روحانی در مجلس، که در اقلیت قرار گرفت، تنها موفق شد ریاست کمیسیونهای بودجه و برنامه و بهداشت و درمان را در اختیار بگیرند.
روزنامه نگاران و تحلیگران موسمی غربی، به جز استثناهای موجود، که برای هزارمین بار دم از پیروزی چشمگیر «اصلاح طلبان» در انتخابات رژیم آخوندی زده بودند تا اطلاع ثانوی به خواب خرگوشی به محاق رفته و تا برای به هوا کردن گرد و خاک پیروزی محتوم بعدی محافظه کار- اصلاح طلب – پراگماتیگ های جمهوری اسلامی به میدان برگردند.
علی خامنه ای محمد باقری، معاون حسن فیروزآبادی که به مدت بیست و هفت سال در سمت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، را به عنوان به ریاست این ستاد منصوب کرد. گناه حسن فیروزآبادی ظاهراً تبریک او به مناسبت امضاء برجام به خامنه ای می باشد. محمد باقری تا کنون سمت معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشت. این انتخاب خامنه ای ادامهٔ نگران کنندهٔ قصد دست اندازی رژیم آخوندی در منطقه، به خصوص در عراق و سوریه، می باشد. در این رابطه رئیس جدید ستاد رژیم اظهار داشت که «عراق خط سرخ ایران محسوب می شود» و به این وسیله میل و ارده و احتیاج رژیم مذهبی حاکم برا ایران را به کشور گشایی به نمایش گذاشت. باقری از بازماندگان جنگ ایران و عراق و از امضاء کنندگان چند نامهٔ پاسداران به خاتمی در سال ۱۳۷۸ بود که از او خواسته می شد که به سرکوب جنبش دانشجویان دست زده وگرنه آنها وارد عمل خواهند شد.
با سکوت معنی دار خاتمی و با تشویق روحانی جنبش دانشجویان، با ده ها کشته و صدها تن مجروح و مفقود، به خاک و خون کشیده شد. انتصاب باقری به سمت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، با توجه به سابقهٔ این فرد، بار دیگر ذات کشورگشایی رژیم ولایت فقیه را به وضوح به نمایش می گذارد: حضور پررنگ و قاطع در عراق و سوریه و تشدید مخاصمات با عربستان سعودی.
متوهمین اصلاح طلبی رژیم ولایت فقیه می توانند همچنان رؤیای تغییر رفتار این رژیم را در سر بپرورانند؛ اینان می توانند کماکان به فکر پرکردن جیبهای گشادشان باشند؛ می توانند همچنان در گرسنه نگه داشتن مردم ایران و به خاک و خون کشیدن خاورمیانه شریک شوند؛ اما به جایی نخواهند رسید طرفی نخواهند بست. تغییر واقعی در ایران تنها از طریق سرنگونی رژیم آدمخوار آخوندی و برقراری حکومت مردم و انتخابات آزاد متصور می باشد. افتخار این تغییر در اختیار فرزندان ایران زمین می باشد. مقاومت ایران در این مورد و در بارهٔ آیندهٔ ایران در روز ۹ ژوئیه در پاریس، با حضور ده ها هزار ایرانی تبعیدی و صدها تن از نمایندگان پارلمانهای بسیاری از کشورها از جمله ایتالیا جلسه برگزار میکند.
به قلم اسماعیل محدث
این مقاله در روز ۲ ژوئیه ۲۰۱۶ در روزنامهٔ سراسری ایتالیائی اُپینیونه به چاپ رسید.